ايران و جنگ بينالملل اول
مرتضي ميرحسيني
يك: چنانكه ميدانيد آتش جنگ اول جهاني با نزاع ميان امپراتوري اتريش- مجارستان و صربستان آغاز شد و بعد كشورهاي ديگر اروپايي را يكي پس از ديگري به كام خود كشيد، سپس تقريبا سراسر جهان را فرا گرفت. سال 1914 در چنين روزهايي، زماني كه درگيريها هنوز در مراحل اوليه بود، دولتها يكي پس از ديگري نسبت به اين جنگ موضع ميگرفتند و اتحاد يا دشمني خود را به يكي از دو جبهه درگير اعلام ميكردند.
چند كشور هم مثل امريكا و ايران اعلام بيطرفي كردند و كوشيدند تا خودشان را از آسيبها و هزينههاي جنگي كه اروپاييها آن را شروع كرده بودند، دور نگه دارند. البته امريكا بعدها از سياست بيطرفي دست كشيد و به نفع متفقين وارد پيكار شد و بعد هم سهم خود را از غنايم پيروزي برداشت.
پالمر (مولف «تاريخ جهان نو») ميگفت، آسان نيست تشخيص آنكه جنگ، آن هم جنگي چنين گسترده و خونين چه زماني اجتنابناپذير شد و چه زماني رقابت دولتهاي اروپايي به مسيري بيبازگشت افتاد اما نزاع آشكار و نهان آنها با يكديگر و ترس و بدگماني كه بر سراسر اين قاره سيطره داشت به دهههاي پاياني قرن نوزدهم
برميگشت.
همچنين ارتشهاي بزرگ و تسليحات فراوان- و بسيار بيشتر از نياز زمان صلح- كه دولتهاي اروپايي در ابتداي قرن بيستم در اختيار داشتند، تداوم صلح را اگر نه ناممكن كه بسيار دشوار ميكرد.
اين فكر هم كه ميتوان يك بار براي هميشه، تصميمگيري درباره اختلافات را به جنگ واگذار كرد، سال به سال طرفداران بيشتري پيدا ميكرد و از نظر سياستمداران اروپايي آن روزگار، فكري معقول و منطقي به نظر ميرسيد.
اما كسي از ميان آنها حتي در بدترين محاسبات خود جنگي چنين ويرانگر را پيشبيني نميكرد.
دو: اگر كشوري مثل امريكا از بيطرفي اوليه خود سود برد براي كشور ما چنين نشد و سياست بيطرفي دردي از دردهاي ما دوا نكرد. ايران حتي پيش از آغاز جنگ هم عرصه رويارويي طرفهاي متخاصم بود و از سالها قبل هزينه زيادهخواهي و رقابت قدرتهاي جهاني- و البته ضعف و عقبماندگي خود- را ميپرداخت.
انگليسيها از همان اوايل دوران قاجار بر نواحي جنوبي ايران مسلط بودند و بعد هم به بهانههايي مثل حفظ امنيت راههاي تجاري و مقابله با نفوذ جاسوسهاي آلماني، سرباز به ايران آوردند و برخي عشاير جنوب را به مزدوري گرفتند.
روسها نيز از چند ماه پيش از شروع جنگ، بعد از ماجرايي كه از آن به اولتيماتوم شوستر ياد ميكنيم، ايالتهاي شمالي ما را در اشغال خود داشتند و تمايلي براي خروج از خاك ايران نشان نميدادند. دولت عثماني هم نگران از حضور نظامي روسيه در آذربايجان چند لشكر پشت مرزهاي ايران مستقر كرد و آماده دفع تجاوز احتمالي
روسها شد. ايران كوشيد كه بيطرف بماند اما خيلي بيشتر از برخي كشورهايي كه رسما درگير جنگ بودند، آسيب
ديد.
ويرانيهاي شهرها و روستاها و نابودي مزارع و باغها به كنار، مشهور است كه در جنگ اول جهاني از هر دو ايراني يك نفر قرباني جنگ شد و جمعيت كشور ما به نصف جمعيت پيش از جنگ كاهش يافت. اين سخن حتي اگر دقيق هم نباشد باز عمق فاجعه انساني را نشان ميدهد.