جهان تكقطبي ترامپ
توافق اتمي با ايران خارج شده است. جهان بدون اين توافقات مكاني ناامنتر براي ساكنان زمين است. پوتين چندين بار ترامپ را به ماندن در پيمان موشكهاي اتمي ميانبرد ترغيب كرد و اكنون روسيه در چالشي ناگزير براي رقابت با امريكا، دست به توليد سلاحهاي جديد اتمي ميزند. پس از مداخله خونين امريكا در تغيير حكومتهاي افغانستان، عراق، ليبي و سوريه كمتر كشوري به نظم جهاني امريكا ايمان دارد. نظم جهاني جديدي خارج از خواست امريكا به سرعت در حال شكلگيري است و آن جهان چند قطبي است. جهاني كه چين، روسيه، اتحاديه اروپا بازيگران قدرتمند و هند، ايران، تركيه، برزيل و برخي كشورهاي ديگر بازيگران ميانيشان هستند. مقابله امريكا با اين كشورها براي سلب استقلال سياسي و تبديل اين كشورها به اقمار خويش است. هدف از تحريمهاي امريكا عليه ايران، ترس از اتمي شدن ايران نيست. مكانيزم برجام مانع از اتمي شدن ايران است و امريكا در نظارت و اجراي اين مكانيزم حضور داشت ولي ايران را تحريم كرد تا كشوري مانند ايران در منطقه خاورميانه ابراز وجود نكند. فهم اين موضوع چنان سخت نيست. تحريمهاي اقتصادي سخت عليه ايران براي تغيير گرايش حاكم در سياست جمهوري اسلامي ايران است، تبديل ايران به كشوري بياختيار از نظر سياسي. غرب تصويري از ايران دوره قاجار و پهلوي دارد كه در هر دو دوره ايران كشوري ضعيف، بياختيار و تسليم در مقابل قراردادهاي تحميل شده بر آن مانند قرارداد دارسي و توافق كاپيتولاسيون بود. تفاوت امريكا و ايران در همين انتخاب گرايش براي بقا در صحنه جهاني است. امريكاي تكقطبي هر روز بيش از بيش به سمت انزوا ميرود و تا ده سال آينده اين انزوا بيشتر به خاطر تقويت جهان چندقطبي بيشتر خواهد شد. ايران با منطق جهان چند قطبي اميد طبيعي بيشتري براي بقا و توسعه دارد. در اين جهان چند قطبي قرار نيست ايران ايدئولوژي خود را به ديگران تحميل كند، قرار نيست دوستان و همكاران ايران به حقانيت ما ايمان بياورند. در اين دنياي چندقطبي منافع و همكاري مشترك فارغ از ايدئولوژي، دين و نژاد حاكم است و از اينرو جهان تكقطبي امريكا دير يا زود به تاريخ ميپيوندد و امريكا ناگزير براي حضور در جهان چندقطبي بايد قواعد بازي را رعايت كند.