مردم و خبرهايي در مورد مردم
گروه اجتماعي
دنياي خبرهاي آنها اغلب محدود ميشود به مرزهاي شهر و استان؛ دنياي خبرهايي كه گاهي هرگز راهي به رسانههاي جريان اصلي پيدا نميكنند. حالا كه روزنامههاي سراسري و نشريات بزرگ كاغذي با مشكل كاغذ و پيدا شدن رقباي مجازي سروكله ميزنند شايد بهتر از قبل بشود اهميت اين نشريات محلي را ديد كه با پرداختن به سوژههاي مربوط به زندگي روزمره مردم شهر و استانشان ميتوانند هنوز با خيال راحتتر در مورد مخاطبانشان و ارتباط با مردم صحبت كنند. در روزهايي كه اخبار مربوط به برجام و تغييرات سياسي در سطح بينالمللي و گفتههاي وزرا و سران قوههاي قضاييه، مقننه و مجريه در هر كانال خبري و سايت اينترنتي پيدا ميشود، نشريات محلي نشان دادهاند كه دسترسيشان به سوژههاي متفاوتتر امكان بهتري براي ادامه حياتشان ميدهد؛ رسانههايي كه از قضا در ريشه دواندن در دنياي مجازي و دسترسي به مخاطبان از طريق شبكههاي اجتماعي هم موفقتر از رسانههاي جريان اصلي عمل ميكنند. سردبيران سه نشريه شهرآراي مشهد، اصفهان امروز و استقامت كرمان در گفتوگو با «اعتماد» از نگاهشان به بازار رسانه در سطح محلي ميگويند و موضوعاتي كه از قضا از طريق آنها ميتوانند از سطح شهرها و استانها خارج شوند و تبديل شوند به سوژهاي ملي.
«اين نكته را بايد در مقدمه متذكر شويم كه فضاي مجازي و دنياي رسانههاي چندرسانهاي باعث شده كه روزنامههاي كاغذي دچار مشكلات زيادي شوند و اين مشكلات در كشورهاي مختلف وجود دارند و قاعدتا كشور ما هم از اين غائله دور نيست.» موضوع رقابت با رسانههاي مجازي و شبكههاي اجتماعي و البته اشاره به مشكلات مربوط به كاغذ كه توحيد آرشنيا، سردبير روزنامه شهرآرا چاپ مشهد در ابتداي صحبتهايش مطرح ميكند موضوعي است كه بعدتر از زبان دو سردبير ديگر از دو نشريه محلي ديگر هم تكرار ميشود. اما در ميان اين مشكلات كه گريبان تمامي رسانههاي كاغذي را گرفته جايگاه نشريات محلي از بازار مخاطبان چقدر است؟ آرشنيا به «اعتماد» ميگويد: «هرقدر روزنامهها و نشريات كاغذي بتوانند در ابعاد محلي با مردم ارتباط برقرار كنند موفقترند. دليلش هم اين است كه مردم اطلاعات و دستاوردهاي كلي كشور را در ابعاد منطقهاي و ملي و بينالمللي ميتوانند به راحتي از شبكههاي اجتماعي به دست آورند اما آنچه فعلا شرايطش در شبكههاي اجتماعي كمتر مهيا ست اين است كه مردم كمتر ميتوانند ابعاد محلي را در آنجا ببينند.»
او از محلهگرايي در شهر تهران كه با روزنامه همشهري شروع شد ياد ميكند و بعد در مورد بازخورد خوب اقدام مشابه در نشريه شهرآراي مشهد ميگويد. او معتقد است كه اگر سطح محلي را در نظر بگيريم شايد بازخورد مطالبي كه در نشريات شهرآراي محله براي مناطق 13 گانه مشهد به چاپ ميرسد از بازخورد نشريات ملي كه در اين شهر توزيع ميشوند، قويتر باشد: «فكر ميكنم بايد اول بپذيريم كه رسانههاي محلي ميتوانند اثربخشي بيشتري داشته باشند. شهرآرا هم به عنوان يك رسانه محلي كه هم توليد و هم توزيعش در مشهد است و هم نگاهش به موضوعات مربوط به مردم اين شهر است اگر هدفگذاري درستي انجام دهد ميتواند موفقتر هم باشد. اگر اينطوري نگاه كنيم در يك سري موضوعات سياسي و اجتماعي هم به گونه ديگري ميتوانيم وارد شويم و شايد مثلا آن نگاهي كه روزنامههايي مثل شرق و اعتماد به اين مسائل دارند را ما بايد تغيير دهيم.»
بخشي از اين اثرگذاري قوي كه او از آن ميگويد به خاطر دسترسيهاي وسيعتري است كه نشريات محلي به سوژهها دارند: «وقتي نگاه محلي داشته باشيد قطعا دسترسيتان هم به برخي سوژهها و موضوعات بيشتر است. خاطرم هست كه همان اوايل اكران فيلم «متري شيش و نيم» با خانوادهاي در مشهد مواجه شديم كه در يك كانكس كوچكتر از شيش و نيم متر زندگي ميكردند. يك پدر و مادر بودند و يك نوزاد كه ماجرايشان را در گزارشي با تيتر زندگي شيش و نيم متري منتشر كرديم و بعد از آن بلافاصله به خاطر همين دسترسيهاي محلي كه راحتتر وجود دارد توانستيم برخي نهادها را وارد كار كنيم و خيري هم پيدا شد كه گفت خانهاي دارد و ميتواند تا زماني كه اين خانواده بتوانند روي پاي خودشان بايستند در اختيار آنها قرار دهد. از اين نمونهها زياد است.» و البته گاهي هم پيش ميآيد كه براي پيگيري موضوعات محلي بايد بازتابي ملي در پس يك سوژه قرار بگيرد: «يك جاهايي نياز است كه براي حل يك سري از موضوعات عزمي ملي وارد عمل شود. مثلا در مورد مشهد مناقشهاي كه وجود داشت اين بود كه هميشه ميگويند اين شهر پايتخت معنوي ايران است و سالانه ميليونها زاير و مسافر به مشهد ميآيند. قاعدتا براي خدماتي كه در اين شهر ارايه ميشود و بودجهاي كه در اختيار اين شهر قرار ميگيرد دولت بايد نگاه متفاوتتري داشته باشد. پس چرا بودجه مشهد اينقدر كمتر از ساير كلانشهرها باشد؟ همين موضوع باعث شد كه كارگروه ملي زيارت كه به فراموشي سپرده شده بود در دولت آقاي روحاني احيا شد و اين نتيجه كار رسانهها بود؛ موضوعي كه در سطح مشهد بود اما نياز به عزم ملي داشت و بعد با جريانسازي رسانهها و حمايت رييسجمهور مسيري آغاز شده است كه لااقل در بحث مسافران و زايران نگاه ويژهتري به اين شهر شود. يا اگر خاطرتان باشد دو سال پيش يك پرونده جدي همسرآزاري در مشهد وجود داشت كه در سطح ملي بازتاب پيدا كرد. اينچنين موضوعاتي هستند كه با توجه رسانههاي محلي در سطح رسانههاي ملي هم بازتاب دارند. در مقابل خيلي مهم است كه بتوانيم سوژههاي ملي را هم با نگاه بومي مورد نظر داشته باشيم. براي ما خط قرمزي وجود ندارد كه حتما محدود به جغرافياي مشهد باشيم، مثلا همين موضوعي كه در مورد زنان موتورسوار مطرح شده است ديگر مرز نميشناسد و بايد آنها را در ابعاد ملي دنبال كنيم.»
وقتي صحبت از ميزان رشد يا ريزش مخاطبان نشريات محلي به ميان ميآيد و نسبتي كه ميان ميزان تاثيرگذاري آنها بر مسائل مردم وجود دارد، سردبير روزنامه شهرآرا ميگويد: «اگر بخواهيم در مورد آمار صحبت كنيم كاملا ميتوانيم با مقايسه تيراژ و مخاطبانمان در فضاي مجازي ميزان رشد را نشان دهيم اما بحث اصلي تكرار همان حرف اول است كه مردم نسبت به رسانههاي محلي كه بتوانند ارتباط مستقيم با آنها برقرار كنند اقبال بيشتري نشان ميدهند. اين محلي بودن نافي دنبال كردن ديدگاه اصلاحطلبانه ما نيست. ديدگاه اصلاحطلبي ما برميگردد به مفهوم توسعه، يعني اگر شهر توسعه پيدا كند مردم آسايش پيدا ميكنند و ما هم دنبال همين آسايش هستيم. اگر بتوانيم مشكل آسفالت يك محله را هم حل كنيم به نظر ما دستاورد بزرگي است كه هرچند شرايط كاغذ و رسانهها به صورت كلي اصلا شرايط خوبي نيست اما اميدواريم كه همچنان سر پا بمانيم و اين كار را دنبال كنيم.»
سوژههاي محلي مخاطب بيشتري
جذب ميكنند
مردم به نشرياتي كه از موضوعاتشان بگويند اعتماد بيشتري دارند؛ موضوعاتي كه روزانه در محلات و شهرها اتفاق ميافتند و اتفاقا پيش از همه سر از نشريات محلي درميآورند. براي حفظ اين اعتماد بايد تلاش كرد كه با سليقه مردم در نحوه دنبال كردن اخبار هم هماهنگ شد. امير اكبري، سردبير روزنامه اصفهان امروز به «اعتماد» ميگويد: «با توجه به اينكه تفاوت منطقهاي و محلي در كشورمان زياد است شايد بتوان گفت كه اعتماد مردم نسبت به رسانههاي محلي بيشتر است. به خاطر همين موضوع است كه ما ناچار شدهايم در سه، چهار سال اخير سعي كنيم محتواي توليديمان را روي خروجيهاي مختلف به دست مردم برسانيم، يعني همانطور كه روزنامه ما روزنامه پرتيراژي است، سايتمان هم پربازديدترين سايت خبري در استان است و اين محتوا را از طريق شبكههاي اجتماعي هم مهيا ميكنيم. البته كماكان رسانههاي كاغذي ابزار خوبي براي ايجاد اعتماد در مخاطب هستند كه محتواي مورد نظرشان را با اين برند دنبال كنند. به همين دليل برنامهريزي ما براي توسعه آينده نشريه هم اين است كه رسانه كاغذيمان را به هر شكلي حفظ كنيم اما ناچار هستيم در ساير حوزههايي كه مورد توجه مخاطبان هست هم سرمايهگذاري كنيم. با اين وجود از ميان تمام رسانههاي موجود مردم همچنان به برندهاي معتبر اقبال بيشتري نشان ميدهند.»
اصفهان با آن بافت تاريخي ارزشمند و زايندهرود و مسائلي كه در حوزه شهري و صنعتي دارد معمولا از خبرها و گزارشهاي رسانههاي جريان اصلي هم سر در ميآورد. اين مسائل البته از طريق رسانههاي محلي است كه ساخته و پرداخته ميشوند. اكبري ميگويد: «آنچه در مورد اصفهان معمولا مورد توجه رسانههاي ملي هم قرار ميگيرد، بعد ميراث فرهنگي استان اصفهان است و چون همزمان هم بحث توسعه شهر را داريم و هم در مركزيت بخشي از داشتههاي ميراثي و آثار تاريخي هستيم، معمولا مورد توجه قرار ميگيريم. البته اغلب مواردي كه در اين حوزه پيش آمده از رسانههاي محلي شروع شدهاند و بعد به رسانههاي ملي رسيدهاند. يكي از مثالها، برخورد دستگاه حفاري مترو با پايههاي سيوسه پل بود كه در زمان خودش جنجالي شد و آنقدر پيگيري انجام گرفت تا چارهاي انديشيده شد كمترين ميزان آسيب به پل وارد شود. خود ما هم سعي كردهايم كه موضوع تالاب گاوخوني را تبديل به يك مطالبه ملي كنيم. آرام آرام ميبينيم كه استانهاي مختلف اين موضوع را مطرح ميكنند چون اين كانوني بسيار بحراني است كه ميتواند مشكلاتي جدي را در سالهاي آينده براي كشورمان به وجود آورد.»
سردبير اصفهان امروز ميگويد كه روزنامهشان تيراژ بالايي دارد، روزنامه شناختهشدهاي كه مخاطبان خودش را دارد و با اين وجود به گفته اكبري براي سنجش ميزان بازتاب خبرهاي اين روزنامه هم نميتوان بر فروش روي دكه حساب كرد: «واقعيت اين است كه فروش روي دكه پايين است و شاخصه خوبي براي تشخيص بازخورد يك مطلب ميان مخاطبان نيست. براي ملاك بايد بازنشر موضوعاتمان در فضاي مجازي را در نظر بگيريم يا ميزان كليكي كه در سايت روي مطالب مختلف ميشود. 90 درصد موضوعاتي كه ما تبديل به تيتر و عكس يك روزنامه ميكنيم موضوعات محلي و مربوط به اصفهان هستند و عمدتا هم همين موضوعات هستند كه بيشتر مورد توجه مخاطبان ما قرار ميگيرند.»
رسانههاي محلي ميتوانند ظرفيت بالايي براي توليد و خبرها و گزارشهاي خوب از موضوعاتي را داشته باشند كه در دسترس آنها است و شايد رسانههاي ملي هرگز در جريان آنها قرار نگيرند اما به عقيده سردبير اصفهان امروز نحوه پردازش اين موضوعات توسط نشريات محلي است كه مشكل اصلي را ايجاد ميكند: «اغلب نشريات محلي نگاهشان به خودشان اين است كه ما ضعيف هستيم، كار جدي هم روي آموزش انجام ندادهاند و خيلي وقتها سوژههاي خوب را نميتوانند به خوبي پردازش كنند. ببينيد مثلا نتايج كنكور اعلام شده است، از اصفهان هم دو نفر در ميان رتبههاي برتر بودهاند. اقدامي كه هر سال روزنامه ما انجام ميدهد اين است كه اين برگزيدهها را پيدا ميكنيم و با آنها مصاحبه ميكنيم، از آنها عكس و ويديو تهيه ميكنيم و در خروجيهاي مختلف منتشر ميكنيم. اين سوژه معمولا بازخورد خوبي دارد چون ما كار كامل رويش انجام ميدهيم اما اگر اين سوژه فقط در حد يك خبر خام منتشر شود شايد جذاب باشد اما آن بازخورد بالا را پيدا نميكند. اگر اين اتفاق بيفتد اغلب سوژهها مورد توجه قرار ميگيرند.»
تاثير نشريات محلي رو به افزايش است
كرمان يكي از كانونهاي موفق شكلگيري نشريات محلي است. ماه گذشته بود كه پيگيري رسانههاي كرماني جلوي رخ دادن يك مورد كودك همسري را گرفت و بازتاب وسيعي هم در رسانههاي مختلف ملي پيدا كرد. محمد لطيفكار، سردبير هفتهنامه استقامت و مديرمسوول سايت خبري فرداي كرمان به «اعتماد» ميگويد كه براي او پيش از هرچيز همين حفظ ارتباط با مخاطب و بر پا ماندن جريان رسانهاي است كه اهميت دارد و براي همين تلاش دارند تا حضورشان را در فضاي مجازي قويتر كنند: «كاغذ كمياب شده و هزينه توليد نشريات بسيار بالا رفته و به همين دليل ما تلاش نميكنيم ميزان تيراژ نشريه كاغذيمان را بالا ببريم اما ارتباطمان با مخاطبان از طريق فضاي مجازي برقرار است و اتفاقا بازخوردها را خيلي سريعتر دريافت ميكنيم. اگر شرايط مطبوعات بهگونهاي باشد كه بتوانند توليدات خوبي عرضه كنند ميتوانند در فضاي مجازي هم موفق باشند. معتقدم اصل رسانه است كه اهميت دارد و بايد در اين شرايط اقتصادي دوام بياورد، براي عدهاي البته مهم است كه نسخه كاغذي به دستشان برسد اما براي بسياري مهم اين است كه توليدات درستي به دستشان برسد كه قابل اعتماد باشد.» از نظر لطيفكار هرچند عدهاي در فضاي مجازي هستند كه سواد كم رسانهايشان مانع از اين ميشود كه فرق خبرها و منابع خبري درست و نادرست را تشخيص دهند اما هنوز هم خيليها در همان فضاي مجازي به دنبال اخبار صحيح ميگردند. در اين فضا حالا توانايي در رقابت است كه سهم رسانههاي رسمي را از مخاطبان مشتاق فضاي مجازي مشخص ميكند: «مشكلي كه در جامعه ما به وجود آمده به اين خاطر است كه رسانههاي ما به لحاظ مالي آن قدر قوي نيستند كه بتوانند توليدات خيلي قوي داشته باشند، گاهي ممكن است در رقابت با فعالان مجازي عقب بمانند. البته مساله ديگر اين است كه رسانههاي رسمي بايد ملاحظات بسياري را در نظر بگيرند و گاهي حتي خودسانسوريهاي اجتنابناپذيري به آنها تحميل ميشود. رسانههاي رسمي نميتوانند هر شايعهاي را خيلي سريع در اختيار مخاطبانشان بگذارند، بايد دقت بيشتري داشته باشند. آنها براي نوشتن هر خبر و گزارشي هزينه بسياري را متحمل ميشوند و اينها باعث ميشود كه خوانندگان كمتري پيدا كنند.»
نشريات محلي از ديد او آن بخشي از موضوعات مربوط به زندگي مردم را پوشش ميدهند كه شايد تيترهاي كوبنده و جنجالي نداشته باشند اما موضوعاتي هستند كه مردم هر روز با آنها زندگي ميكنند و همين هم باعث ميشود كه آنها مخاطبان ثابت خودشان را داشته باشند: «در سطح نشريات محلي هم پيش ميآيد به سوژههايي دست پيدا كنند كه در سطح رسانههاي ملي هم مورد توجه قرار بگيرد و جذاب باشد اما همه موضوعات اينطور نيستند. مثلا ما در كرمان هميشه موضوع پسته را دنبال ميكنيم اما شايد چون تيترهاي جذابي از آنها درنميآيد يا اينكه پيگيرياش براي رسانههاي ملي وقت و هزينه بسياري ميخواهد؛ با اينكه موضوع مهمي است خيلي كم دنبال ميشود. بسياري از مسائل حوزه ميراث فرهنگي يا ساخت و سازهايي كه در شهرها محل اعتراض مردم هستند در نشريات محلي دنبال ميشوند اما خيلي كم پيش ميآيد كه تيتر نشريات سراسري ميشوند. اما بازتاب را در خود منطقه ميبينيم چون اينجا مردم با اين مسائل درگير هستند و به صورت روزانه با آنها سروكار دارند.» او نسبت به تاثيرگذاري نشريات در استانها و شهرهاي مختلف خوشبين است؛ روندي كه آرام و گاهي كند پيش ميرود اما از ديد او رو به افزايش است: «قدرت تاثيرگذاري نشريات محلي را اگر بخواهم به صورت روندي در طول دو دهه اخير نگاه كنم، بايد بگويم كه مرتب در اين سالها اين تاثير بيشتر شده است. البته رسانههاي محلي معمولا از لحاظ فني و تواناييهاي مختلفي كه در توليد نشريه ضروري است، فاقد كيفيت هستند. گاهي در شهرهاي كوچك اصلا سيستم توزيع وجود ندارد. از طرف ديگر محدوديتهايي در تهيه مطلب هم پيش روي نشريات محلي قرار دارند، خيلي از مديران و مسوولان از صحبت كردن پرهيز ميكنند، روابط چهره به چهره در شهرستانها بسيار تاثيرگذار است و همه اينها باعث ميشود ريتم تاثيرگذاري نشريات محلي خيلي سريع نباشد اما وقتي در طول يك دوره نگاه ميكنيم ميبينيم كه اين تاثيرگذاري از گذشته بيشتر شده است و فكر ميكنم اين تاثيرگذاري در آينده رو به رشد است.»