جوكوويچ فاتح ويمبلدون شد
ما را به سختجاني او اين گمان نبود
پريا سپينود
جدال نفسگير راجر فدرر و نواك جوكوويچ در فينال ويمبلدون، بيش از پنج ساعت طول كشيد و سرانجام جوكوويچ برنده اين رقابت هيجانانگيز و فرسايشي شد تا آه از نهاد اكثر دوستداران تنيس در گوشه و كنار دنيا برآيد! اكثر تماشاگران اين مسابقه تاريخي در ورزشگاه ويمبلدون و نيز عموم مردمي كه در بيرون ورزشگاه مشغول تماشاي بازي بودند، هيچ دلشان نميخواست نواك جوكوويچ 32ساله از پس راجر فدرر 37ساله برآيد. فدرر را بسياري از كارشناسان و منتقدان بهترين تنيسور تاريخ ميدانند. او در مجموع 302 هفته مرد شماره يك تنيس جهان بوده و تاكنون 20 گرنداسلم را فتح كرده است. گرنداسلم يعني ويمبلدون، تنيس آزاد فرانسه، تنيس آزاد امريكا و تنيس آزاد استراليا. جوكوويچ هم تا پيش از يكشنبه شب 16 گرنداسلم را فتح كرده بود و اينك با فتح مجدد ويمبلدون، فاتح 17 گرنداسلم است.
يكشنبه شب كسي فكر نميكرد نبرد فدرر و جوكوويچ به گيم سيزدهم ست پنجم بكشد. جوكوويچ مرد شماره يك تنيس دنياست و فدرر در جايگاه سوم قرار دارد. علاوه بر اين، جوكوويچ 5 سال جوانتر از فدرر است و قاعدتا شانس بيشتري براي فتح ويمبلدون داشت. اما فدرر در تنيس دنيا پادشاده چمن است و شايد همين عامل اصلي مقاومت جانانهاش در برابر جوكوويچ بود؛ مقاومتي تا آخرين نفس.
ست اول اين مسابقه 7 بر 6 به سود جوكوويچ تمام شد. فدرر ست دوم را 6 بر يك برد. در ست دوم به نظر ميرسيد جوكوويچ كمي به خودش استراحت داده است اما وقتي كه در ست سوم جوكوويچ دوباره به سختي 7 بر 6 از سد فدرر گذشت، فرضيه استراحت كردن قصاب بلگراد در ست دوم نقش بر آب شد. ست چهارم بازي را فدرر 6 بر 4 برد و كار به ست نهايي كشيد. تا پايان ست چهارم جوكوويچ 19 گيم را به سود خودش تمام كرده بود و فدرر 24 گيم را. بنابراين به نظر ميرسيد توان فدرر بيشتر از جوكوويچ است؛ غلبهاي كه بيشتر محصول برتري فني فدرر بر جوكوويچ بود نه توان جسماني بالاتر او. اما نواك جوكوويچ علاوه بر سن كمتر و آمادگي بدني بيشتر، چيز ديگري هم داشت كه توصيفش دشوار است ولي ميتوان گفت او سختجان بود و اگر آسمان هم به زمين ميآمد، اهل تسليم شدن نبود. در چهار ست اول، هر بار كه طرفين به گيم ششم رسيدند، جوكوويچ برنده شد. يعني او در لحظات نفسگير و بسيار حساس بازي، دوام و قوام عجيبي داشت كه كفر تماشاگران را هم درآورده بود.
در ست پنجم همه چيز پاياپاي پيش ميرفت. تا قبل از اينكه يكي از دو بازيكن امتياز گيمش به عدد 6 برسد، يكبار فدرر گيمي را كه سرويس از آن خودش بود از دست داد، يكبار هم جوكوويچ به اين وضع دچار شد. اما هر چه بود، دو تنيسور پا به پاي هم پيش آمدند و هر يك 6 گيم را در ست پنجم از آن خود كردند. از اينجا به بعد، كسي كه در دو گيم متوالي پيروز ميشد، فاتح ويمبلدون بود. كار در دو گيم بعدي هم به تساوي پيش رفت و دو تنيسور 7 بر 7 مساوي شدند. در گيم پانزدهم جوكوويچ زننده سرويس بود ولي فدرر موفق شد، گيم را به سود خودش تمام كند و 8 بر 7 پيش بيفتد. در گيم شانزدهم هم كه فدرر زننده سرويس بود، قاعدتا شانس پيروزي او بيشتر بود و اگر فدرر اين گيم را برده بود ويمبلدون از آن او شده بود. فدرر در طول بازي به مراتب بيش از جوكوويچ موفق شده بود با زدن سرويس امتياز بگيرد و همين تماشاگران را اميدوار كرد كه گيم شانزدهم ست پنجم، آخرين گيم اين بازي دشوار و مهيج است. وقتي كه فدرر در طول گيم 40 بر 15 از جوكوويچ پيش افتاد، زمين و زمان داد ميزدند كه فدرر فاتح ويمبلدون شده است. او فقط يك امتياز ديگر ميخواست و سرويس زدن هم با او بود. با آن سرويسهاي مهلكش ميتوانست بالاخره امتياز نهايي را از جوكوويچ بگيرد. اما سرويس اولش به رفت و برگشت توپ منتهي شد و امتياز از آن جوكوويچ شد. ولي فدرر هنوز 40 بر 30 جلو بود. سرويس بعدي فدرر هم نواخته شد و جوكوويچ سختجان باز هم مقاومت كرد و امتياز بعدي هم نصيب او شد. 40–4 مساوي؛ اما هنوز اين فدرر بود كه از شانس سرويس زدن برخوردار بود. كسي كه دو امتياز متوالي ميگرفت، برنده اين گيم حساس ميشد. در كمال شگفتي، جوكوويچ در برابر دو سرويس بعدي فدرر هم مقاومت كرد و امتيازهاي بعدي را به چنگ آورد و برنده گيم شد و بازي در ست پنجم به تساوي 8 بر 8 كشيده شد. اين گيم، گيمي بود كه بخت از چنگ فدرر گريخت. او در اين گيم طلايي و حساس ميتوانست ست پنجم را 9 بر 7 به سود خودش تمام كند و قهرمان ويمبلدون شود ولي قدر فرصت را ندانست، يا شايد هم زورش به سختجاني جوكوويچ نرسيد. هر چه بود، بازي ادامه پيدا كرد و طرفين تا امتياز 12 بر 12 به رقابت پاياپاي خود ادامه دادند. از اينجا به بعد، مطابق قانون جديد، ديگر نيازي نبود كه يكي از تنيسورها دو گيم متوالي را ببرد تا مسابقه به پايان برسد. در روزي كه همه چيز حقيقتا مساوي بود، پس از برخورد توپ به لبه راكت فدرر و به آسمان رفتنش، نواك جوكوويچ موفق شد، گيم بيستوپنجم ست پنجم فينال ويمبلدون را به سود خود تمام كند و پنجمين عنوان قهرماني ويمبلدون را به كارنامه افتخاراتش اضافه كند.
در طول بازي، دوربين بارها پدر و مادر و به ويژه همسر فدرر را نشان داد. استرس مشهود همسر فدرر، جزو حواشي جذاب فينال ويمبلدون بود. در سوي ديگر، پدر و مادر جوكوويچ نشسته بودند كه آشكارا تيپ و پوششي جذابتر از پدر و مادر فدرر داشتند. پدر فدرر
تا حدي شبيه دهاتيهاي سوييس بود و البته اين چندان هم عجيب نيست. سوييس سرزمين دهقانهاست و آثار سنت زندگي دهقاني هنوز در اقشار شهرنشين اين جامعه وجود دارد. اما جوكوويچ كه خودش عضو كليساي ارتدوكس صربي است و روزي يك ساعت در معبدي بودايي درونپويي ميكند، پدر و مادر شيكتر و جذابتري داشت. مادر جوكوويچ با آن چهره باشكوهش، يكي از جذابترين سوژههاي كارگردان تلويزيوني بود. او كه ميدانست اكثر ورزشگاه در آرزوي شكست خوردن پسرش هستند، با استرس عميقي بازي را تماشا ميكرد و وقتي كه توپ به لبه راكت فدرر خورد و نواك برنده ويمبلدون شد، شادترين فرد ورزشگاه بلكه شادترين زن جهان بود.