• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4422 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲ مرداد

نگاهي به عادات نويسندگي ترومن كاپوتي

خرافه‌هاي يك نويسنده افقي

ساسان فقيه

 

 

ترومن كاپوتي، نويسنده‌ امريكايي، هنرمندي بود كه وسواس‌ها و خرافات ابداعي‌اش بسيار بر عادت‌هاي نوشتن و نحوه‌ نگارشش تاثير گذاشت. كاپوتي در مصاحبه‌اي با پتي هيل از مجله ادبي پاريس ريويو در سال ۱۹۵۷ با صراحت تمام گفت كه اگر دراز نكشيده باشد، نمي‌تواند به نوشتن فكر كند: «من نويسنده‌اي كاملا افقي‌ام اگر در تخت‌خواب يا روي كاناپه دراز نكشم و سيگاري در دست و قهوه‌اي كنارم نباشد، نمي‌توانم فكر كنم. بايد پشت هم پك بزنم و جرعه جرعه بنوشم. عصرها هم عادت دارم ذائقه‌ نوشيدنم را عوض كنم.» كاپوتي اعتقادي به نشسته كار كردن نداشت، او تمام چهار ساعتي را كه در روز صرف نوشتن مي‌كرد، دراز مي‌كشيد. او هر آنچه مي‌نوشت را همان شب يا فردا صبح دوباره مي‌خواند. كاپوتي وسواس زيادي روي نحوه‌ نگارش و علامت‌گذاري داشت، در ادامه‌ مصاحبه‌اش با پاريس ريويو گفت: «ابتداي كارم از ماشين تايپ استفاده نمي‌كنم، نوشته‌ها را با دست مي‌نويسم و حتي هنگام نوشتن به ويرگول‌ها و نقطه‌ها نيز دقت مي‌كنم. به مسائل تخصصي زياد از حد توجه مي‌كنم كه برايم وسواس‌گونه شده است.» به دليل همين وسواس بيش از حد كاپوتي مطالبش را روي هم رفته دوبار با مداد مي‌نوشت و آخرين نسخه را روي كاغذهاي زرد مخصوص تايپ مي‌كرد. نكته‌ جالب اينجاست كه اين ماشين‌نويسي را هم حتي به حالت افقي در تخت‌خواب انجام مي‌داد. دراز مي‌كشيد و ماشين تايپ را روي پاهايش مي‌گذاشت و هر دقيقه صد كلمه تايپ مي‌كرد. وقتي نسخه‌ سوم را تمام مي‌كرد، حدود يك هفته يا يك ماه آن را كنار مي‌گذاشت و بعد آن را براي چند نفر از دوستانش بلند مي‌خواند و تغييراتي در آن مي‌داد. بعد تصميم مي‌گرفت آن را براي چاپ بفرستد يا نه، اگر در اين مرحله از كارش راضي نبود، تمام نوشته‌هايش را دور مي‌انداخت، همان‌طور كه با چند داستان كوتاه و يك رمان كامل اين كار را كرده بود. اما اگر از نوشته‌اش راضي بود، در انتها آن را روي كاغذي سفيد تايپ مي‌كرد و براي چاپ مي‌فرستاد.

عادت‌‌هاي عجيب كاپوتي هنگام نوشتن تنها به آنچه تاكنون اشاره كرده‌ايم، ختم نمي‌شود. كاپوتي در پاسخ به اين پرسش كه «چه چيزهايي مي‌تواند ذهنيات او را تغيير دهد؟» گفته بود: «فكر مي‌كنم يكي از مهم‌ترين آنها خرافاتي بودنم است. مثلا خرافاتي كه در مورد عددها دارم؛ به برخي هرگز زنگ نمي‌زنم چون جمع اعداد شماره‌ تلفن‌شان بديمن است يا اينكه اتاق هتل را از روي شماره انتخاب مي‌كنم و تحمل گل رز زرد را ندارم چون فكر مي‌كنم بدشانسي مي‌آورد كه البته خيلي بد است چون من عاشق اين گل‌ها هستم. هيچ‌گاه نمي‌گذارم بيش از سه ته سيگار در زيرسيگاري‌ام بماند و اگر در خانه‌ كس ديگري مهمان باشم، ته‌سيگارهاي اضافي را در جيب خود مي‌چپانم. هيچ‌وقت سوار هواپيمايي كه دو راهبه در آن باشند، نمي‌شوم و كاري را روز جمعه شروع يا تمام نمي‌كنم. اين خرافات بي‌انتها هستند.» در ادامه‌ اين عادت‌ها، كاپوتي توجيه مشخصي براي خرافه‌هايش داشت و آن چيزي جز آرامش نبود: «كارهايي كه من نمي‌توانم و نمي‌خواهم بكنم بي‌حدوحساب است. ولي رعايت اين پندارهاي بدوي آرامش عجيب و غريبي به من مي‌دهد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون