در روزهايي كه با افزايش تعداد دانشگاههاي كشور، صرف رفتن به دانشگاه، ديگر اهميت دهههاي گذشته خود را از دست داده و عمده رقابت ميان كيفيت دانشگاهها و خدماتي است كه در جهت ارتقاي علمي كشور ارايه ميدهند، يكي از دانشگاههاي موفق در سالهاي اخير كه توانسته نظر مساعد بسياري از دانشگاهيان و صاحبان دانش را جلب كند، مورد حمله يك روزنامه قرار گرفته است. به گزارش شبكه اطلاعرساني تدبير و اميد، دانشگاه غيرانتفاعي خاتم در سال 75 با تلاش جمعي از اساتيد از جمله آيتالله رضواني، عضو فقهاي شوراي نگهبان (نه عضو حقوقدان به گفته آن روزنامه) و عيسي خيرحبيبالهي، عضو هيات علمي دانشگاه صنعتيشريف تاسيس شد، اما به دليل وجود مشكلاتي در سالهاي 85 تا 90 پذيرش دانشجو نداشت. اين روند در سال 91 با حمايت بانك پاسارگاد تغيير كرد و اين دانشگاه توانست از سال تحصيلي 92-91 مجددا دانشجو پذيرش كند. دانشگاه خاتم در حوزههاي اقتصادي و صنعتي، به دليل حضور برخي چهرهاي علمي مشهور و نيز خدمات ويژه آن در سالهاي اخير به نامي مشهور در ميان دانشگاهيان تبديل شده است. با اين وجود اخيرا يكي از روزنامهها، در گزارشي تلاش كرده تا عملكرد اين دانشگاه را زير سوال ببرد. جالب اينجاست كه روزنامه مذكور يعني «ف»، خود بهطور رسمي متعلق به دانشگاه آزاد اسلامي است.
چند نكته به عنوان ايرادهاي دانشگاه خاتم عنوان شده است. آنچه روزنامه متعلق به دانشگاه آزاد از آن به عنوان ايرادهاي دانشگاه خاتم نام برده را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد:
اين موسسه غيرانتفاعي به جاي تامين نيروي انساني ماهر، نيروي انساني خاص تامين ميكند!
دانشگاه رشتههايي مانند برق، فلسفه، مهندسي صنايع و مهندسي عمران راهاندازي كرده كه هيچگونه ارتباطي بين اين رشتهها و ماموريت دانشگاه وجود ندارد!
حضور افراد مشهور در ميان اعضاي هياتموسس و هياتمديره دانشگاه، اين شائبه را به وجود ميآورد كه جريانهاي خاص در اين دانشگاه حضور دارند!
دانشگاه به اساتيد خود 15 ميليون تومان حقوق ميدهد!
دانشگاه از رتبههاي يك تا 50 كنكور شهريه نميگيرد و 600 هزار تومان نيز ماهيانه به آنها پرداخت ميكند!
ورود سازمانهاي مختلف غيرتخصصي به عرصه آموزش مفيد نخواهد بود!
اين گزارش از كجا آب ميخورد؟
نكته اول در مورد اين گزارش، آن است كه در يك روزنامه متعلق به دانشگاه آزاد منتشر شده. روزنامه ف، ظاهرا به دانشگاه خاتم پرداخته اما گويا هدف اصلي آن بانك پاسارگاد است؛ چنانكه تلاش دارد خرجكرد اين بانك در دانشگاه مذكور را ابهامآميز و مرموز قلمداد كند. نكته قابل تامل اينكه در روزهاي گذشته نيز همين روزنامه، چند گزارش عليه بانك پاسارگاد منتشر كرده بود. از جمله مطلبي با عنوان «بانكي كه 80 درصد وامها را به خودش داد» كه در آن مدعي شد كه بانك مذكور 80 درصد وامها را به خود پرداخت كرده، اين در حالي است كه ليستهايي كه روزنامه دانشگاه آزاد بر اساس آن مدعي اين موضوع شده بود، در مواردي حتي شامل وامهاي ازدواج و كالا ميشد كه بخشي از بدهي آن بازپرداخت شده و بخشي ديگر هنوز زمان دريافت آن نرسيده بود! بسياري ديگر نيز به شركتهايي تعلق گرفته بود كه سهامداران آن كه مردم عادي هستند از يك ميليون نفر هم فراتر ميرود و در واقع هر سودي نصيب آنها شود، به همين مردم ميرسد. تا همين جاي كار مشخص است كه موضوع، يك دعواي شخصي است نه يك نگاه دلسوزانه به وضعيت دانشگاههاي كشور.حدس زدن هدف نيز دشوار نيست؛ چنانكه بر اساس گزارشي كه اخيرا درباره همين موضوع با عنوان، «پشت پرده يك تيتر / باجخواهي شماري از بدهكاران كلان بانكي از يك بانك خصوصي: چرا 80 درصد وامهايتان را به ما نداديد؟!» منتشر كرديم، اطلاعات دريافتي نشان ميدهد پشت گزارش قبلي برخي ژن خوبها و افراد صاحب نفوذ بودند كه بدون آنكه واجد شرايط باشند، درخواست وامهاي كلان از اين بانك داشتند كه با آن مخالفت شده بود و آنها نيز در مقابل، چنين گزارشهايي را منتشر كردند و حتي صداوسيما نيز احتمالا نادانسته به كمك آنها شتافت.
به نظر ميرسد جناب طهرانچي بايد پاسخ دهد چطور ممكن است روزنامه تحت مديريت دانشگاه آزاد ظرف مدت دو هفته چندين مطلب عليه يك دانشگاه غيرانتفاعي منتشر كند؟اما چرا ايرادهاي اين گزارش مضحك به نظر ميرسد: در مورد تربيت نيروي خاص به جاي متخصص، احتمالا خود تهيهكنندگان گزارش مذكور نيز توضيح واضحي نداشته باشند. اگر منظور اين است كه افرادي خاص مثلا آقازادهها يا سفارش شدهها، در اين دانشگاه مشغول شوند تا در نهايت به مناصبي در بانك پاسارگاد برسند، بايد پرسيد بانك چه نيازي به اين دانشگاه دارد تا اين افراد را جذب كند؟ اگر چنين قصدي وجود دارد، اين افراد ميتوانند با هر مدركي از هر دانشگاهي جذب شوند و اتفاقا اگر قصد سوئي در كار باشد، جذب افراد خاص در دانشگاه و سپس مناصب مورد نظر خود ترديدبرانگيزتر است و بايد ديد عقلاي (!) دانشگاه آزاد دست به چنين كاري ميزنند؟
تعداد زيادي دانشگاه با عناوين متعدد در كشور تاسيس شدهاند. بر اساس آماري كه سال گذشته موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي وزارت علوم منتشر كرد، در حال حاضر ۲۵۶۹ دانشگاه در كشور وجود دارد كه از اين ميان تعداد ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد بوده، ۳۰۹ موسسه غيرانتفاعي، ۱۷۰ مركز فنيحرفهاي، ۴۶۶ مركز پيامنور، ۹۵۳ واحد علمي كاربردي و ۱۴۱ دانشگاه دولتي در ۳۱ استان كشور ثبت شده است.
آيا به نظر تهيهكنندگان گزارش، تمام اين دانشگاههاي غيرانتفاعي كه تعداد آنها 309 مورد است، به دنبال تربيت نيروي خاص هستند نه متخصص؟! ايراد ديگر روزنامه دانشگاه آزاد اين است كه حضور افراد مشهور در ميان اعضاي هيات رييسه و هياتمديره دانشگاه، اين شائبه را به وجود ميآورد كه جريانهاي خاص در اين دانشگاه حضور دارند. اين روزنامه نام افراد را هم ذكر كرده كه از جمله آنها، مصطفي مرسلي نماينده سابق مجلس، علياكبر صالحي رييس سازمان انرژي اتمي، آيتالله محققداماد و علي طيبنيا وزير اسبق اقتصاد هستند كه نامشان در ميان اعضاي هيات رييسه و هياتمديره اين دانشگاه ديده ميشوند. اما سوال اينجاست كه آيا وجود افراد صاحب علم و دانش و شناخته شده در محافل علمي مانند دكتر ملكزاده، دكتر سهرابپور، علياكبر صالحي و علي طيبنيا، نقطه قوت يك دانشگاه است يا نقطه ضعف آن؟ اگر فردي مانند علياكبر صالحي جذب يك دانشگاه شود، آيا به معناي ورود جريان خاصي به آن دانشگاه تفسير ميشود يا افزايش سطح علمي آن؟
حقوق رييس دانشگاه آزاد چقدر است؟
ايراد ديگر روزنامه دانشگاه آزاد از دانشگاه خاتم اين است كه دانشگاه به اساتيد خود 15 ميليون تومان حقوق ميدهد. منبع اين خبر را هم «يكي از نشريات دانشجويي دانشگاه صنعتيشريف» عنوان كرده. البته براي اين خبر مستندي ذكر نشده اما اينكه اين خبر صحت دارد يا نه، يك موضوع است و اينكه چنين چيزي يك نكته منفي تلقي شود، موضوعي ديگر.در ساليان گذشته عدم توجه به وضعيت معيشتي اساتيد دانشگاه و آموزگاران يكي از بزرگترين دغدغههاي دولتها بوده است. در واقع يكي از ضعفهاي اصلي نظام آموزشي كشور عدم تامين معيشت معلمان و نيز اساتيد دانشگاه عنوان ميشد كه نتيجه آن، كاهش كيفيت آموزش و در نتيجه كاهش سطح علمي كشور و عدم پيشرفت مطلوب در حوزههاي گوناگون بوده است.
حال با فرض درست بودن اين موضوع، چرا روزنامه دانشگاه آزاد از حقوق بالا به اساتيد ايراد گرفته؟ آن هم در يك دانشگاه خصوصي كه نفعي از بيتالمال ندارد؟
از سوي ديگر موضوع رشد علمي و وضعيت آموزش در كشور و حتي وضعيت معلمان بارها در ساليان گذشته به عنوان يكي از دغدغههاي رهبري در دولتها مطرح شده؛ اكنون چگونه است كه يك رسانه مدعي ارزشمداري، اينگونه در جهت عكس دغدغههاي رهبري حركت ميكند؟
نكته ديگر اينكه، دانشگاه آزاد كه خود ۵۳۰ واحد دانشگاهي در كشور دارد، چرا چنين شفافيتي به خرج نميدهد؟ حقوق و كل دريافتيهاي طهرانچي به عنوان رييس اين دانشگاه چقدر است؟ معاونان دانشگاه چطور؟ البته منظور دريافتي و عايدي واقعي آنهاست نه اينكه ليست اموالي مانند آنچه يكي از كانديداهاي انتخابات 96 در تلويزيون نشان داد و موجبات تمسخر او در شبكههاي اجتماعي و محافل عمومي مردم را پديد آورد.ايراد ديگر روزنامه دانشگاه آزاد حتي از اين هم مضحكتر است؛ ميگويد: دانشگاه از رتبههاي يك تا 50 كنكور شهريه نميگيرد و 600 هزار تومان نيز ماهيانه به آنها پرداخت ميكند. اول اينكه بسياري از دانشگاهها براي جذب نخبگان تسهيلاتي قرار ميدهند كه اين موضوع نيز ميتواند در همين چارچوب ارزيابي شود. دوم اينكه، مگر اجباري در جذب اين افراد وجود دارد؟ اين صرفا يك مشوق است كه هر فردي كه شرايط آن را داشته باشد، ميتواند بپذيرد يا نپذيرد. سوم اينكه تهيهكنندگان گزارش مذكور، رقم 600 هزار تومان در اوضاع اقتصادي كنوني را چقدر در ذهن خود ديدهاند كه براي آن نيز جوسازي كردهاند؟ چهارم اينكه بسياري از نخبگان كشور در سالهاي اخير براي ادامه تحصيل يا كار از كشور خارج شدهاند و پديده فرارمغزها همچنان يكي از معضلات كشور به شمار ميرود. در اين بين، بسياري از اين نخبگان به دليل فراهم نبودن تحصيل و كار در داخل كشور به مهاجرت تن ميدهند و با اين شرايط ترجيح ميدهند در داخل كشور تحصيل و كار نكنند. حال اگر دانشگاهي چنين شرايطي را فراهم كند، مستحق تشويق است يا ابهامآفريني در مورد آن؟ از طرف ديگر اصولا هزينههاي تحصيلات تكميلي براي دانشگاهها در كشورهاي پيشرفته از سوي اسپانسرها تامين ميشود. اين يك رويه مرسوم است و هدف از آن كاربردي كردن علوم دانشگاهي است و سرمايه انساني، دانشگاه و صنعت را به هم پيوند ميزند.
ايراد ديگر گزارش اين است كه مدعي است دانشگاه خاتم رشتههايي مانند برق، فلسفه، مهندسي صنايع و مهندسي عمران راهاندازي كرده كه هيچگونه ارتباطي بين اين رشتهها و ماموريت دانشگاه وجود ندارد و اينكه ورود سازمانهاي مختلف غيرتخصصي به عرصه آموزش مفيد نخواهد بود. اين ايراد نيز قابل قبول نيست. اولا اينكه يك بانك حامي يك دانشگاه شود، به معناي ورود سازماني غيرتخصصي به بحث آموزش نيست و چنانكه در گزارش روزنامه مذكور نيز آمده افراد صاحبنامي در حوزههاي مختلف علمي در اين دانشگاه حضور دارند. در نتيجه اتهام غيرتخصصي بودن لطيفهاي بيش نيست و حتي اگر كسي اعتقادي به ورود سازمانها به اين موضوعات آموزشي ندارد، بهتر است در مورد منع قانوني آن تلاش كند تا تكليف ۲۵۶۹ دانشگاه موجود در كشور يكجا مشخص شود. در مورد رشتههايي كه روزنامه مذكور مدعي است در ماموريت دانشگاه و در واقع به ادعاي همين روزنامه بانك پاسارگاد وجود ندارد نيز اولا بايد توجه كرد كه اين دانشگاه يك دانشگاه غيرانتفاعي است و برخلاف ادعاي مطرح شده در گزارش مذكور، لزوما قرار نيست صرفا براي مناصب بانكي، مدير تربيت كند. در ثاني، بانك پاسارگاد از شركتهايي در حوزههاي صنعتي و زيرساختي حمايت ميكند و اگرچه هدف دانشگاه خاتم صرفا تربيت نيرو براي اين شركتها نيست، اما اين توضيح بدان معناست كه وجود يك رشته فني و صنعتي مغاير با اهداف آن تلقي نميشود.از سوي ديگر، وقتي دانشگاهي افرادي فني و تخصصي در حوزههاي گوناگون را جذب خود كرده، چرا بايد از توان تخصصي آنها استفاده نكند و اين پتانسيل عظيم را از دست بدهد؟عمر رياست جناب طهرانچي در دانشگاه آزاد هنوز به يك سال نرسيده است. رسانه متعلق به دانشگاه تحت مديريت او نيز مشغول سرك كشيدن در دانشگاههاي موفق و ايراد اتهامات ناروا براي آنها با انتشار مطالبي عليه اين دانشگاههاست تا بلكه از اين راه، ضعفهاي مديريتي در همين دوره كوتاه رياست طهرانچي را از اذهان دور كند. آيا بهتر نيست جناب طهرانچي به جاي اين امور، يك نظرسنجي از دانشجويان دانشگاه تحت مديريت خود انجام دهد تا متوجه شود در همين مدت كوتاه، چه انتقادهايي از نحوه مديريت و عملكرد او وجود دارد؟ يا دستكم پس از 8 ماه گزارشي از اقدامات خود درباره حادثه سقوط اتوبوس دانشجويان دانشگاه علوم و تحقيقات بدهد و بازتاب آن را افكار عمومي مشاهده كند؟
دانشگاه خاتم يك دانشگاه غيرانتفاعي است و مانند همه دانشگاههاي غيرانتفاعي ديگر از وزارت علوم مجوز فعاليت خود را دريافت كرده است. اينكه دانشگاه آزاد عليه اين دانشگاه دست به چنين اقداماتي بزند، اين شائبه را تقويت ميكند كه دانشگاه آزاد قصد دارد خود را در نقش مرجع جا بزند.