محمد سلامتي از پيشنهاد همهپرسي گفت
ابهام در مواضع موافقان
و مخالفان رفراندوم
در هفتههاي گذشته بود كه حسن روحاني، رييسجمهور براي چندمين بار طي سالهاي اخير بر دو اصل 6 و 59 قانون اساسي تاكيد كرد؛ اصولي كه در اين مقطع راه را براي «مراجعه به آراي عمومي» باز ميكند. پس از پيروزي انقلاب، تنها يك بار در كشور رفراندوم برگزار شده و آن هم مربوط به انتخابات «آري يا نه به جمهوري اسلامي» بودهاست ولي پس از آن، نه تنها رفراندومي برگزار نشده، بلكه برخي چهرههاي عمدتا اصولگرا مخالفت خود را نسبت به استفاده از اين ظرفيت قانون اساسي نيز اعلام كردهاند.
محمد سلامتي، فعال سياسي اصلاحطلب اما در مورد اين موضوع به «جماران» گفته است: «رييسجمهور ضرورت اينكه بايد حتما درباره يك موضوع مشخص رفراندوم صورت گيرد را مطرح نكرده است. لذا به نظر من ابهاماتي در ارتباط با اين مساله وجود دارد كه نياز به روشنشدن دارد. براي نمونه بايد ديد كه چه موضوع حاد اقتصادي داريم كه طبق قوانين موجود قابل حل شدن نيست؟ مثلا در مورد مسائل اقتصادي وقتي همه امور در دست دولت است و بخش خصوصي نميتواند طبق قانون ورود كند، ميتوان اين مساله را كه آيا از اين به بعد هم بايد كارها همه در دست دولت باشد يا نباشد را به رفراندوم گذاشت. يا بالعكس وقتي همه كارها در دست بخش خصوصي باشد، ميتوان براي تغيير آن به نظر عموم مراجعه كرد. بنابراين در اين قبيل موارد بسيارمهم ميتوان از مراجعه به آراي عمومي استفاده كرد.» او ميگويد: «هنوز هيچكدام از دولتهايي كه بر سر كار آمدهاند و به مساله رفراندوم اشاراتي داشتند، توضيح ندادهاند كه اين مساله بايد در چه موردي صورت گيرد؟ يا با چه بنبستهايي مواجه شدهاند كه نياز به مراجعه مستقيم به آراي عمومي دارد؟ بيان نكردند كه آن مورد چرا با قوانين عادي قابل حل نيست و بايد حتما به رفراندوم گذاشته شود؟ روساي جمهور معمولا به دلايلي كه هنوز مشخص نيست، در اين باره بسيار كلي اظهارنظر كردهاند.»
محمد سلامتي در ادامه با اشاره به اظهارات اخير رييسجمهور درباره رفراندوم گفت: «فكر ميكنم اشكال كار مسووليني كه صحبت از استفاده از رفراندوم ميكنند اين است كه موضوعي مشخص براي آن مطرح نميكنند و نميگويند در مورد چه مسالهاي و چرا بايد رفراندوم صورت گيرد، زيرا در اصل 6 قانون اساسي و مكملش يعني اصل 59، مسائل بسيار مهم كشور را از قبيل مسائل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي «كه قاعدتا تعيين تكليف از طرق اركان ديگر دچار بن بست شده است»، ميتوان به راي عمومي گذاشت و از آن طريق تكليف را مشخص كرد. اما روحاني با اينكه چند مرتبه در اينباره صحبت كرده ولي موضوع مشخصي مطرح نكرده است.»
اين فعال سياسي اصلاح طلب با بيان اينكه هميشه كساني هستند كه در برابر مراجعه مستقيم به آراي عمومي در رابطه با هر مسالهاي مقاومت ميكنند، گفت: «مثلا در مورد مسائل سياسي وقتي جلوي تحزب در جامعه گرفته شود، اين به عنوان يك مساله مهم ميتواند قابل طرح باشد و مسوولين و دستاندركاران ميتوانند آن را به عنوان يك مشكل مهم مطرح كنند و بگويند كشور ما به تحزب احتياج دارد، به ساختار سياسي توام با حضور احزاب احتياج دارد؛ لذا بايد در اين خصوص به آراي عمومي مراجعه كرد. بديهي است كه برخي چون به تحزب به معني واقعي آن اعتقاد ندارند و موقعيت خود را در خطر ميبينند عليه آن موضع ميگيرند. لذا رفراندوم درباره چنين مسالهاي ميتواند موضوعيت داشته باشد.» او ادامه داد: «اگر موضوع و مساله مربوط به رفراندوم بهصورت موردي تعيين ميشد، جنبههاي مختلف مخالفت مقاومتكنندگان در برابر رفراندوم نيز مشخص ميشد. به عنوان مثال، اگر موضوع رفراندوم تحزب باشد جناح راست به اين دليل كه به تحزب اعتقادي ندارد مقاومت خواهد كرد. شيوههاي تفكر افراد، گروهها و جناحها بهگونهاي است كه درمقابل طرح مواردي كه با اعتقاداتشان نيست، قطعا اعلام مخالفت ميكنند.» سلامتي معتقد است: «امروز ما در اين رابطه در برابر دو مبهم قرار گرفتهايم؛ زيرا هم حرف آقاي روحاني درباره رفراندوم مبهم است و مشخص نيست منظور ايشان چه مورد خاصي است و هم مقاومتي كه عدهاي درباره برگزاري رفراندوم انجام ميدهند؛ معلوم نيست مخالفتشان درمورد چيست. البته آنها با هر نوع همه پرسي مخالفند، چون نظر اكثريت را ندارند.»
سلامتي گفته است: «به نظر من اختيارات دولت و اركان مختلف كشور در حدود قانون اساسي به اندازهاي است كه قدرت مانور داشته باشند و بتوانند بسياري از كارها را بدون توجه به برگزاري رفراندوم انجام دهند. متاسفانه گاهي كه معضلي براي يكي از اركان مملكتي پيش ميآيد، به جاي اينكه آن ركن، از قدرت اجرايي خود براي حل مساله استفاده كند بهانهتراشي ميكند.» او ميگويد: «به نظر ميرسد اگر يك مقدار اشل مديريت و قدرت اجرايي در كشور بالاتر بود، به هيچ عنوان رفراندوم به عنوان تنها راهحل مطرح نميشد. بنابراين گاهي ضعف مديريت باعث طرح چنين مسائلي ميشود.» او ميگويد: «دولت نبايد با هر مسالهاي كه مواجه ميشود بلافاصله موضوع رفراندوم را مطرح كند. بلكه بايد از قدرت اجرايي خود استفاده كند و اگر نميتواند، بايد چنين تواني را پيدا كند چراكه ما ديدهايم برخي دولتها نه تنها از اختيارات خود حداكثر استفاده را كردهاند، بلكه بسياري از كارهايي را هم كه نبايد ميكردند انجام دادند، تاجايي كه حتي بارها اعتراض قوه مقننه را هم به دنبال آورد.» سلامتي در پايان گفته است: «بعضي روشنفكرها هم بايد بهجاي طرح اين مساله، راهكارهايي به دولت پيشنهاد دهند تا دولت بتواند امور را بهتر پيش ببرد.»