خوشا برزيل بي نيمار
عليرضا جوادي
شايد دور از انتظار باشد كه قهرماني برزيل را در كوپا آمهريكا، يك شگفتي بدانيم؛ ميزبان كوپا آمهريكا همانند دورههاي قبلي ميزباني خود موفق شد، قهرمان جهان شود و بعد از 12 سال توانست يك عنوان بزرگ كسب كند. برزيليها مانند سال 1989 موفق شدند بار ديگر يك قهرماني را در استاديوم ماراكانا جشن بگيرند. پنج سال پيش بود كه برزيل با مربيگري فيلپه اسكولاري در بلوهوريزنته و استاديوم مينيرو، مقابل چشم تماشاگرانش تحقير شد؛ ابعاد آن تحقير در نيمه اول به حدي رسيد كه در بين دو نيمه و در رختكن تيم ملي آلمان، ژرمنها تصميم گرفتند كه مانند نيمه اول جلوي برزيل بازي نكنند و برزيل بدون نيمار را بيش از اين تحقير نكنند. نيمار تا پيش از مصدوميتش مقابل كلمبيا ستاره برزيل در آن جام به شمار ميرفت و تيم خسته اسكولاري را پيش ميبرد؛ اما خطاي وحشتناك زونيگا روي نيمار باعث شد تا كاخ روياهاي سلسائو فرو بريزد و اميدشان براي قهرماني از بين برود. ناكامي برزيل در كوپا آمهريكاي 2015 با نيمار و بعد از آن انتقال جنجالي او به پاريسنژرمن از كيفيت ستاره فوتبال برزيل كاست و رفته رفته اميد مردم برزيل براي كسب يك قهرماني با نيمار را كمرنگ كرد و تمارضها و افتادنهاي پيدرپي او، بيش از بازيهاي برزيل در ذهن مردم اين كشور ماند و همه را به اين باور رساند كه نيمار آن ستارهاي نيست كه برزيل را قهرمان جهان كند. حواشي ايجاد شده پيش از كوپا آمهريكاي 2019 و مصدوميت نيمار اين فرصت را به برزيل داد تا بدون ستاره جنجالياش راهي مسابقات شود و بهراحتي قهرمان كوپا آمهريكا شود. قهرماني برزيل در كوپا آمهريكا در غياب نيمار، تا حدي شبيه قهرماني فرانسه در جام جهاني 1998 در غياب كانتونا بود. پس از شكست فرانسه مقابل بلغارستان در پاريس، اريك كانتونا در رختكن سيلي آبداري نثار ديويد ژينولا كرد كه اشتباهش در دقيقه 91 عامل شكست فرانسه شده بود. ساير حاشيههاي كانتونا تا سال 1998 هم مزيد بر علت شدند و امه ژاكه ترجيح داد تيمش در جام جهاني بدون كانتونا بازي كند و فرانسه هم بدون كانتونا قهرمان جهان شد. در كوپا آمهريكاي 2019هم تيته با فرصت دادن به مجموعهاي از استعدادهاي جوان مانند اورتون، ريچاليسون و گابريل ژسوس توانست در كوپا آمهريكا به قهرماني برسد. اگرچه غيبت نيمار ظاهرا ناشي از آسيبديدگي بود، اما اكنون برخي كارشناسان و احتمالا بسياري از مردم برزيل، نبودن نيمار را به سود برزيل ميدانند. تماشاگران برزيلي در مصاحبه با رسانهها، آشكارا از نبودن نيمار اظهار خوشحالي ميكردند و ميگفتند جايش در اين جام اصلا خالي نبود.
كارشناسان اينطور استدلال ميكنند كه نبودن نيمار، عامل همبستگي و اتحاد تيمي برزيل شده. بازيكنان سلسائو در نبود نيمار ميدانستند كه ديگر نبايد به نبوغ فردي يك فوقستاره دل ببندند و بنابراين هر آنچه ازشان برميآمد را در زمين به نمايش ميگذاشتند. مساله مهم ديگر اين است كه نيمار در زمان حضور در تركيب برزيل، به عنوان قلب تپنده تيم شناخته ميشود؛ قلب تپندهاي كه ظرفيت پذيرفتن چنين نقشي را ندارد. نيمار اين موضوع را پيشتر در باشگاهش هم ثابت كرده. او در بارسا زماني كه بازيكن مكمل بود، عملكردي فرازميني به نمايش ميگذاشت، اما زماني كه به پاريس رفت و نقش اول تيم شد، در مواقع حساس دست تيمش را در پوست گردو ميگذاشت. او زماني كه نقطه كانوني تيم باشد، از نظر رواني تحت فشار قرار ميگيرد و نميتواند از پس وظايفش بربيايد. نبايد فراموش كرد كه نيمار و حاشيه به هم گره خوردهاند و حضور نيمار در هر تيمي مساوي با حواشي بسيار است.