حماسهسرايي در ايران
همدلي و همراهي كه هنوز با من است
عليرضا طبايي
بيش از 50 سال ميگذرد. اوج شكفتگي جواني بود و سالهاي شور و اشتياق به خواندن و دانايي. شعر، چشماندازي بينهايت را در برابر من گسترده بود و بايد در اين سفر جادويي، خود را به دستمايههاي آگاهي، ميآراستم. كتابها، جلوهاي رويايي داشت: ديوان شاعران بزرگي چون سعدي، نظامي، حافظ، خيام و فردوسي. مجموعه شعرهاي نامآوراني چون نيما يوشيج، فريدون توللي، نادرپور، اخوان ثالث، شاملو و...
بعد از آشنايي با آثار بزرگاني چون چخوف، همينگوي و داستايوفسكي و همراه با آنها آثار هدايت، جمالزاده و ديگران با چند كتاب متفاوت ديگر هم آشنا شدم كه «حماسهسرايي در ايران» به تاليف زندهياد ذبيحالله صفا، استاد برجسته دانشگاه تهران از آن جمله بود.
حماسهسرايي در ايران، چشمانداز ديگري را هم در برابرم گشود: آشنايي با اساطير يونان و روم و بعد از آن اساطير هند و مصر باستان. چند سال بعد كه به دانشكده هنرهاي دراماتيك راه يافتم، ضرورت آگاهي بر دقايق اين قلمرو را بيشتر احساس كردم و بار ديگر حماسهسرايي در ايران، همنشين روز و شبان من شد. اين همدلي و همراهي هنوز با من است.
شعر فارسي، پس از سالهاي شكفتگي و اوج و پس از سالهايي كه خون زنده و سيال زندگي در رگهاي آن جريان يافت در اين روزگار، به سرنوشت رقتبار دچار شده و راهيان شعرو شاعري به بيراهه افتادهاند و به راستي امروزه روز ضرورت مطالعه كتابهايي چون حماسهسرايي در ايران را بيش از پيش ميتوان احساس كرد. بيشك اقوام و مللي كه ساليان دراز و قرون بسيار بر منطقهاي از جغرافياي خاك زيستهاند و پيروزيها، شكستها، شاديها و غمهاي بيشماري را آزمودهاند، خاطرات و داستانهايي را شكل دادهاند كه نماينده عظمت و جلال و نشانههايي از فداكاريها و رنجهاي آنان است. براي شناخت ويژگيها و خصلتهاي هر نژاد و ملت و درك سهم آنها در تكوين تمدن و مليت و پي بردن به قدرت استعدادها و توان نهفته در سرشت آنان، مطالعه منظومههاي حماسي و ملي يكي از بهترين راهها و وسيلههاست. ايرانيان بعد از اقوام هندو، در شمار قديمترين قوم آريايي هستند و از ايشان آثار حماسي به لهجههاي مختلف از قبيل اوستايي، پهلوي و فارسي بر جاي مانده است كه برخي از آنها به اعتبار قول ناقدان و دانشمندان جامعهشناس و ديرينهشناس، در شمار مهمترين و ارزندهترين منظومههاي حماسي و ملي عالم در آمده، يا خود بزرگترين منظومه حماسي و ملي دنياست. حاصل نزديك به 20 سال تحقيق و پژوهش فاضلانه و مقايسه داستانهاي اوستا و شاهنامه و پيدايي وجوه ارتباط و پيوستگيهاي اين دو، به شكل گنجينهاي گرانبها و در كسوت كتابي زير نام حماسهسرايي در ايران گرد آمده است. مولف و نويسنده، پژوهش خود را براي يافتن عناصر تاريخي و ما قبل تاريخي از ايام دور و ناشناخته آغاز و تحول و تكامل و تغيير و تبديل داستانها، و ورود عناصر جديد را در هر كدام دنبال كرده و انديشه را از خلال قرون و اعصار مبهم تاريخ و حوادث پيچ در پيچ و وقايع نامعلوم گذرانده است. روايات و داستانهايي كه در ظاهر از مقوله خرافات و اوهام است اما در حقيقت مطالب تاريخي و واقعي است كه با گذشت ايام و توالي و تواتر آن به اين شكل در آمده است.
يكي ديگر از ويژگيهاي درخشان كتاب حماسهسرايي در ايران كه به آن ارزش مضاعف بخشيده است، شرح و بيان ارزش منظومههاي حماسي اقوام ديگر است. مولف با مقايسه عناصر تاريخي و قهرماني و ملي شاهنامه با بزرگترين آثار حماسي جهان مانند «رامايانا»، «مهابهاراتا» هندوان «ايلياد و اوديسه» يونانيان، خواننده را با چشماندازي از آگاهيها روبهرو ميكند و علاوه بر آن در فصول و گفتار چهارگانه كتاب مطالب مفيدي درباره انواع شعر، انواع صنايع لفظي، صور خيال و نيز شكلگيري و بنياد روايات و تكوين آنها شناخت آثار حماسي پيش از اسلام يعني يشتها، اياتگار زريران و كارنامه اردشير بابكان آورده است و وجوه نزديكي آنها را با گشتاسبنامه دقيقي و غيره بيان ميدارد. مطالعه اين اثر ارزشمند را به جويندگان دانش و آگاهي توصيه ميكنم.