ادامه از صفحه اول
آستانه تحمل مقاومت
نتانياهو با عنوان فردي كه با اقدامات حساب نشده خود اين امنيت را تحت تاثير قرار داده در انتخابات نتواند راي مطلوب خود را كسب كند. در حال حاضر اگر نبردي ميان حزبالله و اسراييل رخ دهد، زمان و چگونگي خساراتي كه به رژيم صهيونيستي وارد ميشود بر آينده سياسي نتانياهو نيز موثر خواهد بود. اين موضوع بستگي به آن دارد كه اين حملات با چه چارچوب زمانبندي و با چه نتيجهاي به سرانجام ميرسد. واقعيت آن است كه در خلال صحبتهاي سيدحسن نصرالله و سخنگوي حماس در تهران و همچنين اظهارات مسوولان حشد الشعبي در داخل عراق شنيده ميشود و به نظر ميرسد كه جبهه مقاومت تلاش ميكند با يك رويكرد به هم پيوسته به نحوي نشان دهد تهديد عليه يكي تهديد عليه ديگر اعضا تلقي شود. بنابراين به نظر ميرسد دوره جنگ انفرادي اجزاي مقاومت با رژيم صهيونيستي به پايان رسيده و اين موضوع موقعيت رژيم صهيونيستي را بهشدت ضربه پذير ميكند. البته اين موضوع كه امريكا و برخي كشورهاي غربي بخواهند در اين جنگ مداخله كنند اين احتمال نيز وجود دارد كه امريكا و برخي كشورهاي غربي بخواهند در درگيري بين اسراييل با چند جزو از اين محور مقاومت مداخله كنند كه البته اين موضوع نيز اثر منطقهاي قابل توجهي خواهد داشت و منجر به گستردهتر شدن دايره اين درگيريها خواهد شد. اما در مجموع به نظر نميرسد رژيم صهيونيستي بخواهد با توجه به روحيات ترامپ و نگاه كاسبكارانهاي كه به تحولات منطقه دارد چنين ريسك بالايي را بپذيرد و اكنون نتانياهو مجبور است كه تلاش كند با همين ظرفيت تهاجمي كه نسبت به خود نشان داده به عنوان منجي و حافظ امنيت رژيم صهيونيستي معرفي كند و به همين شكل مسير را ادامه دهد كه بعيد به نظر ميرسد جنگ فراگيري توسط رژيم صهيونيستي عليه حماس، حزبالله، سوريه و عراق راهاندازي كند. قطعا در عراق براي نوع واكنش عليه رژيم صهيونيستي نظرات مختلفي وجود دارد و شايد هم نتانياهو قصد دارد با ايجاد دوگانه جنگ يا صلح در عراق تلاش ميكند كه فشارهاي داخلي عليه مقاومت را افزايش دهد. البته نيروهاي مقاومت در عراق بيش از اينكه مراقب رژيم صهيونيستي باشد، بيشترين تمركز خود را روي امريكا و داعش گذاشته است. همچنين سوريه هم به علت محاسبات خود سعي نميكند كه پاسخي تهاجمي عليه رژيم صهيونيستي بدهد. اما با اين حال اين صبر هم حد و حدودي دارد. اكنون اما با ورود سيدحسن نصرالله به مرحله پاسخگويي نزديك ميشويم. نقض حريم هوايي لبنان توسط پهپادهاي اسراييلي يك مطالبه عمومي براي پاسخگويي به تحريكات و تحركات نظامي اخير صهيونيستها به وجود آمده و اين موضوع مقداري جدي شده است و قطعا نتانياهو نميخواهد در آستانه انتخابات با موشك و حملات پهپادي از سوي محور مقاومت روبرو شود و به نظر ميرسد موضوع در همين سطح باقي ميماند و اولويت نتانياهو نيز تغييري نميكند ولي ديگر همه برگهها در اختيار نتانياهو نيست و چه بسا نيروهاي مقاومت براي روزهاي نزديك به انتخابات تحركاتي را در نظر داشته باشند كه قطعا ميتواند تاثير بسيار زيادي در ريزش آراي نتانياهو در انتخابات داشته باشد.
پس از چهارده سال
١- مباحث مختلفي در آن كنفرانس مطرح شد كه گزارشهايش را در روزنامه شرق آن روزها منتشر كردم. به خاطر دارم كه مرتضي بانك (تا جايي كه ذهنم ياري ميكند)، معاون سابق وزارت خارجه و دبير فعلي مناطق آزاد در همان پنلي كه عادلي رييساش بود از سفير وقت چين يك سوال مهم پرسيد؛ سوالي از قبل طراحيشده درباره نظر سفير وقت چين درخصوص روابط تهران و پكن و اينكه آيا به نظر آقاي سفير روابط ايران و چين، روابطي استراتژيك و راهبردي است؟ طبيعتا سوال طوري طراحي شده بود كه پاسخي مثبت از آن دريافت شود. جواب سفير وقت چين به آن سوال اما به گونهاي بود كه تذكر محمد حسين عادلي را در پي داشت. از شرح آن جلسه و صحبتهاي روز بعد فريدون وردينژاد، سفير وقت ايران در چين، در تنظيم فضاي كنفرانس ميگذرم. او حالا معاون فعلي سياسي رياستجمهوري است.
٢- وزير خارجه ايران، پس از بازگشت از سفر فرانسه، دو روز پيش به چين رفته و با همتاي چينياش ديدار كرده است. فارس، چهارم شهريور جمله زير را از قول وزير خارجه چين منتشر كرده است: «وزير خارجه چين در ديدار با همتاي ايراني خود اظهار داشت: «ما شركاي راهبردي هستيم. اين بيانگر سطح بالاي روابط و همكاري نزديك راهبردي ماست.» سيزده يا چهارده سال از كنفرانس همكاري ايران و چين ميگذرد. حالا پس از سالها، پاسخي را كه بسياري انتظار داشتند در آن كنفرانس از سفير وقت چين بشنوند، توسط وزير خارجه چين بيان شده است.
٣- زاويه نگاهم به روابط ايران و چين، نفتي و در حوزه انرژي است. ساير زوايا در حيطه تخصصيام نيست. چين، پيش از تحريمها بزرگترين واردكننده نفت ايران بوده است. درباره ميزان روابط نفتي ايران و چين در دوره فعلي تحريمها طبيعتا چيزي نميتوان نوشت اما ميتوان حدس زد كه با تشديد جنگ تجاري امريكا و چين، اين كشور تمايل بيشتري به تامينكنندگان سنتي نفتش از جمله ايران داشته باشد. خاصه اينكه در اين وضعيت، ميتواند شرايط بهتري براي خريد نفت ايران دريافت كند. چينيها با وضع ماليات ده درصدي بر واردات نفت از امريكا، عملا خريد نفت از توليدكنندگان ايالات متحده را بيصرفه كردهاند و جلوي خريد حدود ٥٠٠ هزار بشكه نفت از امريكا را گرفتهاند. عربستان ماه گذشته ميلادي با افزايش فوقالعاده صادرات نفت به چين، روزانه بيش از يك ميليون و ٧٠٠ هزار بشكه نفت به چين فروخته است. بيشترين مقدار در دو سال و نيم گذشته بوده است.
٤- حال اگر تصريح وزيرخارجه چين درباره روابط راهبردي تهران و پكن را مستند بگيريم، وقت تحرك بيشتر بخشهاي مختلف براي استفاده از موقعيت فعلي است. اين درست كه چينيها بسيار محتاط، در مذاكره سر سخت و بيشتر به دنبال منافع خودشان هستند اما كدام كشور است كه به دنبال منافعش نباشد. تنها بايد منافع مشترك را شناخت و در بهترين زمان روي آن متمركز شد. نه اينكه مدام زمان را از دست بدهيم و منافع مشترك با كشورهاي مختلف را درست تشخيص ندهيم. يا تشخيص بدهيم اما عملگرا نباشيم. يا هر دوي اينها را داشته اما ريسكپذير نباشيم.