استقلال تهران فصل راحتي را پيش رو ندارد و با وجود استخدام سرمربي نامداري همچون آندرآ استراماچوني، همچنان با حواشي عجيب و كمنظيري دست و پنجه
نرم ميكند. اين حواشي باعث شده تا سرمربي سابق اينترميلان از همه چيز خسته شود و رفتارهايي بروز بدهد كه در شأن يك مربي حرفهاي كه در سريآ روي نيمكت نشسته، نباشد.
مديران استقلال اين فصل تعريف جديدي از كمكاري و سهلانگاري را به نمايش گذاشتهاند. ضعف مديريتي باعث شده هيچ كس در باشگاه براي صدور رواديد و ويزاي ميليچ اقدام نكند و اين بازيكن به ايران نرسيده، ديپورت شود و استراماچوني از اين ماجرا بهقدري عصباني بشود كه شايعه استعفايش در رسانههاي ايتاليايي بپيچد.
البته استرا اگر ذرهاي فكر ميكرد كه قصد و نيت سويي در مورد ميليچ وجود داشته با اتفاقي كه روز گذشته براي خودش افتاد مطمئن شده كه همه چيز از بيبرنامگي مديران استقلال است؛ چرا كه او روز گذشته قصد داشت از تهران به دوحه و از آنجا به رم برود، اما در فرودگاه به او گفتند ممنوعالخروج است؛ چرا كه بعد از 80 روز حضور در ايران مهلت ويزاي توريستي او به پايان رسيده و به شكلي عجيب و دور از باور، كسي از باشگاه استقلال براي اخذ ويزاي كاري او اقدامي انجام نداده است.
بيشتر اخبار منفي كه براي استقلال حاشيه ايجاد ميكند توسط رسانههاي ايتاليايي منتشر ميشود كه گويا رابطه خوبي با مربي استقلال دارند. اسكاي اسپورتس و خبرنگار معروف آن جانلوكا ديمارزيو، ابتدا رقم قرارداد او را فاش كردند و سپس در چند برهه اخباري را منتشر كردند كه چندان به مذاق مديران استقلال خوش نيامد. ماجراي استعفاي استراماچوني و ناراحتي از ديپورت شدن ميليچ خبري بود كه از اين رسانه منتشر شد.
همچنين روز گذشته خبر ممنوعالخروجي استراماچوني را گاتزتا دلااسپورت منتشر كرد كه اين امر نشاندهنده رابطه نزديك استرا و كادر فنياش با رسانههاي كشورش است.
درز اخبار استقلال از رسانههاي ايتاليايي زماني بيشتر عجيب ميشود كه استراماچوني به هيچ وجه حاضر به گفتوگو با رسانههاي ايراني نيست و دليل آن را دور كردن حواشي از اطراف تيمش عنوان كرده است.
البته باشگاه استقلال ساعاتي پس از پخش خبر ممنوعالخروجي استراماچوني طي بيانيهاي اعلام كرد كه اين خبر به هيچ وجه صحت ندارد و سرمربي اين تيم اصلا درخواست مرخصي نكرده است. باشگاه استقلال همچنين مدعي شد كه عدهاي به شكل هدفمند سعي در تخريب وجهه باشگاه دارند.
با اين وجود بهانه استراماچوني براي روبرو نشدن با رسانههاي ايراني كه شايد روزهاي اول درست به نظر ميرسيد و رويهاي معقول به شمار ميرفت، حالا كه استقلال رسما وارد بحران شده و اخبار پيرامون اين تيم به شدت منفي شده، لازم است تا سرمربي اين تيم با صحبتهايش فضا را آرام كند. اما همچنان شاهد روزه سكوت استرا هستيم.
استرا حق دارد ناراحت باشد؛ وعدههاي مديران استقلال محقق نشده است.
به دليل نبود رهبري قوي در داخل زمين، دو بار در دقايق پاياني دروازه تيمش باز شده و 4 امتيازي كه ميتوانسته كسب كند به يك امتياز تقليل پيدا كرده است. شرايط اصلا مناسب نيست و سوءمديريت در تار و پود باشگاه مشاهده ميشود. اما توقعي كه ما از يك مربي اهل اروپاي غربي داريم، اين است كه در هر شرايطي حرفهاي برخورد كند. حضور نيافتن در كنفرانسهاي خبري و رفتاري كه در كنفرانس بازي اول از او ديديم، چندان در شأن يك مربي باكلاس در حد استراماچوني نبود.
اگر استرا همچنان تاكيد دارد كه در برابر رسانههاي ايراني سكوت كند و اخبار مربوط به خودش را از رسانههاي ايتاليايي منتشر كند، اوضاع هر روز بدتر خواهد شد. چرا كه بازار شايعه داغ خواهد شد و رسانههاي ديگر ايتاليايي كه شايد چندان هم به او مرتبط نباشند اقدام به انتشار شايعاتي كنند كه به حواشي استقلال دامن بزند.
تجربه ثابت كرده اخبار مربوط به تيمهاي ايراني در سايتهاي خارجي بازخورد خوبي دريافت ميكنند و به اصطلاح كليكخور هستند، همين موضوع باعث ميشود تا آنها بخواهند از اين خوان گسترده لقمهاي براي خودشان بردارند.
با وجود همه ناملايمتيها و سخت گذشتنها به استراماچوني در ايران، او بايد زمان انتخاب مقصد به اين فكر ميكرده كه به چه كشوري ميآيد و چه تيمي را انتخاب ميكند. بديهي است كه فضاي فوتبال ايران با ايتاليا و حتي اروپاي شرقي بسيار متفاوت است. امكانات، نحوه مديريت، شيوه جذب بازيكن و نوع برگزاري مسابقات در ايران متفاوت از ساير نقاط جهان است و استراماچوني زماني كه دستيارانش را به ايران فرستاد تا اطلاعات كافي از شرايط استقلال و فوتبال ايران كسب كنند بايد متوجه اين تفاوتها ميشد. حالا كه اوضاع بر وفق مراد اين مرد ايتاليايي نيست، بروز چنين رفتارهايي درست نيست. ما خوب نيستيم، اما شما خوب باش آقاي استراماچوني.