اداي احترام رييس يوفا به ياغي فوتبال
زندهباد كينگ اريك
علي كربلايي
اريك كانتوناي بزرگ، مهاجم سابق منچستريونايتد كه بيشتر با عنوان «كينگ اريك» شناخته ميشود، جايزه ويژه رييس يوفا را به دست آورده است. اين جايزه به افرادي تعلق ميگيرد كه براي بهبود زندگي مردم تلاش ميكنند. او اين جايزه را امروز، در خلال مراسم قرعهكشي ليگ قهرمانان اروپا از رييس يوفا، الكساندر سافارين دريافت ميكند و از اريك كانتونا در اين مراسم به صورت ويژه تجليل خواهد شد.
كانتونا يكي از شخصيتهاي ويژه تاريخ فوتبال است و جايگاهي تقريبا دستنيافتني در تئاتر روياها دارد. مردي كه داخل و خارج از زمين، از خودش كاريزما ساطع ميكرد. او زماني پادشاه فوتبال شد كه ديوانهها كنترل ورزشگاهها را در دست داشتند و فوتبال انگليس هر فصل تعدادي كشته و دهها مجروح تحويل جامعه ميداد. كانتونا پادشاه كساني بود كه از فوتبال افسانه ميخواستند. اريك، زماني در فوتبال اروپا پادشاهي ميكرد كه هنوز اسپانسرها نبض مسابقات فوتبال را در دست نگرفته بودند و بازيكنان فوتبال مانند روباتها مجبور به اطاعت از مربيها و حاميان ماليشان نبودند. سال 1991، زماني كه كانتونا در نيس بازي ميكرد، در يك بازي چند بار تا مرز آسيبديدگي به دليل خطاهاي بازيكنان حريف پيش رفت، اما داور واكنش خاصي نداشت. سرانجام اريك تصميم گرفت شخصا وارد عمل شود و توپ را برداشت و محكم به صورت داور كوبيد. او اخراج و به كميته انضباطي فراخوانده شد. در اين كميته از او خواستند از خودش دفاع كند و او خطاب به حاضرين يك كلمه گفت و رفت: «احمقها».
يان مكاينتوش، ستوننويس ESPN دوران فوتبالي عجيب كانتونا را اينگونه وصف ميكند: «كانتونا مبارزي صوفيمسلك بود كه از دريا آمد، به اطرافيانش شهامت رسيدن به موفقيت را داد و بعد خيلي زود به دريا بازگشت.» او با آن ضربه كنگفويي معروف، هشت ماه از ميادين دور شد، سه ميليون پوند از ارزش سهام يونايتد كم كرد و در نهايت دنيا را در شوك فرو برد و باب بحثهاي اخلاقي زيادي را باز كرد.
اما همه اينها نميتواند كانتونا را تعريف كند. اريك، يك الگوي بزرگ در زندگي بسياري از هواداران فوتبال است. مردي كه همواره روي عقايدش پافشاري كرد و به نداي قلبش گوش ميداد. كانتونا زندگي منفعتطلبانهاي نداشت. براي او تنها حس لحظهاش اهميت داشت و اين موضوعي است كه كودكان بايد از الگوهاي زندگيشان بياموزند. الكساندر سفرين در مورد اينكه چرا اين جايزه به اريك كانتونا تعلق گرفته، گفت: « اين جايزه فقط به خاطر بزرگ بودن كانتونا به عنوان يك فوتباليست نيست، بلكه او انسان بزرگي نيز به شمار ميرود و به همين علت لايق دريافت اين جايزه است. او مردي اهل سازش نيست و هميشه به آرمانهاي خود پايبند است. او در مسائلي كه به آنها باور دارد، با دل و جان از آنها دفاع ميكند.»
از او جملاتي به جا مانده كه بيشتر از يك فيلسوف برميآيد تا از يك بازيكن فوتبال. به عنوان مثال او يك بار گفته: «من هرگز نتوانستهام و نخواهم توانست تفاوتي بين پاس پله به كارلوس آلبرتو در فينال جام جهاني 1970 و اشعار زيباي ريمباد جوان بيابم، چراكه در هر دو اينها زيبايي توان بشري چنان جلوه يافته كه به انسان حس ابديت ميدهد.» يا جايي ديگر گفته است: «وقتي مرغهاي دريايي يك قايق ماهيگيري را دنبال ميكنند، دليلش اين است كه فكر ميكنند الان همه ماهيهاي ساردين به داخل دريا ريخته ميشوند.» همچنين بعد از اينكه در فهرست صدنفره پله به عنوان برترين بازيكنان تاريخ انتخاب شد، گفت: «من مقابل تيمي بازي نميكنم، من عليه باختن بازي ميكنم.» كانتونا در مورد روشنفكران گفته: «من به آدمهايي كه همه چيز را بيش از حد ممكن با روشنفكري تحويلت ميدهند، اعتماد ندارم كار اين آدمها احساسات را ميكشد. بايد گاهي اوقات به خودت اجازه دهي كه كنترل كارهايت را از دست بدهي.» وقتي به او گفتند چرا چنين فوتباليست ممتازي شده، گفت: «من شجاع بودم. ميدانم كه بدون شجاعت نميتوان فوتبال بازي كرد.» در جايي ديگر، جملهاي تاريخي در مورد گلهايي كه زده ميگويد: «گلها مثل بچهها هستند، نميتوان گفت كدام گل زيباتر است.»
او در سالهاي پس از بازنشستگي با استفاده از شهرت و كاريزمايي كه دارد، به فعاليتهاي خيرخواهانه زيادي دست زده و كودكان زيادي را از گرسنگي نجات داده است. او بارها اقدام به برگزاري بازيهاي فوتبال به نفع كودكان سرطاني و گرسنه كرده و توانسته فوتباليستهاي زيادي را به ميدان بياورد تا در اين كار خير با او سهيم شوند. به همين دليل هم هست كه رييس يوفا، تصميم گرفته جايزه ويژهاش را به اين شخصيت ممتاز در دنياي فوتبال بدهد. خوان ماتا، بازيكن منچستريونايتد يك خيريه تاسيس كرده و الكساندر سافارين و اريك كانتونا، هر دو عضو اين خيريه هستند و هر سال بخشي از عوايد و درآمدهايشان را به اين خيريه ميبخشند. پيش از كانتونا، بازيكناني مانند آلفردو دياستفانو، ديويد بكام، سر بابي چارلتون، ريموند كوپا، فرانچسكو توتي و يوهان كرايف نيز برنده اين جايزه شده بودند.