مسووليت ما در تغييرات اقليمي
و گرم شدن زمين
عليرضا سالاربهزادي
يك ماه و نيم آتشسوزي در جنگلهاي مدار قطبي قطب شمال؛ ميگويند اين آتشسوزي نشان از وخامت تغييرات اقليمي است. يخهاي قطبي با سرعت روزافزوني آب ميشوند. ميگويند يازده سال براي رسيدن تغييرات به نقطه غيرقابل برگشت وقت داريم. ميگويند حجم عظيمي از گازهاي گلخانهاي كه در اثر سرماي آبهاي قطبي در كف اقيانوسها انبار شدهاند با گرم شدن آبها در حال آزاد شدن و ورود به جو هستند، از جمله گاز متان. متان گازي با قابليت اشتعال بالاست. اگر تراكم متان در جو از حدي بگذرد، يك جرقه كافي است كره زمين را به گوي آتشيني تبديل كند. ميگويند انسان عامل ايجاد تغييرات اقليمي است. ميگويند زمان زيادي را از دست دادهايم. اولين علامتهاي تغيير در دهه 1970 ميلادي مشاهده شدند. در دهه 1980 م همه در مورد سوراخ لايه اوزون و تاثيرش بر زيست كره زمين ميدانستند. در پايان دهه 1980 م همه ميدانستند يخها در حال ذوب شدن هستند و آب اقيانوسها در حال بالا آمدن. نقشهاي منتشر شد از بندرها و شهرهايي كه با بالا آمدن آب اقيانوسها زير آب ميروند: سواحل جنوب فرانسه، كاليفرنيا، بنگلادش، ... راههاي مقابله با تغييرات اقليمي تا حد زيادي مشخص بود: توقف نابودي جنگلها، تغيير در نوع سوخت صنايع، تغيير الگوي مصرف، تغيير در صنايع سردكننده و حذف گازهايي كه به لايه اوزون آسيب ميزند، ... هزينه تغييرات بالا بود- هنوز هم بالاست. ولي مشكل ديگري هم بود، مشكلي بسيار مهم. در دهه 1970 م رنه دومن (1) از كلوب رم پيشنهاد رشد صفر را براي كشورهاي صنعتي داد. كسي به آن توجه نكرد. حالا هم كسي به دنبال آن نيست. كشورهاي صنعتي و ثروتمند در دوران رياستجمهوري اوباما در امريكا به تواقفي در اين زمينه دست يافتند. (2) اما با رفتن اوباما و آمدن ترامپ، ايالات متحده امريكا از اين پيمان خارج شد. آيا ديگران حاضر بودند رشد امريكا را ببينند و خود متوقف باشند؟ جهان سوم هم مقاومت ميكند. در دهه 1370 خورشيدي، وقتي سوراخ لايه اوزون و لزوم ترميم آن بحث روز بود، نماينده بندرعباس در مجلس شوراي اسلامي، گفت: هركس لايه را سوراخ كرده خودش هم درستش كند (نقل به مضمون). مشكلات مهم و بزرگ ديگري هم وجود دارند. فرض كنيم همه دولتهاي جهان به توافق برسند، آيا ميتوان اميدوار بود كه تا يازده سال ديگر روند تغييرات اقليمي و گرم شدن زمين متوقف شود؟ اگر بخواهيم جلوي روند تغييرات اقليمي و گرم شدن زمين را بگيريم، بايد از همين امروز شروع كنيم. در وهله اول احساس مسووليت بايد در تكتك انسانها ايجاد شود. رفتار تكتك انسانها، الگوي مصرف و توليد در تكتك انسانها بايد تغيير كند. آگاهي عنصر مهمي است. در كشور خودمان، ايران، بسياري كسان هستند كه آمادگي پذيرش مسووليت فرديشان را دارند، اما نميدانند داستان چيست. چندي پيش وقتي براي يكي از روستاييان نرماشير (در منطقه بم) خطر افزايش گاز متان در جو زمين را گفتم، چهرهاش درهم رفت. گفت «دل نگران» شده. اين «دل نگراني» بايد عموميت يابد، قبل از آنكه حيات، در عاليترين شكلش روي زمين، نابود شود.
احساس مسووليت فردي ما بايد هم در رفتار فردي ما انعكاس يابد و هم در خواستهمان از دولتمان. همه بايد خواستهمان را به گوش دولتها برسانيم. نهضت كودكان و نوجوانان دانشآموز كه در اروپا شروع شد و به همه كشورها دارد سرايت ميكند- شنيدم كه اين نهضت به ايران هم رسيده- يك نمونه خوب است. مسوولان را بايد
تحت فشار گذاشت تا واكنش نشان دهند. هيچ مسوولي نبايد به بهانههاي رشد اقتصادي و رفع بيكاري و ...و هيچ فردي نبايد به بهانه «يكدست صدا ندارد» و... نسبت به تغييرات اقليمي و گرم شدن زمين بيتفاوت بماند. صحبت در مورد آيندهاي دور نيست، صحبت چند سال است. فقط چند سال. جهاني فكر كنيم، فردي عمل كنيم.
1- رنه دومن خيالپردازي يا نابودي (ترجمه منير جزني- مهران) تهران: موسسه انتشارات اميركبير
2- موافقتنامه پاريس
3- «جهاني فكر كنيم، منطقهاي عمل كنيم» از شعارهاي سازمان ملل براي حفظ محيط زيست. تغييري كوچك در آن دادم.
روانشناس