در جستوجوي خانه دوست
طهماسب صلحجو
از جايگاه سينمايي عباس كيارستمي خاطرهاي دارم كه ذكر دوبارهاش را اينجا خالي از لطف نميدانم. پانزده سال پيش در قطار متروي كرج نشسته بودم كه جواني وارد واگن شد و مقابل من نشست. البته در جايي كه من نشسته بودم به غير از من چند نفر ديگر هم حضور داشتند. اين جوان كه از قيافهاش معلوم بود ايراني نيست كوله پشتي به همراه داشت كه به محض نشستن روي صندلي كنارش قرار داد و از داخل آن تكه كاغذي را بيرون آورد و به همه ما نشان داد . روي كاغذ با فارسي ساده نوشته شده بود عباس كيارستمي و بابك احمدپور. در كنار اين دو اسم آدرسي هم نوشته بود كه اين پسر جوان آدرس اين مكان را از ما ميپرسيد. آن چند نفر حاضر در واگن مترو اسم عباس كيارستمي را نشناختند ولي من كه از ديدن نام عباس كيارستمي تعجب كرده بودم با همان زبان دست و پاشكسته انگيسي از او پرسيدم با كيارستمي و بابك احمدپور چه كار داري؟ گفت وقتي بچه بودم فيلم «خانه دوست كجاست» عباس كيارستمي از تلويزيون كره پخش شد و من از همان موقع بچگي اين فيلم را دوست داشتم و شخصيت اصلي فيلم روي من بسيار تاثير گذاشت. آمدم ايران تا بابك احمدپور را ببينم. اين جوان به ما گفت كه عباس كيارستمي را ديده و حالا به دنبال آدرس بابك احمدپور ميگردد. وقتي ما از مترو پياده شديم آدرس را به او راهنمايي كردم و از هم جدا شديم. لابه لاي صحبت اين جوان به اين فكر ميكردم كه چقدر مساله فيلم «خانه دوست كجاست» براي او جدي بوده كه از كره براي ديدن عباس كيارستمي و شخصيت اول فيلمش به ايران آمده است.
به گمان من عباس كيارستمي جهانيترين چهره سينماي ايران است و هيچ فيلمسازي تاكنون همپاي او به اين جايگاه دست نيافته است. تفاوتش هم با ديگر فيلمسازان در اين است كه كيارستمي فيلمساز صاحب سبكي است حال آنكه ديگر فيلمسازان صاحب سبك نيستند. و نكته مهمتر نقش تاثيرگذار فيلم «خانه دوست كجاست» است كه تاكنون دربسياري از كشورها بارها وبارها نمايش داده شده و بچههاي آن كشورها هم با پيام اين فيلم ارتباط برقرار كردند اما متاسفانه در كشور خودمان آنگونه كه فيلم شايستگياش را دارد مورد توجه قرار نگرفته است. ياد عباس كيارستمي و «خانه دوست كجاست» جاوداني است.