شرايط با حضور ويلموتس هم تغييري نكرده
كيروش بلاگردان فدراسيون بود
علي كربلايي
بازيهاي دوستانه ضعيف با تيمهايي مثل منتخب محلات سيرالئون و ديگر تيمهاي ناشناخته آفريقايي و امريكاي مركزي، يكي از آن كليدواژههاي معروف حمله به كيروش بود. گفته ميشد سرمربي پرتغالي تيم ملي از ترس اينكه ايران جايگاهش را در رنكينگ آسيا از دست بدهد، حاضر به برگزاري بازي دوستانه با تيمهاي قدرتمند نيست. شايعاتي بود كه برخي تيمهاي ملي بزرگ مثل ايتاليا و اسپانيا آماده برگزاري بازي دوستانه با ما هستند و حتي حاضرند هيچ مبلغي هم دريافت نكنند. گفته ميشد قطر حاضر است به تيم ملي ايران امكانات كافي بدهد تا در كمپ اسپاير با برخي تيمهاي ملي بزرگ جهان ديدار دوستانه داشته باشد؛ اما كيروش زير بار نميرود كه نميرود. هر بازي دوستانه ضعيفي كه برگزار ميشد، تيري از طرف منتقدان به سمت كيروش پرتاب ميشد و او را مقصر اين وضعيت نابسامان ميدانستند. حالا بيش از هفت ماه از رفتن كارلوس كيروش ميگذرد و تيم ملي ايران ويلموتس را به عنوان سرمربي روي نيمكت خود ميبيند. اما همچنان خبري از بازيهاي دوستانه نيست. حتي ديگر همان تيمهاي ضعيف هم حاضر به بازي مقابل ايران نيستند. فدراسيون گويا حتي پول ندارد كه يك بازي دوستانه ديگر با سيرالئون برگزار كند. پس چرا كسي به ويلموتس اعتراضي نميكند؟ فرق او با كيروش چيست؟
گويا اوضاع از اين قرار است كه كيروش از فدراسيوننشينها بازي خورده بود. او گمان ميكرد همه كاره تيم ملي است و تصميمات اوست كه در تيم اجرا ميشود. او چنين چهرهاي از خودش براي رسانهها ساخته بود، اما واقعيت اين است كه فدراسيون با استفاده از فضاي موجود، ضعفهاي خودش را زير سايه كيروش پنهان ميكرد. مرد پرتغالي اگر پاهايش را توي يك كفش ميكرد و از فدراسيون ميخواست تا با آرژانتين يا برزيل بازي دوستانه بگذارد، امكانپذير نبود، چرا كه فدراسيون فوتبال ايران از پس برآورده كردن خواستههاي اوليه مثل كمپ تمريني استاندارد و درجه يك پيش از شروع تورنمنتهاي مهم هم برنميآمد. در چنين شرايطي بديهي است كه فدراسيون مهدي تاج كه تواني براي درآمدزايي از ايونتهاي مهم را هم ندارد، پيشنهاد بازي دوستانه با بزرگان دنيا را رد ميكند. اما صحنهسازي رسانهاي به گونهاي انجام شده بود كه گويي كيروش نميخواست ايران بازي درست و درماني با تيمهاي ملي بزرگ داشته باشد.
در زمان حضور كيروش در ايران هم گفته ميشد كه فدراسيون از جو عليه كيروش استفاده ميكند تا كاستيهاي خودش را بپوشاند. در آن وضعيت كه دو قطبي برانكو - كيروش تمام چيزي بود كه رسانهها به آن ميپرداختند، عملكرد فدراسيون و مديران ارشد آن از موضوعات كماهميت رسانهها بود. همه چيز زير سايه آن دوقطبي بود و فدراسيون به بهترين نحو از شرايط موجود استفاده كرد تا پيكان انتقادات را از خود دور كند. اما حالا كه كيروشي در كار نيست و برانكو هم به عربستان سعودي رفته، فدراسيون ميخواهد با ضعفهايش كه از هميشه آشكارتر است چه كار كند؟ فدراسيون مهدي تاج، چه بهانهاي براي فراهم نكردن شرايط بازي دوستانه براي آمادهسازي تيم ملي دارد؟ ويلموتس كجا بايد بازيكنانش را بشناسد؟ در بازي دوستانه با تيم ملي اميد؟ اوضاع بسيار وحشتناك است و فوتبال ايران سالهاست بازي دوستانه درخوري برگزار نكرده است.
مسوولان فدراسيون هزينه بالاي برگزاري بازي دوستانه را بهانه ميكنند. اما چرا فدراسيون نميتواند از بليتفروشي و كمپينهاي تبليغاتي هزينه اين بازي را تامين كند؟ چرا فدراسيون هرگز سراغ صداوسيما نميرود تا براي برخي بازيهاي دوستانه خاص حداقل با كمك اين سازمان بخشي از هزينهها را جبران كند و مابقي هزينهها را هم با درآمدهاي روز مسابقه و تبليغات كنار زمين تامين نميكند؟ با فروش بليتهاي 50 هزار توماني كه مبلغ چندان زيادي براي يك بازي بزرگ نيست، ميتوان 4 ميليارد تومان تنها از طريق بليتفروشي درآمدزايي كرد. ضعف فدراسيون در بازاريابي و پيدا كردن شركاي تجاري، عامل اصلي برگزار نشدن بازيهاي دوستانه است؛ اما سالها از كارلوس كيروش انتقاد ميشد. كيروش گوشت قرباني فدراسيون براي پوشاندن ضعفهاي آشكارش بود.
بايد ديد ادامه مسير چطور خواهد بود. آيا قرار است مارك ويلموتس هم به سرنوشت كيروش دچار شود؟ آيا در آينده نزديك شاهد اين خواهيم بود كه ويلموتس قرار است مقصر نابسامانيهاي فدراسيون معرفي بشود؟ چطور در شرايطي كه ميتوان ستارهاي مثل لوئيز فيگو را براي قرعهكشي جام جهاني به ايران آورد و به گفته فردوسيپور تمام هزينهها را هم توسط اسپانسر تامين كرد، نميتوان يك تيم ملي را به كشور آورد و با استفاده از امكان تبليغاتي بسيار بيشتر برگزاري يك بازي دوستانه به نسبت پخش مراسم قرعهكشي، هزينهها را تامين نكرد؟ فدراسيون گاهي تحريمها را بهانه ميكند. اما خوب ميدانيم كه تحريمها شامل حال ورزش نميشود و به عنوان مثال تيم ملي واليبال ايران به راحتي با تيمي مثل فرانسه بازي دوستانه برگزار ميكند، تيم ملي فوتسال زنان ايران با ايتاليا و روسيه بازي دوستانه برگزار ميكند و حتي تيم ملي كشتي ايران با تيم ملي كشتي امريكا جام دوستي برگزار ميكند.
بايد ديد آيا در آينده هم گفته ميشود خواست ويلموتس اين است كه با تيمهاي بزرگ دنيا بازي نكنيم؟ قرار است چند سال ديگر هم به همين منوال طي بشود و ايران فرصت محك زدن خودش در بازيهاي بزرگ را از دست بدهد و سر بزنگاههاي تاريخي مثل بازي با ژاپن كارش گير كند؟