صادق خرازي: جهانگيري در دولت دوازدهم مهجور شده است
معاونت نمايندگي دايم ايران در سازمان ملل، معاونت آموزش و پژوهش وزارت امور خارجه و سكانداري سفارت ايران در فرانسه، بخشي از فعاليتهاي ديپلماتيك او در 3 دهه اخير بوده است. اما چند سالي است كه به واسطه دبيركلي حزب اصلاحطلب نداي ايرانيان از قامت يك ديپلمات به كنشگري سياسي بدل شده است. سيدصادق خرازي كه با خبرگزاري اصولگراي تسنيم به تفصيل به گفتوگو نشسته است، معتقد است: «خاورميانه به سه دليل تحولات اعتقادي و مذهبي، ملي و ناسيوناليستي، قومي و جنبشهاي اجتماعي، داراي ذاتي ضداستعماري است. به همين خاطر نظام استعمار هر چه با مردم خاورميانه بناي ناسازگاري بگذارد، با عكسالعمل تندتري از سوي مردمان اين منطقه روبهرو ميشود. مضاف بر اين در خاورميانه طي ۷۰ سال گذشته مصيبت بزرگي به نام اسراييل تولدي نابالغ داشته و اين رژيم سرزمينهاي امت اسلامي را كه محل هبوط پيامبران بزرگ الهي بوده غصب كرده است.»دبيركل حزب ندا در پاسخ به اين پرسش كه «چرا مقامات امريكايي سعي كردند كه حادثه هدف قرار گرفتن دو نفتكش ژاپني را به ايران منتسب كنند»، گفت: «هيچ عقل خردمند و تحليلگري نميتواند بپذيرد در شرايطي كه بالاترين شخصيت سياسي يك كشور، ميهمان كشور ديگري است، نيروهاي نظامي كشور ميزبان، كشتي تجاري كشور ميهمان را مورد هجوم قرار دهند. اساسا اين خوي نامهرباني با فرهنگ ايراني نيز سازگاري ندارد. اين حادثه نشانگر بروز توطئهاي ضدايراني است. واقعيت آن است كه هر عقلي ميفهمد كه در جريان اين حادثه طرفي ثالث وجود دارد كه با چنين اقدامي در تلاش است تا ميهمان را از سفر خود پشيمان كند.» او همچنين در رابطه با ماجراي انهدام پهپاد امريكايي نيز گفته است: «امريكاييها پس از اين حادثه مواضع عجولانه زيادي گرفتند. ابتدا از اساس هدف قرار گرفتن پهپاد را رد كردند، بعد گفتند در خاك ايران نبوده، سپس گفتند همراه اين پهپاد يك هواپيماي ديگر نيز بوده است. پس از آن گفتند كه ميخواهيم جنگ كنيم، ساعاتي بعد گفتند ميخواهيم تشكر كنيم كه هواپيماي سرنشيندار ما را نزديد. بنابراين خود امريكاييها نميدانستند كه چه واكنشي به اين حادثه نشان دهند كه اين مساله بيانگر اقتدار يك دولت منسجم و مركزي است كه به خوبي توانسته از كيان كشورش دفاع كند.»او درباره احتمال مذاكره مجدد ايران و امريكا نيز گفت: «آن روزي كه سخن از مذاكره و نرمش قهرمانانه و مشروط شد، قلمروي جغرافيايي سياسي ايران با امروز متفاوت بود. ايالات متحده امريكا به هيچ يك از معاهدات بينالمللي همچون برجام، پيمان دوستي آتلانتيك، پيمان كيوتو، پيمان پاريس وفادار نبوده و از سازمانهاي بينالمللي چون يونسكو خارج شده است. در چنين شرايطي، كدام عقل سليمي حكم ميكند با رژيم و ساختار دولتي كه فقط در قوه مخيله او جنگ و زورآزمايي ارجحيت دارد، مذاكره كرد. بنابراين مذاكره مجدد با امريكا پاياني جز خفت نخواهد داشت.» خرازي با بيان اينكه «اگر صحبت از عدم اراده اروپاييها براي انجام تعهداتشان باشد، حضور ايران در برجام و همكاري با اروپاييها سالبه به انتفاء موضوع است»، يادآور شد: «نميشود كه ما قرارداد همكاري مشتركي را امضا كنيم ولي طرف مقابل ارادهاي براي همكاري نداشته باشد. اسم اين يك نوع خيانت و فريب آشكار است.» او خاطرنشان كرد: «برخي معتقدند كه در قضيه برجام اروپا فاقد اراده است و برخي ديگر بر اين باورند كه اروپا فاقد توان كافي براي پايبندي به تعهدات برجامي خود است. برداشت من اين است كه اروپاييها در تلاشند تا كاري انجام دهند، منتها توان آن را ندارند. در چنين شرايطي وظيفه ما اين است كه علاوه بر اينكه قدرت خود را به اروپاييها نشان ميدهيم، به آنها كمك كنيم تا به تعهدات خود عمل كنند. ما نبايد اروپاييها را در جبهه ديگري فعال كنيم، چراكه عقل سياسي حكم ميكند كه اروپا را از دست ندهيم.»دبيركل حزب ندا همچنين به برخي مسائل سياست داخلي نيز پرداخته و درباره عملكرد دولت گفته است: «اختلافات داخلي در دولتهاي گذشته نيز كم و بيش وجود داشته است، البته در دوره آقاي هاشمي به دليل اقتداري كه ايشان داشت، تمامي وزرا تا روزهاي آخر دولت ايستاده بودند و جالب اينجا بود كه پس از پايان دولت سازندگي نيز اكثر وزراي اين دولت صف كشيده بودند تا به نحوي در كابينه دولت آقاي خاتمي نيز حضور داشته باشند.» او افزود: «البته در دولت آقاي روحاني ناهماهنگي و اختلاف سليقه ميان اعضاي كابينه زياد است. اين مساله در دولت آقاي احمدينژاد به دليل اقتدارگرايي شخص رييسجمهور و تحقير رفتاري وزرا توسط او بروز و ظهور كرده و موجب شده بود كه وزرا توان اداره امور وزارتخانه مربوطه را نداشته باشند. در دوران آقاي روحاني اختلاف ديدگاههاست كه موجب ناهماهنگيها شده است.» خرازي ميگويد: «در هر حال نميشود نفي كرد كه دولت آقاي روحاني فاقد انسجام دوران بحران است. البته به اين موضوع نيز بايد اشاره كرد كه آقاي روحاني در مقايسه با روساي جمهور قبلي به استثناي مرحوم هاشميرفسنجاني، از انسجام ذهني و توانايي فكري بالاتري برخوردار است.» اين فعال سياسي همچنين در پاسخ به پرسش ديگري در مورد آنچه به عنوان اختلافنظر روحاني و جهانگيري در برخي رسانهها مطرح ميشود، گفت: «در موارد گذشته كه خبر اختلافنظر آقاي روحاني و جهانگيري در رسانهها مطرح ميشد، من به شخصه از آقاي جهانگيري پرسوجو ميكردم كه ايشان هربار اين مساله را رد ميكرد. البته در ارتباط با اختلاف اخير هنوز ملاقاتي با آقاي جهانگيري نداشتم تا ببينم ايشان درباره آن اثباتي صحبت ميكند يا ايجابي يا سلبي. بهطور كلي آنچه مسلم است، اين است كه آقاي روحاني و آقاي جهانگيري نماينده 2 ديدگاه متفاوت هستند. در اينكه آقاي جهانگيري در دولت دوازدهم مهجور شده و تقريبا عصاره او را گرفته و او را كنار گذاشتهاند، ترديدي نيست. در شرايط كنوني هيچ يك از ايدههايي كه آقاي جهانگيري براي اداره كشور مدنظر داشته، در عملكرد دولت قابل رويت نيست. بنابراين اگر من جاي آقاي جهانگيري بودم، به گونه ديگري تصميم ميگرفتم.»