عضو شوراي مركزي اتحاد ملت:
كارگزارانيها عملگرايند نه فرصتطلب
يكي از روزنامههاي اصلاحطلب در گزارشي در صفحه نخست خود با عنوان «پيچيدن از راست به راست؟» به اظهارات بحثانگيز غلامحسين كرباسچي، دبيركل كارگزاران سازندگي درخصوص نحوه تصميمگيري در جبهه اصلاحات و نقد عملكرد فراكسيون اميد پرداخته و با اشاره به مصاحبه 3 عضو اين حزب سياسي با خبرگزاري اصولگراي تسنيم، نتيجه گرفته كه اين تشكيلات در حال فاصلهگرفتن از جبهه اصلاحات و نزديكشدن به جريان اصولگرا است؛ اين روزنامه با كنار هم قرار دادن بخشهايي از صحبتهاي سعيد ليلاز، محمد عطريانفر و محمد قوچاني نتيجه ميگيرد كه اين افراد به عنوان اعضاي تاثيرگذار در حزب كارگزاران بر مشتركات خود و اصولگرايان تاكيد ميكنند. نويسنده مدعي شده نتيجهگيري حزب كارگزاران اين است كه مردم در انتخابات مجلس يازدهم حضور پرشوري نداشته و به اين ترتيب اصلاحطلبان در اين انتخابات شكست ميخورند؛ بنابراين از آنجا كه كارگزاران صرفا درپي ماندن در حاكميت است از هماكنون رو به سوي ائتلاف با اصولگرايان آورده تا در انتخابات مجلس يازدهم كه در اسفندماه پيشرو برگزار ميشود، پيروز انتخابات باشد و سهمي از كرسيهاي پارلمان را در اختيار بگيرد. به باور سردبير و نويسنده گزارش اخير اين روزنامه، حزب كارگزاران پس از انتخابات مجلس و در گام بعدي قصد آن دارد تا براي كانديداتوري رياستجمهوري 1400 از علي لاريجاني حمايت كند. علي تاجرنيا، عضو شوراي مركزي اتحاد ملت اما نظري يكسر متفاوت دارد.
به نظر شما به لحاظ تاريخي و در عمل، امكان ائتلاف يا حتي نزديك شدن حزب كارگزاران با جريانهاي معتدل و تندرو اصولگرا وجود دارد؟
كارگزاران سازندگي از گذشته دور به طور مشخص از پيش از دوم خرداد 76، با توجه به نوع نگاهي كه به مقوله توسعه داشتند، در كنار آقاي خاتمي ايستادند و طي 24 سال گذشته نيز حزب كارگزاران سازندگي در جناح و جريان اصلاحات حضور داشتند. هنوز هم معتقد هستيم كه بدنه اصلي حزب كارگزاران، خصوصا بدنه اعضاي اين حزب در سراسر كشور، مجموعههايي هستند كه همراه نيروهاي اصلاحطلبان به شمار ميآيند. حتي در شوراي مركزي حزب كارگزاران هم اين جانبداري و تمايل به حضور در جريان اصلاحات ديده ميشود و صرفا چند مصاحبه از چند عضو حزب كارگزاران را نبايد به مساله جدايي اين حزب از جبهه اصلاحات اختصاص داد. اگر هم زمينههايي به دليل نگرشي در حزب كارگزاران وجود دارد، نبايد جريان اصلاحطلب و نيروهاي وابسته به اين جبهه، بر اين موارد تاكيد كند و حزب كارگزاران و نيروهاي وابسته به آنها را به اين سمت سوق بدهيم. در كل تا به امروز چهره موثر حزب كارگزاران جزو چهرههاي موثر و تاثيرگذار جريان اصلاحطلبي هستند و بدون شك در انتخابات پيشرو هم جداي از جبهه اصلاحطلبان نخواهند بود.
پس علت انتشار اين مطلب چيست؟
طبيعي است كه در واقع در شرايط خاص سياسي كشور و شفاف نبودن مسائل ممكن است برخي از مصاحبهها و صحبتها صورت بگيرد و تفسيري اينچنيني از آنها به دست بيايد؛ ولي به نظر ميرسد نويسنده روزنامه شرق سعي كرده كه خيلي زود به استقبال جدا شدن حزب كارگزاران از بدنه اصلاحطلبان و رفتن به سمت جريان مقابل باشد. اما به نظر ميرسد كه چنين تحليلي آن هم با تكيه بر يكي دو مصاحبه، تحليلي عجولانه است.
به نظر ميرسد بخشي از موضعگيري اخير در گزارش شرق به مصاحبه بعضي اعضاي ارشد كارگزاران با خبرگزاري اصولگراي تسنيم و علت اين كار بازميگردد. به نظر شما چرا اعضاي كارگزاران سازندگي اين خبرگزاري را براي گفتوگو درباره مسائل دروني جريان اصلاحات انتخاب كردهاند؟
در واقع حزب كارگزاران يك جريان سياسي عملگرا است و خود اين حزب فينفسه فاقد گفتمان ويژه و خاص براي پيشبرد اهداف خود است. بنابراين با توجه به اين رويكرد عملگرايانه، طبيعي است كه اينچنين انتخابهايي صورت بگيرد و با خبرگزاريهايي همچون تسنيم هم مصاحبه كنند. يا حتي در شرايطي ديده شده كه برخي از وابستگان اقتصادي حزب كارگزاران سازندگي با مجموعههاي تندرو هم فعاليت داشته باشند. به نظرم اين موارد به نوع نگرش و رويكرد عملگرايانه اين حزب برميگردد. قطعا حزب كارگزاران سازندگي با مجموعههاي تندروي اصولگرايان همچون تسنيم فاصله بسيار زيادي دارد.
لازم است به اين نكته توجه كنيم كه درجريان اصلاحطلبي، حزب كارگزاران جزو عملگرايانهترين تشكلها هستند و به اين لحاظ با ديگر نيروهاي جبهه اصلاحات متفاوت هستند. اما اين به آن معناي فرصتطلبي نيست. شايد بايد مواردي اينچنيني را غلبه بيش از اندازه عملگرايي تعبير كنيم كه ميتوانند مرزهاي هويتي حزب كارگزاران را مخدوش كند. اين اعتراض به حزب كارگزاران سازندگي وارد بوده و هست. اما استفاده از كلمه فرصتطلبي بهجاي عملگرايي ناصحيح است.
در بخشي از گزارش اخير شرق، نويسنده استدلال ميكند كه حزب كارگزاران براي انتخابات رياستجمهوري 1400 به فكر حمايت از علي لاريجاني است؛ نظرتان در اين رابطه چيست؟
در مورد آقاي لاريجاني بايد گفت كه حتي بخشهايي از دولت هم در حال نزديك شدن به ايشان هستند و اين امري طبيعي است. اما به نظر من، اگر كارگزاران هم بخواهند چنين مسيري را انتخاب كنند، بدون شك خطايي استراتژيك كردهاند و به نظر ميرسد كه درنهايت اين حمايت از سوي حزب كارگزاران از علي لاريجاني اتفاق نخواهد افتاد.