• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4456 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۳ شهريور

سخنگوي حزب كارگزاران :

روي اسب بازنده شرط‌بندي نمي‌كنيم

«پيچيدن از راست به راست؟» پرسشي بود كه روز گذشته يكي از روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب درمورد كنش‌ها و واكنش‌هاي سياسي كارگزاراني‌ها پرسيد و در گزارشي براساس اظهارات و مصاحبه‌هاي چهره‌هاي موثر اين حزب تحليل كرد كه كارگزاراني‌ها تمايل دارند به راست ميانه‌رويي همچون علي لاريجاني پيوند بخورند. اين ادعايي است كه سخنگوي حزب در گفت‌وگو با «اعتماد» تكذيب كرده و مي‌گويد كه حزب كارگزاران دست‌كم به اندازه انگشتان يك دست چهره سياسي براي كانديداتوري در انتخابات رياست‌جمهوري دارد و نيازي به ائتلاف با علي لاريجاني ندارد.

 

يكي از روزنامه هاي اصلاح‌طلب روز سه‌شنبه در گزارشي ادعايي را درمورد حزب كارگزاران سازندگي مطرح كرد مبني بر اينكه اين حزب متمايل به اصولگرايان طيف لاريجاني است و شايد نه چندان عيان اما به هر حال علي لاريجاني يكي از گزينه‌هاي آنها براي دو انتخابات بعدي خواهد بود. آيا كارگزاران احساس قرابتي با تفكر اصولگرايانه دارد؟

گويا اين روزنامه علاقه‌مند است كه كارگزاران از علي لاريجاني حمايت كند، وگرنه من به عنوان سخنگوي كارگزاران سازندگي بارها در مصاحبه‌هاي مختلف توضيح داده‌ام كه گرچه علي لاريجاني چهره سياسي معتدلي است اما كارگزاران قصد ندارد با اين طيف ائتلاف كند، ضمن اينكه تا انتخابات 1400 زمان زيادي
باقي مانده ‌‌است. همچنين بايد فعلا منتظر ماند و ديد كه اساسا لاريجاني در مجلس آينده حضور دارد يا خير و تركيب كانديداها در دو انتخابات پيش‌رو چگونه خواهد بود. فراموش نكنيم كه حزب كارگزاران سازندگي جزو معدود احزابي است كه دست‌كم به اندازه انگشت‌هاي يك دست كانديداي رياست‌جمهوري حزبي دارد و نياز نيست به دنبال علي لاريجاني برود.

اما آنچه در اين گزارش هم بر آن تاكيد شده سياست‌ورزيِ موقعيت كارگزاران است كه گاه الزامي نمي‌بينند همه حقايق را بگويند و صرفا به بيان نيمي از آن بسنده مي‌كنند. اين بيان نشان‌دهنده آن است كه كنش‌هاي غيرعلني كارگزاران نشان مي‌دهد تمايل اين حزب براي ائتلاف با راست معتدل بيشتر از حضور در جبهه اصلاحات است؟

كارگزاران حزبي است كه متناسب با واقعيات و نيازها تصميم مي‌گيرد اما درمورد انتخابات و حمايت از علي لاريجاني بايد گفت كارگزاران چهره‌هاي حزبي دارند كه هم راي بالاتري نسبت به لاريجاني دارند و هم مورد حمايت نظام هستند؛ به اين معنا كه ارتباط خوبي با بدنه حاكميت دارند، پس چه لزومي دارد كه ما به سمت اصولگرايان معتدل برويم.

اختلاف ديدگاه كارگزاران با بخشي از جريان اصلاحات كه به نگاه مشاركتي‌ها نزديك است، هميشه وجود داشته ‌است. آيا اين اختلافات نيز نمي‌تواند منجر به تعيين مرزبندي با اصلاح‌طلبان و رفتن به سمت اصولگرايان شود؟

بايد تاكيد كنم كه ميان كارگزاران و ساير اصلاح‌طلبان يا به بياني اصلاح‌طلباني كه نگاه مشاركتي‌ها را به اصلاح‌طلبي دارند، اختلاف وجود ندارد، بلكه آن را بايد تفاوت‌نظر كارشناسي ميان دو گروه موثر در جبهه اصلاحات دانست. اما درمورد اينكه آيا كارگزاراني‌ها به راست متمايل شده‌اند يا مي‌شوند، بايد گفت اساسا اصولگرايان ميانه‌رو در عرصه سياسي ايران جايي براي ايفاي نقش ندارد و حتي تاثيرگذاري‌شان را به نفع راديكال‌هاي اين جريان از دست داده‌اند. درواقع گرچه نيروهاي لايق ميان آنها وجود دارد اما اصولگرايان ميانه‌رو در جبهه خودشان هم تنها هستند. در همه دنيا مرسوم است كه روي اسب برنده شرط مي‌بندند. كارگزاران هم روي اسب بازنده شرط‌بندي نمي‌كند. اصولگرايان ميانه‌رو بازارشان را از دست داده‌اند و فعلا يك سوي سياست جولانگاه نيروهاي راديكال اين جريان شده ‌است، بنابراين هيچ احتمالي مبني بر نزديك شدن به راست ميانه‌رو براي كارگزاران سازندگي وجود ندارد.

اخيرا غلامحسين كرباسچي از جايگاه دبيركل حزب كارگزاران اظهاراتي درمورد رهبري سيدمحمد خاتمي در جريان اصلاحات داشته‌ است. به نظر شما اين‌گونه مواضع در دامن زدن به چنين برداشت‌هايي نقشي نداشته ‌است؟

درمورد مواضع آقاي كرباسچي و اظهارات او درخصوص مديريت جرياني مفصل توضيح داده‌ و تاكيد كرده‌ام كه ما رهبري كاريزماتيك خاتمي را قبول داريم، ضمن اينكه اين جريان بايد اصلاحاتي در شيوه مديريت سياسي خود انجام دهد.

اين گزارش فارغ از اظهارات كرباسچي به اظهارات باقي اعضاي حزب همچون عطريانفر استناد و تحليل كرده اين سبك از اظهارات براي جلب‌توجه نهادهاي رسمي است و مصرف انتخاباتي دارد.

كارگزاران هميشه براي مديريت عالي نظام و سياست‌هاي كلي كشور احترام قائل بوده و اين موضوع را از لوازم اصلاح‌طلبي مي‌داند. اصلاح‌طلبي كه بخواهد با رعايت قانون دست به اصلاح بزند بايد از سياست‌هاي كلي نظام حمايت كافي داشته ‌باشد.

اما در شرايطي كه همه از رايزني با شوراي نگهبان براي بازتر شدن فضا صحبت مي‌كنند، وقتي عطريانفر مي‌گويد «كساني كه درباره آزادي انتخابات بدون شوراي نگهبان سخن مي‌گويند، حتما در دايره نظام سياسي ايران مردود هستند» آيا اين حمايت از سياست‌هاي كلي است؟

قطعا ما نيز با رايزني با شوراي نگهبان و بازتر شدن فضاي انتخاباتي موافق هستيم اما شوراي نگهبان سياستگذار كلي نظام نيست، بلكه يك نهاد داوري است كه با انتقاداتي جدي مواجه است. البته من اين نقل‌قول آقاي عطريانفر را نديده‌ام اما بايد گفت شوراي نگهبان از منظر ما ناظر بر انتخابات است و اختلاف‌نظر بين ما و شوراي نگهبان به دليل تفسير اين نهاد از قانون نظارت و در واقع قائل شدن حق نظارت استصوابي براي خود است.

اين‌گونه مواضع اما مي‌تواند مصرف انتخاباتي در راستاي تاييد صلاحيت بيشتر نيز داشته ‌باشد.

اين حرف بي‌خودي است. شوراي نگهبان بخشي از قانون اساسي است و ما معتقديم كه نظارت شوراي نگهبان بايد در چارچوب قانون باشد اختلاف‌نظر ما در مورد نظارت فراتر از قانون است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون