المپيك سياسي است
علي كربلايي| المپيك به عنوان بزرگترين رويداد ورزشي جهان، محلي مناسب براي اعلام مواضع سياسي كشورهاي شركتكننده است. با وجود تاكيد شديد كميته بينالمللي المپيك بر انفكاك سياست و ورزش از يكديگر، واقعيت چيز ديگري است. سايه سياست هميشه بر سر ورزش بوده و هرگاه لازم بوده از آن بهرهبرداري كرده است. از المپيك برلين كه هيتلر ميخواست اقتدارش را به رخ جهانيان بكشد تا المپيك 88 كه كره جنوبي ميخواست به همسايه شمالياش توسعه و پيشرفتش را فخر بفروشد. سياسيترين المپيكهاي تاريخ، به دهه 80 ميلادي مربوط ميشوند. جايي كه غرب، المپيك 1980 مسكو را تحريم كرد و شرق براي انتقام، المپيك 1984 لسآنجلس را. جايي كه جنگ سرد، روياي ورزشكاراني را كه سالهاي سال براي افتخارآفريني تلاش كرده بودند، به هيچ انگاشت و سياستمداران به جاي آنها تصميم گرفتند تا كشورشان به المپيك نرود. به مناسبت بحث تحريم المپيك توكيو توسط روسها باز شده، بد نيست نگاهي داشته باشيم به موضوع تحريم المپيك. رويدادهاي سياسي المپيك كم نيستند. رژيم آپارتايد آفريقاي جنوبي، از 1964 تا 1992 حق حضور در بازيهاي المپيك را نداشت. ورزشكاراني مانند جان كارلوس و تامي اسميت بعد از قهرماني در المپيك 68 مكزيك، به نشانه همبستگي با سياهان دنيا و اعلام حمايت از جنبش سياهان، سلام نظامي با مشتهاي گره كرده دادند. اين دو با دستور رييس كميته بينالمللي المپيك از مكزيك به امريكا بازگردانده شدند. رويكرد كميته بينالمللي المپيك، همواره سياستگريزانه بوده اما اين نهاد معمولا در برابر ابرقدرتها همواره سر تعظيم فرود آورده است. اين كميته هرگز در برابر تحريمهاي گسترده در المپيك نتوانسته كاري كند و از جريمه و محروميت براي كشورهاي تحريمكننده خودداري كرده است. اولين تحريم سياسي المپيك به سال 1956 بازميگردد. به دليل سركوب شورش مجارستانيها توسط پيمان ورشو، كشورهاي هلند، اسپانيا و سوييس، المپيك ملبورن را تحريم كردند. كشورهاي كامبوج، مصر، عراق و لبنان نيز به دليل بحران كانال سوئز اين بازيها را تحريم كردند. المپيك 1976 مونترال درگير حاشيهاي شد كه هيچ ربطي به كاناداييها نداشت. تيم راگبي نيوزيلند، با تيم راگبي آفريقاي جنوبي بازي دوستانهاي برگزار كرده بود و كشورهاي آفريقايي به دليل اين اقدام، خواهان كنار گذاشتن نيوزيلند از مسابقات شدند. اما كميته بينالمللي المپيك، به اين دليل كه راگبي ورزش المپيكي نيست از اين اقدام خودداري كرد و 21 كشور آفريقايي ورزشكارانشان را از كانادا به خانه بازگرداندند. كشور تايوان هم همان سال به اين دليل كه از سوي دولت كانادا اجازه نيافت با سرود و پرچم خودش شركت كند از المپيك كنارهگيري كرد و تا سال 84 به مسابقات بازنگشت.
ميزبانها از برگزاري المپيك بهرهبرداري سياسي ميكنند و كشورهاي ديگر، با تحريم جلوي اين بهرهبرداري را ميگيرند و بازي را به نفع خودشان تغيير ميدهند. همه چيز همينقدر ساده است. ايران، ايالات متحده امريكا، آلمان و ۶۳ كشور غربي در اعتراض به اشغال افعانستان توسط ارتش اتحاد شوروي، بازيهاي المپيك ۱۹۸۰ مسكو را تحريم كردند و از اعزام ورزشكاران خود به اين پيكارها خودداري كردند. اين مسابقات با تنها 80 كشور برگزار شد كه در تاريخ المپيك مدرن از سال 1956 به اينسو، كمترين ميزان مشاركت كشورها در المپيك به شمار ميرود. در المپيك 1984، شوروي و 14 كشور بلوك شرق (جز روماني) از حضور در مسابقات به اين بهانه كه امنيت ورزشكارانشان در لسآنجلس تامين نميشود، خودداري كردند. ايران، به اين دليل كه تهران به خاطر منازعات سياسي از رقابت ميزباني با لسآنجلس كنار گذاشته شده است در مسابقات شركت نكرد. ايران، تنها كشوري است كه هر دو المپيك مسكو و لسآنجلس را تحريم كرد و در هيچ يك شركت نكرد و سياست «نه شرقي نه غربي» را به شكل تام و تمامي به نمايش گذاشت. روماني درسال 1984 به دليل تحريم كشورهاي بلوك شرق و قدرتش در همان رشتهها موفق شد براي اولين و آخرين بار در جدول مدالهاي المپيك به رتبه دوم برسد. نكته مهم اين است كه در تحريم المپيك، نظر ورزشكاران پرسيده نميشود. يك ورزشكار براي رسيدن به المپيك و شانس كسب مدال، بايد از دوران كودكي و حداقل نوجواني تلاش كند و زحمت بكشد. زندگي يك ورزشكار سالهاي سال با كيفيتي متفاوت از ساير همسنهايش با تمرينات سخت و طاقتفرسا دنبال ميشود. تصور كنيد از ده سالگي، با روياي كسب مدال المپيك به تمرين بپردازيد، سختي بكشيد و در نهايت زماني كه 25 سالتان شده و آماده كسب مدال طلا شدهايد، دولتمردان كشورتان بگويند ما قصد حضور در المپيك را نداريم. بدون اينكه نظر شما پرسيده شود. سرگئي بلوگلازوف و آرسن فادزائف، دو نابغه كشتي آزاد روسيه بودند كه طلاي المپيك 1984 را به دليل تحريم اعمال شده از سوي مسكو از دست دادند؛ طلايي كه اگر از دست نرفته بود، هر يك سه طلاي المپيك در كارنامهشان داشتند و با يك طلاي جهاني ديگر، در كنار الكساندر مدويد، پرافتخارترين چهرههاي تاريخ كشتي آزاد ميشدند. تحريم المپيك اين دست قصهها فراوان رقم زده است؛ چراكه المپيك سياسي است.