هيچ برنامهاي
براي جذب گردشگر نداريم
رقيه حاتميپور
ما آژانسداران به عنوان بازوي اجرايي گردشگري افزايش چشمگير گردشگر را براي ورود به ايران نديدهايم. گردشگران را هم غير از مسافراني لحاظ ميكنيم كه از عراق به ايران ميآيند، زيرا نحوه ورود و حضور اين افراد در ايران مطابق معيارهاي گردشگري نيست.
در واقع افزايش رقم گردشگران ورودي به معناي افزايش گردشگران كيفي نيست. گردشگر كيفي گردشگري است كه از هتل استفاده ميكند، با برنامه تور حركت ميكند و به معناي واقعي و تعريف مشخص گردشگر است، اما دوستان عراقي ما در خانههاي شخصي اسكان دارند و از برنامههاي تور استفادهاي نميكنند و خلاصه كلام اينكه در هيچ برنامه جمعي و گردشگري
حضور ندارند.
مقصد عراقيها در ايران شهرهاي مشهد، تهران، قم و بعضا شهرهاي شمالي و مرزي كشور است و شنيدهها و ديدهها حاكي از آن است كه دلالها به آنها سرويس ميدهند نه آژانسهاي گردشگري. حتي برخي از اين افراد كه به قصد معالجه پزشكي به ايران ميآيند، باز هم در قالب تورسلامتي به ايران وارد نميشوند و به عنوان يك آژانسدار از نحوه ورود و خروج و تعاملات آنها برداشت يك گردشگر را ندارم.
واقعيت اين است كه حضور گردشگران بينالمللي در ايران بسيار كاهش يافته است، زيرا ذات گردشگري با تبليغاتي كه عليه ماست در سازش نيست. گردشگرها با ديدن اخبار ضد ما از عدم امنيت نگران ميشوند.
در وضعيتي كه رسانههاي برونمرزي دايم عليه ايران اخبار ميسازند، برداشتن ويزا براي گردشگران چندان چنگي به دل نميزند. در واقع اين اقدام تنها 5درصد تمهيداتي است كه يك كشور ميتواند براي جذب گردشگر داشته باشد و عوامل بسيار ديگري براي اين كار هستند. حتي لغو يكطرفه ويزا براي گردشگران چيني جوابي نخواهد داشت، به اين دليل كه آنها براي شغل خود به ايران خواهند آمد و در واقع حذف رواديد كار را براي چينيها آسان ميكند اما لزوما به معناي بازديد آنها از سايتهاي فرهنگي و طبيعي نيست. اگر حضور آنها باعث رونق بازديد از اين سايتها شود ميتوانيم بگوييم اقدام ما موثر بود و در غير اين
صورت خير.
براي رونق گردشگري هميشه كشور تركيه را مثال ميزنم. ويزا براي اتباع دو كشور تركيه و ايران سه ماه آزاد است. گردشگراني كه از ايران به تركيه ميروند در سازوكار آن كشور تعريف و مشخصات خود را دارند و بازار گردشگران ايراني در تركيه مشخص است. اين بازار براي ديگر گردشگران تعريف شده است و روي آن نظارت ميشود، اما مايي كه يكطرفه ويزا را برميداريم آيا براي گردشگران خود تعريف و برنامهاي داريم. پاسخ
خير است.
ما هيچ برنامهاي براي جذب نداريم. نوع جهتگيري و تبليغ و برنامهريزي ما مشخص نيست. در حال حاضر مجلس از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري سند برنامه و راهبرد گردشگري خواسته است و ما هنوز اين برنامه را نداريم. برنامهاي كه طبق آن بدانيم بايد با گردشگر ورودي چگونه برخورد كنيم، يا برنامهاي كه به ما بگويد با چه سياستي ميخواهيم پولهاي كشور را در داخل
خرج كنيم.
خواستههاي گردشگران مطالعه نشده است، نميدانيم كه چقدر ميتوانيم پاسخگوي آنها باشيم، نميدانيم چه برنامهاي براي بومگردي و طبيعتگردي داريم. شايد يكي از مشكلات اصلي ما نداشتن تقويم مدون گردشگري باشد. ميبينيم كه وقتي برنامهاي به مناسبت روز خاصي برگزار ميشود چقدر مورد استقبال قرار ميگيرد اما اين برنامهها ضربتي شكل ميگيرند و گردشگران دقيقا نميدانند چه مراسم و برنامههايي در كشور در حال برگزاري است، تنها سمينار است كه از ازدياد آن سردرد گرفتهايم.
شايد داشتن برنامه و راهبرد در وهله اول اشكالاتي هم داشته باشد اما داشتن برنامه با اشكال بهتر از نداشتن آن است. طي اين سالها فقط بليتفروش و هتلفروش بوديم و اگر هم ابداعي داشتيم، ابداع شخصي بود. گردشگري ما براي ادامه حيات نيازمند برنامههايي است كه جان آن را تازه و مقاصد گردشگري ايران را به جهانيان معرفي كند.
مديرعامل هلدينگ گردشگري فلامينگو و رييس انجمن دوستي ايران و استراليا