• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4407 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۶ تير

محمد عطريانفر، عضو حزب كارگزاران سازندگي:

برخي مخالفان وزارت نفت فكر مي‌كنند مي‌توان مشابه دولت احمدي‌نژاد پولي به جيب زد

وزارت نفت وزارتخانه‌اي تخصصي است و انتقادهاي سياسي بر آن زياد است؛ انتقادهايي كه وجه فني در آن اندك اما غرض‌ورزي نسبت به دولت در آن بسيار ديده مي‌شود. محمد عطريانفر، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي ضمن اشاره به چرايي اين حملات معتقد است كه برخي همچنان فكر مي‌كنند مي‌توانند مشابه دولت احمدي‌نژاد پولي به جيب بزنند. او به «اعتماد» مي‌گويد كه زنگنه مدير هوشمندي است، سرش كلاه نمي‌رود و قطعا تن به خواسته‌ها و مطالبات برخي نمي‌دهد، از همين رو در سيبل انتقادات قرار مي‌گيرد.

 

اخيرا شاهد حمله‌ها و هجمه‌هاي زيادي به برخي وزارتخانه‌هاي اقتصادي و در راس آن وزارت نفت بوديم. به هر حال اين وزارتخانه فارغ از عملكرد كاملا تخصصي كه دارد به دليل تجميع پول و قدرت همواره براي جريان‌هاي رقيب دولت‌هاي مستقر از اهميت بسزايي برخوردار بوده است. به نظر شما قرار گرفتن اين وزارتخانه روي سيبل انتقادات به خاطر شخص زنگنه است يا وزارت نفت به خاطر رقابت‌ جريان‌هاي قدرت با چنين رويكردهايي روبه‌رو مي‌شود؟

وزارت نفت از جهات متعددي اهميت دارد و هميشه مورد اهتمام و توجه روساي جمهوري بوده است. اولين ركن اهميت وزارت نفت مسووليت اكتشاف و استخراج منابع نفت است كه يكي از شاهرگ‌هاي حيات اقتصادي كشور، دولت و نظام سياسي ايران است. محور دوم اهميت وزارت نفت ساختار فني و توسعه يافته‌اي است كه از دوران بسيار قديم - از زمان شركت نفت ايران و انگليس كه مسووليت استخراج نفت را به‌عهده داشته تا به امروز- عمري چند دهه ساله و قريب به 60 سال را سپري كرده و نهادي نيرومند است كه بسيار موفق عمل كرده و مي‌كند. محور سوم اهميت وزارت نفت در حوزه قدرت و توسعه تكنولوژيكي است كه مهندسان شركت نفت پيشقراولان آن هستند و امروز مي‌توانند بزرگ‌ترين پالايشگاه‌ها را ساخته و با تكيه بر توان ملي پيشران قدرت مهندسي ايران باشند. محور ديگري كه مي‌توان بر آن تاكيد كرد شرايط خاص و بحراني است كه امروز با آن مواجه هستيم. ما در حال تجربه تحريم‌هاي سنگين امريكا عليه ايران هستيم و بخش سنگيني از فشار اين تحريم‌ها را در حوزه نفتي و شركت‌هاي زيرمجموعه وزارت نفت مي‌توان مشاهده كرد. محور آخر اين اهميت نيز اين است كه وزارت نفت به دلايل كلاني كه اشاره شد و به دلايل خردتر و جزيي‌تري كه مي‌توان به آن اشاره كرد هميشه تكيه‌گاه حل مسائل و مشكلات مديريتي روساي‌جمهوري و مديران كشور بوده است. مجموعه اين شرايط جايگاه رفيع و مهم يكي از نهادهاي توسعه ملي يعني وزارت نفت و شركت ملي نفت و شركت‌هاي زير‌مجموعه آن را نشان مي‌دهد و طبيعي است كه رقبا و مخالفان سياسي رييس‌جمهوري هم براي اجراي برخي سياست‌هاي تخريبي و رقابتي اين نهاد را هدف قرار داده و تكيه‌گاه اصلي رييس‌جمهوري را مورد هتك قرار مي‌دهند. فارغ از اين بحث ما يكي از كشورهاي مهم جهان در توليد گاز هستيم و در اوپك گازي هم از اهميت زيادي برخورداريم. ذخاير گازي ما به لحاظ حجم ارزي و درآمدي زياد است و بر اساس قيمت جهاني بيش از 4 هزار ميليارد دلار منابع گازي داريم. اين موضوع هم اهميت ملي اين نهاد تخصصي را نشان مي‌دهد.از اين بحث كه عبور كنيم موقعيت شخص آقاي زنگنه نيز حايز اهميت است. او شيخ‌الوزراي دولت است. زنگنه از ابتداي انقلاب تا امروز نزديك به 30 سال سابقه وزارت دارد. تجارب تاريخي مهم و ارزشمندي در اين دوران كسب كرده و بسيار هوشمند است. همچنين تحصيلات بالايي دارد، مدرس دانشگاه بوده و با مديران مختلفي كار كرده است. طبيعي است كه چنين فردي با چنين سابقه‌اي به راحتي تحت تاثير قرار نمي‌گيرد و به زباني ديگر سرش به راحتي كلاه نمي‌رود. برخي به لحاظ تاريخي با او مشكل دارند و برخي مطالبات و منافعي داشتند كه از سوي زنگنه اجابت نشده است. مجموعه اين دلايل باعث مي‌شود كه زنگنه و وزارت نفت روي سيبل انتقادات قرار گيرند.

مخالفان دولت و مديريت زنگنه هم بحث فروش نفت را مورد انتقاد قرار مي‌دهند. همچنين اين جريان به خبرسازي‌هايي در مورد وزارت نفت نيز روي آورده‌اند كه همواره تكذيب شده است. شما ماهيت جرياني كه دست به اين مخالف‌خواني‌ها يا خبرسازي‌ها مي‌زنند را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

اين جريان اتهاماتي را مطرح مي‌كند كه آنقدر وزن ناچيزي دارد كه نبايد محل اعتنا باشد. براي نمونه خبري منتشر كردند كه يك دستگاه پوز در دفتر زنگنه پيدا شده است. اين خبر را جوري آب و تاب دادند و منتشر كردند كه گويي فسادي بزرگ در وزارت نفت رخ داده و مسوول مستقيم آن زنگنه است و انگار اين دستگاه پوز محلي براي اخذ رشوه از سوي وزير نفت بوده است. اين موضوع بررسي و مشخص شد كه اين دستگاه پوز براي يكي از كارمندان بوده كه با استفاده از آن كارهاي روزمره انجام مي‌داده‌ كه با او نيز برخورد شد. اين نوع خبرسازي‌ها كه اهميتي ندارد بلكه بيشتر عوام‌فريبانه است. اين جريان به اين گونه خبرسازي‌ها تمسك مي‌جويند تا افكار عمومي را مخدوش كنند چرا كه اگر كسي واقعا در مقام نقد وزارت نفت باشد بايد با اطلاعات دقيق در مورد حوزه‌هاي نفتي، مهندسي نفتي يا در حوزه فني اظهار نظر كرده و بگويد دچار ضعف‌هايي هستيم. اين در حالي است كه متاسفانه هيچ كدام از نقدها از اين جنس نيست. همچنين به بحث فروش نفت اشاره كرديد؛ آقاي زنگنه تجارب ارزشمندي در زمينه مديريت نفتي و فروش دارد. عملكرد و كارنامه ايشان نيز مشخص است. همچنين درآمدهاي نفتي و تيم فروش و قدرت فروش نيز مشخص است. هيچ عامل داخلي در وضعيتي كه امروز گرفتار آن هستيم، دخيل نبوده است.

برخي معتقدند مخالفان زنگنه در پي فروش نفت از راه‌هايي هستند كه شايد منجر به بازتوليد بابك زنجاني‌ها شود، موضوعي كه با مقاومت زنگنه روبه‌رو شده است. اين موضوع را در حمله به زنگنه چقدر موثر مي‌دانيد؟

در طول تاريخي كه شركت ملي نفت و بعد وزارت نفت داشتيم آنقدر ساختارها توانا و قدرتمند بوده‌اند كه احدي نمي‌توانسته از اين ساختارهاي موجود خارج شده و تخلفي كند چرا كه هر تخلف و تعدي نشان داده مي‌شده است. اساسا اين موضوع كه مچ پديده‌اي به نام بابك زنجاني گرفته و توسط دستگاه قضايي بازداشت مي‌شود ناشي از كارآمدي و شفاف بودن ساختار توليد و فروش نفت است. در مقطعي كه آقاي احمدي‌نژاد بر سر كار بوده از مسير اصلي عدول شده و برخي به صورت غيرحرفه‌اي وارد بازار فروش نفت شدند اما به سرعت مچ‌شان گرفته شده و بايد پاسخگو باشند. چنين نهاد چارچوب‌دار و روشني اجازه هيچ گونه حركت غيرحرفه‌اي و شفاف نمي‌دهد. امروز هم كه به خاطر تحريم دچار فشارها و بحران‌هاي زيادي هستيم و فروش نفت به ‌شدت كاهش پيدا كرده‌ اگر قصد افزايش فروش داشته‌ باشيم بايد مكانيسم‌هايي تعبيه شود كه همه نهادهاي سياستگذاري در كشور از دولت و حتي فراتر از سطح دولت براي مدل فروش نفت توافق جامعي داشته‌ باشند كه از درون آن بابك زنجاني در نيايد.

كساني كه امروز در مقام مخالفان وزارت نفت قرار گرفته‌اند، تصور مي‌كنند مشابه همان دوران آقاي احمدي‌نژاد به بهانه تحريم كارهايي انجام دهند و پولي به جيب بزنند. در واقع كساني كه سرمايه ملي ما را به باد مي‌دادند، دوست دارند باز همان زمان تكرار شود. آقاي زنگنه هم گردن كلفت و مدير موفق و وزير توانايي است و اجازه نمي‌دهد چنين اتفاقي رخ دهد. او باور دارد كه در اين زمان بايد راهكارهايي تعبيه شود كه هم بتوان در پيشگاه خداوند پاسخگو بود، هم سرمايه ملي از بين نرود و نهادهاي نظارتي نيز اين اقدامات و راهكارها را مشروع بدانند. مجموعه اين مقاومت‌ها، حضرات را ناراحت كرده و آقاي زنگنه نيز چون هوشمند است، اجازه نمي‌دهد به دليل تعجيل برخي مديران و تصميم‌گيران در راستاي تقويت درآمد نفتي اتفاقاتي همچون دوران قبل رخ دهد.

به جز آن دسته از خبرسازي‌هايي كه منشأ مشخصي ندارد برخي چهره‌هاي سياسي شناخته شده همچون جليلي يا زاكاني نيز از مخالفان سرسخت وزارت نفت هستند. حتي برخي همچون جليلي مدعي‌اند كه دولت در سايه تشكيل داده و اقدامات را به صورت دقيق بررسي مي‌كنند. اما به نظر مي‌رسد اين دولت در سايه نه تنها به مفهوم دقيق آن شكل نگرفته بلكه دولت پنهاني است كه در تخريب و تضعيف دولت موثر است. به نظر شما مشخصا چهره‌هاي سياسي كه به وزارت نفت حمله مي‌كنند، دولت در سايه تشكيل داده‌اند يا بخشي از يك جريان پنهان هستند كه تريبون در اختيار دارند؟

اولا به هر حال حرمت فعالان سياسي بايد حفظ شود. دوم، ما دولت در سايه را به رسميت مي‌شناسيم و اتفاقا توصيه مي‌كنيم احزاب رقيب كه مي‌خواهند در برابر آقاي روحاني و مديرانش قد علم كنند دقيقا به صفت همان دولت در سايه ظهور و بروز پيدا كرده و حركت كنند. اما توصيه من اين است كه اگر مي‌خواهند دولت در سايه وزني پيدا كند، سخنش شنيده شود و مردم حجت آنها را نيز باور كنند بايد سعي كنند نقد كارشناسي و منصفانه ارايه كنند. باورم اين است كه آقايان زاكاني و جليلي و برخي ديگر از دوستان شخصيت‌هاي اصولگراي قابل احترام و مومني در جريان اصولگرايي هستند اما به نظر مي‌رسد در حوزه مباحث سياسي بيشتر در زمينه مديريت عام صاحب پيام هستند. آنها بايد ماموريت نقد وزارت نفت و زنگنه را به كساني واگذار كنند كه از جنس و صنف خود آنها هستند يا تجربه مديريتي در حوزه نفت داشته‌باشند. بايد كساني نقد كنند كه واجد صلاحيت هستند. وقتي نقد فقط توسط چهره‌هاي سياسي صورت مي‌گيرد و پشتوانه كافي و استدلال حرفه‌اي ندارد طبيعي است كه مخاطبان بر پايه اين رفتار اين گونه قضاوت مي‌كنند كه ظاهرا تسويه حساب سياسي و با هدف زدن دولت و شخص روحاني است.

فكر مي‌كنيد اساسا اين گروه‌ها توانسته‌اند دولت در سايه‌اي تشكيل دهند؟

ما بايد دولت در سايه را به رسميت بشناسيم اما وقتي دوستان ما از موضع رقابت و به عنوان دولت در سايه نقد حرفه‌اي و مشفقانه ندارند، وقتي به گونه‌اي ديگر عمل مي‌كنند و بر توهم‌زايي دامن مي‌زنند به اين معنا است كه مي‌خواهند يا به صورت پوشيده و پنهان يا با استفاده از چند تريبون دولت را مورد حمله قرار دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون