• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4430 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۲ مرداد

فيلمنامه به‌مثابه كالا

حجت قاسم‌زاده

نوشتن فيلمنامه سرمايه‌ مادي زيادي لازم ندارد، نهايتا يك بسته كاغذ A4 و دو خودكار يا يك لپ‌تاپ. اما فيلمنامه‌نويس براي فيلمنامه نوشتن احتياج به سرمايه‌ بسياري دارد؛ كتاب‌هايي كه خوانده، دانشگاهي كه تحصيل كرده يا دوره‌هايي كه گذرانده، ذوق ح اصل از زندگي و تجربه‌هاي زيستنش. فيلمنامه‌نويسي كاري تمام وقت است، ۵ الي ۶ هفته زمان كافي براي نوشتن يك فيلمنامه سينمايي است، به شرط آنكه نويسنده مسلط به موضوع كارش باشد، اما نهايتا زماني كمتر از سه ماه براي نگارش فيلمنامه كافي است. با كمي بالا و پايين ماهيت مكانيكي شغل فيلمنامه‌نويسي همين است، اما واقعيت عيني‌اش و سويه‌ پنهان ماجرا اين است: بخشي از وجود ما فيلمنامه‌نويس‌ها با نوشتن هر فيلمنامه كشته مي‌شود، بخشي هم پير مي‌شود و بخشي از وجودمان زخم‌هايي مي‌خورد كه تا آخر عمر مي‌ماند. ما فيلمنامه‌نويس‌ها اولين نفر هر پروژه هستيم كه دست مي‌بريم درون سياهي و خلأ مطلق و از آن زندگي بيرون مي‌كشيم. وقت شروع تنها و رها شده‌ايم. معمولا فيلمنامه‌نويس‌ها آن سربازان خط حمله هستند كه روي اولين مين سر راه جان مي‌بازند.افتخارات فيلم به كارگردان مي‌رسد كه دور از حق نيست، بيشتر اوقات مردم و مطبوعات و رسانه‌ها، جمله‌ها و ديالوگ‌هاي فيلمنامه‌نويس را متعلق به بازيگر مي‌دانند و دردناك است كه جمله‌هاي فيلم‌ها را به نقل‌قول از بازيگرها مي‌نويسند... به هر حال ما اين بازي و قاعده بازي را پذيرفتيم و گله‌اي هم نمي‌كنيم.ميزان دستمزدي كه تهيه‌كنندگان و مديران فرهنگي به فيلمنامه‌نويس مي‌دهند معمولا كمتر از تخفيفي است كه از فلان بازيگر درجه دو همان فيلم مي‌گيرند. ما هم ياد گرفتيم كه وارد تله مقايسه دستمزدها نشويم تا اعصاب براي كار بعدي داشته باشيم.شوراي مركزي كانون فيلمنامه‌نويسان سينماي ايران، كف دستمزد قراردادهاي نگارش انواع فيلمنامه را اعلام كرد تا بلكه بتواند به مشخص شدن نرخ پايه‌اي قراردادها و رهايي از سردرگمي‌ در دريافتي‌هاي دستمزدي همكاران و هم‌صنفان كمكي بكند. ديديم در اين شهر كه تهيه‌كننده‌ها به نويسندگان فيلم‌هاي اول يا دستمزد نمي‌دهند يا كمترين رقم را مي‌دهند. به اين بهانه كه قرار است بعد از ساخت فيلمنامه‌شان وارد دنياي حرفه‌اي شوند. فيلمنامه‌نويس جوان ما هم جرات نمي‌كند بگويد كه اگر فيلمنامه من شرايط يك كار حرفه‌اي را نداشت شما اقدام به توليدش نمي‌كرديد! ديديم و شنيديم كه تهيه‌كننده‌ها و كارگردان‌ها از ضعف بنيه‌ مالي نويسنده‌ها سوءاستفاده مي‌كنند و با ارقامي نازل قرارداد مي‌بندند. من اميدوارم قدم بعدي شوراي مركزي، ارايه «قرارداد تيپ» باشد تا تهيه‌كنندگان نتوانند شرايط غيرانساني در بندهاي قرارداد لحاظ كنند (مثل قسط آخر به شرط اكران!) شايد براي كسي كه در اين حرفه نيست، ارقام بزرگ و چشم‌گير به نظر برسند اما لطفا اين ارقام را تقسيم بر چند سال و چندين ماه بكنيد تا به ميزان حقير بودن اين دستمزدها پي ببريد. ممكن است براي يك فيلمنامه‌نويس فروختن يك فيلمنامه بيشتر از دو سال طول بكشد. در نظام‌هاي شفاف سينمايي ۷ الي ۱۰ درصد هزينه‌هاي توليد را به فيلمنامه‌نويس پرداخت مي‌كنند، اما در سينماي ايران پروژه‌هاي ميلياردي كمترين دستمزد را به فيلمنامه‌نويس كارشان دادند و تهيه‌كننده و مدير‌توليد خوشحال بودند كه توانستند صرفه‌جويي بكنند! پروژه‌اي تاريخي سراغ دارم كه كد هزينه علوفه اسب‌هاي فيلم، بيست برابر دستمزد فيلمنامه‌نويس‌اش بوده است.آقايان مديران فرهنگي، تهيه‌كننده‌هاي محترم، ما فيلمنامه‌نويس‌ها در اصل فروشنده‌ عمرمان هستيم، روي عمر نمي‌شود قيمت گذاشت، ما هم گله‌اي نداريم چون راهي كه براي زندگي خودمان انتخاب كرده‌ايم، همين است. اما شما دستمزدي درخور به بخش فيلمنامه اختصاص بدهيد. مهم‌تر اينكه مدافع فيلمنامه باشيد كه سر صحنه و حين ساخت قصابي و مثله نشود. از اين بيماري همه‌گير جلوگيري كنيد كه بسياري از كارگردانان به دليل نوشتن چند ديالوگ سر صحنه يا جابه‌جا كردن سكانس‌هاي فيلمنامه، خود را شريك نام فيلمنامه‌نويس كرده‌اند و در تيتراژها تركيب زشتي اضافه شده به عنوان: بازنويسي نهايي! ممكن است يك كارگردان ده‌ها مورد را به فيلمبردارش يا طراح صحنه‌اش تذكر دهد اما هرگز خواهان آوردن نامش كنار فيلمبردار و طراح صحنه نمي‌شود اما اين ميل به شراكت معنوي با فيلمنامه‌نويس روز به روز بيشتر ديده مي‌شود. اگر فيلمنامه‌اي نياز به بازنويسي آنچنان بنيادي داشته اصلا چطور چراغ سبز توليد برايش روشن شده است؟!در تلويزيون اوضاع بدتر است و شرايط شبيه دوران برده‌داري است. فردي نزديك به مديران، قراردادي بر مبناي قسمت مي‌بندد بعد دو يا سه نفر را با دستمزد ماهانه استخدام مي‌كند تا برايش بنويسند. ايشان فقط خط‌كلي را تعريف مي‌كند و نويسندگان جوان گمنام و بي‌نام، فيلمنامه را مي‌نويسند. در عنوان‌بندي هم تركيب «سرپرست نويسندگان» ذكر مي‌شود. هم الان نويسنده‌اي سراغ دارم كه دو سريال روي آنتن دارد و خطي روي كاغذ ننوشته اما طرف قرارداد سيماست و سرپرست نويسندگان!جان‌كلام: همه‌ چيز سينما يعني قصه، ما فيلمنامه‌نويس‌ها قصه‌گو هستيم، از ما حمايت كنيد تا نسل‌هاي آينده قصه‌هايي براي ديدن و شنيدن داشته باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون