سيمونا هالپ ميگويد: «مسلط بودن بر اعصاب و فراموش كردن اينكه مقابل چه تنيسور بزرگي بازي ميكنم، مرا قادر كرد بهترين بازيام را به نمايش بگذارم و ويمبلدون را برنده شوم.»
تنيسور رومانيايي در عرض تنها 56 دقيقه در دو ست پياپي و با نتايج مشابه 6 بر 2 سرنا ويليامز را شكست داد و دومين گرانداسلم دوران ورزش حرفهاياش را به دست آورد. او كه تا پيش از شروع مسابقه در رده هفتم برترين تنيسورهاي جهان قرار داشت، توانست با امتياز قهرماني در ويمبلدون به رده چهارم برسد.
«حس و حال خوبي در مسابقه داشتم و احساسات مثبتي در من وجود داشت. من اين احساس خوب را در بدنم متوجه شدم. وقتي چنين چيزي را تجربه ميكنم، معمولا بازي را به خوبي پيش ميبرم. من به هيچ وجه تمركزم را روي اينكه با چه كسي روبهرو ميشوم نگذاشتم و اين كمك زيادي به من كرد. واقعيت اين است كه من هميشه از رويارويي با سرنا كمي ميترسيدم»
سرنا ويليامز قبل از مسابقه بسيار اميدوار بود كه بتواند تعداد گرانداسلمهاي دوران ورزشياش را به عدد 24 برساند اما در طول مسابقه او نتوانست مقابل بازي هوشمندانه هالپ واكنش مناسبي نشان بدهد و بازي را واگذار كرد. تنيسور آمريكايي كه فرزندش دو سال قبل به دنيا آمده است، ميخواست تبديل به اولين مادري شود كه جام قهرماني ويمبلدون را بالاي سر ببرد.
«من قبل از مسابقه تصميم گرفتم فقط روي خودم و جامي كه قرار است به دست آورم تمركز كنم، نه روي سرنا. من مطمئن بودم اين بهترين بازي زندگيام خواهد بود.»
تجربه گذشته هالپ را پيروز كرد
هالپ قبل از اينكه در سال 2018، اولين گرانداسلمش را در اوپن فرانسه به دست آورد، در سه فينال متوالي شكست خورده بود، به شكلي كه هواداران او را ناكام فينالها ميدانستند. اما خود هالپ ميگويد تمام آن شكستها به او كمك كرده است. او هرگز گمان نميكرد با قد 1.68 سانتيمتري بتواند بر اين همه بازيكن درشت اندام و قد بلند كه فوقالعاده تنيس بازي ميكنند، غلبه كند.
«سه فينالي كه من از دست دادم، كمك كرد كه در فينالهاي بعدي متفاوتتر ظاهر بشوم. يعني آن لحظه را جور ديگري درك كنم. اين اصلا آسان نيست كه در فينال يك گرانداسلم حاضر باشيد. شما در آن لحظات بهشدت مرعوب جو مسابقه ميشويد. هر لحظه عصبيتر و عصبيتر. اما من پذيرفتم كه اين هم يك مسابقه عادي مثل باقي مسابقات است. تنها تفاوت اين مسابقه با باقي رقابتها جايزه آن است. پس رفتم تا بهترين عملكردي كه ميتوانم را به نمايش بگذارم و اين كار را انجام دادم. به خودم گفتم از اين به بعد در تمامي گرانداسلمهايي كه بازي خواهم كرد، دقيقا به همين شكل ظاهر خواهم شد.»
روياي عضويت در باشگاه قهرمانان
بخشي از خوشحالي هالپ زماني كه زانو زده بود تا پيروزياش را جشن بگيرد، يا زماني كه مدام جام قهرماني را ميبوسيد، به اين خاطر بود كه او نشان مهمي را دريافت كرده بود. نشاني كه ميگويد او حالا جزوي از تاريخ انگلستان و تنيس ويمبلدون است.
«اين احساس بسيار خوبي است.» اين اولين جملهاي بود كه هالپ بعد از وارد شدن به سالن كنفرانس گفت. در حالي كه با انگشت به روبان سفيد و بنفشي كه بر لباسش نقش بسته بود اشاره ميكرد. «من اين را به هر قيمتي ميخواستم. در طول تورنمنت بارها و بارها با دوستانم راجع به رويايم حرف زدم؛ روياي عضويت در باشگاه قهرمانان ويمبلدون. امروز اين رويا تبديل به واقعيت شده است و بسيار خوشحالم. من فيليپ بروك مسوول برگزاري مسابقات تنيس ويمبلدون را ديدم و او به من گفت تو هر وقت بخواهي ميتواني بيايي اينجا، با هم شام بخوريم يا كمي تنيس بازي كنيم. دعوت او را حتما قبول خواهم كرد.»
هالپ هيجانزده بود. درست همان اندازهاي كه در كودكياش از شنيدن تشويقهاي مادرش هيجانزده ميشد. مادرش به او گفته بود اگر واقعا ميخواهي نامي براي خودت در تنيس دست و پا كني بايد جام ويمبلدون را به دست آوري. مادر تانيا در لحظاتي كه دخترش داشت جشن قهرماني را برگزار ميكرد فقط تماشا ميكرد. او نميتوانست هيچ كلمهاي به زبان بياورد.
«مادرم چيزي به من نگفت. او فقط گريه ميكرد. محكم بغلش كردم و بوسيدمش. ميدانستم كه او بسيار احساساتي است. پس فقط به او گفتم بعدا در اين مورد با هم حرف خواهيم زد.» منبع: BBC Sport