چشمانداز سفر بولتون به لندن
اكبر قاسمي| جان بولتون، مشاور امنيت ملي دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا پروندهها و مسائلي چند براي رايزني خود در لندن دارد كه مسائل شركت هوآوي، هنگكنگ، چگونگي رويارويي با چين، بحران نفتكشهاي ايراني و انگليسي و ائتلاف براي امنيت دريايي در خليج فارس را شامل ميشود. همچنين چگونگي رويارويي با گامهاي بعدي در پروسه برجام در سايه گام سوم ايران، تحولات يمن و سوريه، روسيه و امنيت اروپا، اوكراين و چشمانداز مناسبات روسيه با آن در پرتو رويكرد «زلنسكي»، گامهاي بعدي براي ونزوئلا، معامله قرن و اجلاس براي پردهبرداري از بخش سياسي معامله قرن با حضور رهبران عرب در امريكا و نهايتا ترسيم روابط ويژه لندن و واشنگتن در پرتو تحولات لغزنده برگزيت نيز در دستور كار مشاور امنيت ملي ترامپ در لندن قرار دارند. بولتون صرفا در حد فعاليت رواني و آشكار و در ظاهر خود اين طور وانمود ميكند كه هدف سفر او اين است كه اراده جدي واشنگتن را همچنان در خط فشار حداكثري عليه ايران حفظ كرده و اين رويكرد را تبليغ ميكند. البته آثار آن نيز در حد رفتار خصلتي بولتون باقي ميماند چرا كه در پرتو شرايط بحران داخلي انگليس، بعد از روي كار آمدن بوريس جانسون و تحولات متزايد ناشي از مشكلات داخلي و استهلاك شديد انرژي جانسون براي چگونگي برون رفت از اين بحران و اداره آن، در اواخر اكتبر احتمال ورود به بحران زودهنگام جديد ديگر، انگليس ديگر دوره طلايي اقتدار بريتانياي بزرگ را برخوردار نبوده و نيست تا شرايط مناسبي را براي يارگيري در ديپلماسي جهاني و اروپايي و ائتلافسازيها برخوردار باشد. لندن همچون اردك لنگ ناگزير به رعايت احتياطات فراواني در عرصه سياست خارجي به علت فقدان استحكام موقعيت داخلي و به ويژه در محيط اروپايي است. عمدتا در اين سفر هدف اصلي بولتون از رايزني با لندن، منسجم نشان دادن سطح هماهنگيها و همچنين جستوجو و تعيين راه كار در پرتو تجربيات فراوان انگليس براي يافتن مكانيزمها براي بحرانهاي متعدد و كشف برونرفتهاي كارآمد از انواع چالشها و بحرانهاي مختلف در شرايط توفاني جاري است. شرايطي كه سكان امنيت و سياست خارجي هر دو كشور را از لحاظ زمان باقي مانده براي اداره امريكا براي ورود به مرحله انتخابات رياستجمهوري امريكا در تنگنا قرار داده است. بولتون با بحرانهاي متعدد و گوناگون داخلي و خارجي انگليس، مشتمل بر شكنندگي مديريت سياسي اين كشور در مناسبات با پارلمان و نحوه تحقق خاستگاههاي پوپوليستي اكثريت افكار عمومي و انتظارات فزاينده در دايره استقلالطلبان اسكاتلند، ولز، ايرلند وهمچنين نبود فضاي تعامل اميدواركننده با موسسات و كارگزاران با مجموعه اتحاديه اروپا به خصوص در سايه راهبردهاي سختگيرانه بازيگران موثري چون آلمان و فرانسه و همچنين تراكم بحرانها در زمينه شكاف شديد در مديريت نخبگان و اشراف جامعه توسط جانسون دست به گريبان است كه همه آنها از بيكفايتيهايي ناشي ميشود كه ملكه نيز به درستي به آن معترف است. بنابراين خيلي بعيد است كه در ورژن عملكردي بولتون، او بتواند به نسخههاي موفقي در سفر به لندن در چارچوب رفتارهاي غيرقابل پيشبيني رهبري ترامپ و جانسون نائل شود. سفر بولتون به لندن، عمدتا بيشتر به داستان نجات دادن افسران ارشد آتش نشاني امريكا و انگليس شبيه ميماند كه خود در زير بهمنهاي سنگين و پيچهاي هولناكي گرفتار شدهاند و فقط به دنبال يافتن راهي براي خروج خود از موقعيت كورانهاي سهمگين بعدي و موفقيت براي برون رفت از مشكلات روبه رو و جاري هستند. مشكلاتي كه «انتخابات زودهنگام يا ورود به گردنه هولناك ۳۱ اكتبر كه بريتانيا را به يك بحران سختتر در بخش اقتصادي و مالي مواجه خواهد ساخت»، شامل ميشود. سوال اساسي اين است كه بولتون در شرايطي كه آقاي جانسون فرصت و موقعيت و پايداري لازم براي انديشيدن و يافتن نحوه خروج از بحرانهاي فزاينده بريتانيا را ندارد، چگونه ميتواند در پرتو از دست دادن همه موقعيتها، خود متحدي مقتدر و منسجم براي ديپلماسي پريشان خاطر ترامپ و ادارهكنندگان متزلزل واشنگتن براي برون رفت از طيف وسيعي از بحرانهاي پيچيده جهاني در وقت اضافي بازي سرنوشتساز و پيچيده آينده انگليس برگزيده شود؟ جواب اين ابهامات را به زودي تحولات سيال و پيچيده انگليس نمايان خواهد كرد. ديپلماسي لندن چنانچه راه موفقيت را بخواهد سپري كند، گزينهاش مسكوت گذاشتن توصيههاي بولتون و تمركز بر يافتن راهكارهاي عقلانيتمحور و برونرفت سنجيده از گرههايي است كه با دندانهاي بولتون در ماههاي قبل ميلادي در مناسبات تهران – لندن به وجود آمده است. اين بار لندن بايد با پيمايش متوازن و درك صحيح واقعيتهاي صحنه و با اتخاذ تدبير معقول به دور از پيروي از توصيههاي مخاطرهانگيز جديد بولتون راه ديگري بپيمايد.
سفير پيشين ايران در اوكراين