سازمانهاي مردم نهاد مردم بحرانزده را فراموش نكنند
سومين جلسه از سلسله نشست «سيل؛ در جستوجوي مديريت مردمي بحران» عصر سهشنبه يازدهم تير با موضوع «مشاركت نهادهاي حوزه عمومي، رسانهها و بحران سيل» برگزار شد. به گزارش «اعتماد» و به نقل از روابط عمومي خانه گفتمان شهر «زهرا رحيمي» مديرعامل جمعيت امداد دانشجويي- مردمي امام علي(ع) يكي از سخنرانان اين نشست درباره تجربه فعاليت اين نهاد در زلزله كرمانشاه و سرپل ذهاب و بعد سيل اخير گفت: آنچه در اينگونه حوادث بايد به دقت مورد توجه قرار گيرد، شناخت روحيات افراد هر محل و لزوم پيششناخت از اقوام، آداب و سنن و حتي قوت غالب آنهاست تا نيازها به صورت لحظهاي، راستيآزمايي شده و برطرف شود. افزون بر اين آنچه در بحران اهميت دارد پس از حادثه است و آن، فراموش شدن بحران و مردم بحرانزده است، اتفاقي كه اگر حاكميت و رسانهها به آن دچار شوند، سازمانهاي مردمنهاد نبايد مبتلا به فراموشي شوند چنانكه هنوز هم پس از 16 سال، گروههايي در بم حضور دارند.
«فاطمه كوثرينژاد»؛ مديرعامل موسسه همدلان مهرآفرين كوثر خوزستان هم درباره تجربه سيل فروردين ماه گفت: ابتدا از شهر رُفيع ياد كرد كه نخستين شهر خوزستان بود كه به زير آب رفت اما در ميان بهت مسوولان با تلاش اوليه مردم بومي نجات پيدا كرد و آنگاه كه دولت ديد، مردم با بيل و گونيهاي شن و ماسه در حال ساخت سيلبند هستند، وارد عمل شد و در ادامه گفت: اينجا ميشود نقش انجمنهاي محلي را در مواقع بحران ديد كه از امكانات و ارتباطات خود بهره ميبرند. در اين ميان اگر ديوارهاي پيشساخته بتني به كار گرفته ميشد يا آن سوي سدها، رودهاي باريك حفر ميشد به جاي آنكه خرابي به بار آورد، موجب آبادي استان ميشد.
سپس «فيروزه صابر» مديرعامل شبكه ملي موسسات نيكوكاري و خيريه به ارزيابي فعاليت سازمانهاي مردمنهاد در سيل اخير پرداخت. او با ذكر اين نكته كه آشنايي بيشتر با سازمانهاي مردمنهاد غيردولتي، به يكپارچگي و همگرايي آنها كمك ميكند، گفت: اين ارزيابي محصول جلسات همانديشي، مصاحبه با نهادهاي دولتي و مديران خصوصي، ديدار با مردم سيلزده و كمپ سيلزدگان است كه در اين ميان، خوزستان با 76 سازمان مردمنهاد، لرستان با 22 سازمان مردمنهاد، گلستان با 30 سازمان مردمنهاد و 11 سازمان مردمنهاد ملي مورد بررسي قرار گرفتند.
او نقاط قوت سازمانهاي غيردولتي را در ابعاد مختلف مورد توجه قرار داد؛ در بُعدِ انساني شامل برخورداري از نيروي داوطلب، تيمهاي تخصصي، سرعت عمل، قابليت كار سيستمي و تاثير در تحرك، ارتباط با سازمانهاي دولتي و عمومي و جلب مشاركت محلي، در بُعدِ ارتباطات شامل قابليت جذب كمك خيرين، قابليت جذب نظر و كمك معتمدان محلي، تعامل با سازمانهاي دولتي، در بُعد اطلاعات شامل جمعآوري اطلاعات محلي و آشنايي و آگاهي كافي از موقعيت محلات و در بُعدِ منابع شامل قابليت جذب كمكهاي نقدي و غيرنقدي، دفاتر نمايندگي، برنامه 6 ماهه و يك ساله، توانمندسازي اقتصادي آسيبديدگان، برنامهريزي و قابليت مانور بحران ميشود.
او تصريح كرد: در سازمانهاي مردمنهاد به لحاظ ظرفيت سازماني مسائلي چون آموزش بيشتر اعضا، تقويت مديريت كمكرساني، ضرورت تمركز روي تخصص، مستندسازي و درسآموزي، تمركز روي سياستگذاري، مناسبسازي نقش تسهيلگري، داشتن شفافيت مالي، غلبه بر روحيه فرافكني، ارزيابي همهجانبه، اقدامات پيشگيرانه، پرهيز از علمگريزي و پرهيز از حس برتريجويانه سمنهاي بزرگ مورد توجه است و از نظر منابع اطلاعاتي نيز موضوعاتي مانند توسعه قابليت اطلاعرساني و گزارشدهي، تهيه بانك اطلاعاتي دهياران و شوراها، تقويت فعاليت در فضاي مجازي و توسعه قابليت مديريت كمپينها مطمح نظر قرار ميگيرد.
به گفته اين فعال امور عامالمنفعه، سازمانهاي مردمنهاد با چالشهايي چون عدم درك حساسيت از سوي مردم، نارضايتي مردم از برخي كمكها، عدم مشاركت كافي مردم بومي، شلوغي ناشي از اعزام نيروهاي مردمي از ساير شهرها، چالشهاي ناشي از حضور منابع قدرت در منابع بحران، نگاه بدبينانه اقوام و اقليتها و برخورد احساسي در نحوه مديريت مسوولان دولتي، در عرصه اطلاعرساني شامل نبود سامانه اطلاعرساني، نبود GPS، نارضايتي از عملكرد صداوسيما، عدم همكاري دولت براي جذب كمكهاي بينالمللي، در زمينه مداخله شامل بستن حسابهاي بانكي سازمانهاي مردمنهاد، موازيكاري در امدادرساني و... روبهرو هستند.
«مصطفي پورمحمدي» مستندساز موسسه روايت فتح هم در اين نشست به ارزيابي نقش رسانههاي رسمي و غيررسمي در سيل اخير اشاره كرد. او كندي و نارسايي رسانههاي رسمي و حواشي رسانههاي غيررسمي را مورد نظر قرار داد و گفت: تصوير رسانههاي رسمي بايد انگيزشي باشد ولي نبايد خارج از كنترل باشد. پورمحمدي افزود: در موقع بحران، اطلاعات و اعداد و آمار رسانههاي غيررسمي غيرقابل اعتماد ولي ملموس است كه اين اتفاق در رسانههاي رسمي رخ نميدهد و به نظر ميرسد آنها بايد از اين رسانهها، شيوههاي اطلاعرساني به روز را بياموزند. ديگر آنكه مردم به هشدار رسانهها توجه نميكنند و اين زنگ خطر جدي براي آنهاست. اين مستندساز نقش رسانهها در بازسازي و نوسازي مناطق بحرانزده را هم مورد توجه قرار داد و گفت: شهرها مجموعهاي از خاطرات هستند كه معمولا در بازسازي لحاظ نميشود. همين حالا رسانهها كار را رها كردهاند و سپهر رسانهاي ايران خالي از كوچكترين خبري درباره سيل است. اين نشان ميدهد خاطرات مناطق سيلزده بايد مستندسازي اعم از صوتي، تصويري و مكتوب شود و تا بازسازي و نوسازي مناطق از دست رفته، هويتمند صورت پذيرد.