اعظم طالقاني:
بعد از فوت پدر
يكي، دو بار به نماز جمعه رفتم
40 سال پيش بود كه نماز جمعه به امامت آيتالله طالقاني به عنوان اولين نمازجمعه دوران پس از انقلاب اسلامي برگزار شد و از آن روز تا امروز پيدا و پنهانهايي بر اين موضوع مترتب بوده است. در سالگرد اين رويداد اعظم طالقاني در گفتوگويي به اين پيدا و پنهانها پرداخته است.
به بيان او شروع ماجرا از تصميمگيري آقاي طالقاني به برگزاري نماز جمعه آغاز ميشود و اين موضوع را با سيد احمد تلفني در ميان گذاشت. البته كه امام جماعت بودن آقاي طالقاني در نماز جمعه به پيش از انقلاب باز ميگردد. اعظم طالقاني علت پيشنهاد برگزاري نماز جمعه از سوي آقاي طالقاني را آگاهيبخشي به مردم عنوان ميكند و ميگويد: «خداوند در سوره جمعه تاكيد ميكند كه نماز جمعه را برپا داريد، براي اينكه اطلاعات صحيح و واقعي روز، در جامعه اسلامي، به اطلاع مردم مسلمان برسد. در نماز جمعه به شما اطلاعاتي ميدهند كه وضع اقتصادي چگونه است و در چه شرايطي ميخواهيد با مردم معامله كنيد.» البته او ميافزايد كه در 40 سال اخير «گاهي اوقات هم گزارشهايي كه به مردم داده شده، مثلا در ارتباط با مسائل زيادي كه اتفاق افتاده، تحريفشده بوده است.»
او در ادامه به توجه كردن به آيات قرآن در حل مشكلات اشاره داشت و گفت: «خدا ميداند كه چقدر آيات اخلاقي در قرآن است كه هيچكس روي آن كار نكرده است، من هم كار نكردهام. منتها الان وقتي به معضل جامعهام توجه ميكنم، ميبينم كه واقعا به توصيههاي قرآن توجه نشده است.» اعظم طالقاني در ادامه گفت: «من بعضي از رفتارها در نمازجمعهها را ديدهام كه مردم را به واكنش وا ميدارد. فرض كنيد اتفاقاتي ميافتد، اختلاس ميشود يا مسائل ديگر، وقتي در مورد آن شخصي كه اين كار را كرده، صادقانه به مردم بگويند؛ لاپوشاني نكنيد! واقعيت را به مردم بگوييد و بخواهيد قانون دربارهاش اجرا شود. شايد اگر ما اين كار را ميكرديم، اين همه اختلاس ادامه پيدا نميكرد و جلوي اين كار گرفته ميشد.»
او در خصوص وضعيت اقتصادي و اعلام حجم وسيعي از اختلاسها گفت: «اگر دستگاه قضايي از عهده مجازات اختلاسهايي كه اتفاق ميافتد، برنيايد و از طرفي براي جلوگيري از تداوم اين رفتار در جامعه حركتي نشود،
نه تنها كمكي به پرورش جامعه نكردهايم، بلكه گناه، خطا و جرم را افزايش دادهايم.» او در ادامه افزود: «به خدا قسم كه مسوولان بايد براي جلوگيري، راه درست را پيدا كنند. راه درست نميروند! اگر كسي واقعا كار زشتي كرده، گناه كرده، به يك شكل ديگر از او دفاع نكنيم و او را بالا نبريم! مردم ميفهمند وقتي گناه و اعمال كسي را كه جنايت و جرم مرتكب شده، ميپوشانيم در واقع به دليل منافع و قدرت خود اين كار را انجام ميدهيم.» نماينده دور اول مجلس شوراي اسلامي در خصوص تفاوتهاي پيش و پس از انقلاب ميافزايد: «چيزي كه به ما آموزش دادند و با آن انقلاب كرديم با اين چيزي كه الان وجود دارد، زمين تا آسمان فرق دارد. اين روايات از كجا آمده كه آقايان از خودشان درميآورند؟» در ادامه او اين سوال را مطرح ميكند كه «بعد از گذشت 40 سال از انقلاب، آيا تصورات شما درباره انقلاب و يك حكومت خوب اسلامي محقق شد؟» و به نوعي در پاسخ به سوال مطرح شده بيان ميدارد: «روش درست مبارزه را هم بلد نيستيم. گاهي وقتي ميخواهيم مبارزه كنيم اهانت و توهين و تحقير را به كار ميبريم و واكنشي را در مقابل خودمان ايجاد ميكنيم. ما هم بايد محترمانه برخورد كنيم!» به بيان اعظم طالقاني اين رفتار محترمانه بايد از بالاترين مقامات اجرايي تا تكتك شهروندان را شامل شود. آنچنان كه او بيان ميكند: «خانمي كه محجبه و متدين است بايد احساسات خود را كنترل كند. ممكن است انساني را ببينيم كه رفتار و كردار و پوشش و حجاب چندان درستي نداشته باشد، وقتي ميخواهيد اين را مطرح كنيد، حق نداريد به او توهيني كنيد كه كرامت انسانياش لكهدار شود.» طالقاني در ادامه به مهم بودن مساله اخلاقيات و وضعيت رفتار اخلاقي در جامعه امروز ايران پرداخت و گفت: «نماز جمعه يكي از المانهاي اصلي انقلاب اسلامي است. چرا بعد از گذشت 40 سال تريبون نمازجمعه گاه به محلي براي تهمت، افترا و... تبديل ميشود؟ مساله اينجاست كه عدهاي خودشان را مدافع حكومت اسلامي و دفاع از حكومت را فقط در حيطه اختيارات خود ميدانند.» اعظم طالقاني در خصوص وضعيت اخلاقيات جامعه در زمان حيات آقاي طالقاني ميگويد: «تا وقتي پدر زنده بود، وضع جامعه ما اينطور رو به انحطاط نميرفت! افرادي بههيچوجه جرات نفس كشيدن نداشتند. افرادي نميتوانستند به كسي توهين كنند. در حقيقت تا پدر زنده بود، اصلا شرايط جامعه، اشتياق و علاقه مردم اينطور نبود.» او در خصوص رفتار خود در آن روزگار ميگويد: «من در خيابان با خانمهاي حتي بيحجاب احوالپرسي و با آنها گفتوگو ميكردم. بعد ميفهميدم براي خريد چادر ميرفتهاند چون مطمئن بودند در ادارات همسرشان كار خلافي نميكنند، چون معتقد بودند اكثر زنان مذهبي شدهاند بنابراين همسرانشان به انحراف نميروند و به همين دليل ميخواستند چادر سر كنند!» او در خصوص محتواي خطبههاي آقاي طالقاني در نماز جمعه ميگويد: «تقريبا خطبه آيتالله منتظري و همچنين آقاي هاشمي بود كه مخصوصا آخرين نمازجمعهشان براي هميشه ماندگار شد به خطبههاي آيتالله طالقاني شبيه بود.» او در انتها در خصوص رفتن به نماز جمعه در روزگار پس از درگذشت پدر عنوان كردند كه بيش از يكي، دو بار به نماز جمعه نرفتهام.» او در خصوص علت اين كار ميگويد: «برخي در نماز جمعه درباره پدر جملههايي گفتند كه خيلي تعجب كردم از افرادي كه به خودشان اجازه ميدادند درباره آقاي طالقاني آن حرفها را بزنند.»