كسالتبار، مثل فوتبال ملي
علي كربلايي
در حالي كه امروز تيمهاي ملي كاستاريكا و اروگوئه قرار است با هم ديدار كنند، گوستاوو ماتوساس سرمربي كاستاريكاييها از سمت خود كنارهگيري كرده است. دليل كنارهگيري او تاخير در پرداخت دستمزد، مشكل با بازيكنان يا نتايج ضعيف نبود. ماتوساس در كنفرانس خبري اعلام كرد فاصله زياد بين بازيهاي ملي حوصله او را سر برده و اين شغل مناسب او نيست. او گفته: «احساس ميكنم ماندن من نميتواند اثر چنداني داشته باشد. من در اين مدت ويديوهاي زيادي را تماشا كردهام و اين كاري نيست كه به آن علاقهمند باشم.» گوستاوو ماتوساس آرژانتينيالاصل است و براي تيم ملي كاستاريكا چندباري به ميدان رفته. او قرار است هدايت تيم مكزيكي اتلتيكو سنلوئيس را برعهده بگيرد. باشگاهي كه در ليگ مكزيك به ميدان ميرود و 50درصد سهام آن متعلق به باشگاه اتلتيكومادريد است. اين باشگاه اين فصل به ليگ برتر رسيده و 6 سال از زمان تاسيس آن ميگذرد. بايد پرسيد چه اتفاقي رخ ميدهد كه يك مربي حضور در تيمي ملي كه شانس بالايي براي حضور در جام جهاني دارد را برنميتابد و سراغ يك باشگاه معمولي در ليگ مكزيك ميرود؟ گوستاوو با حضور روي نيمكت كاستاريكا در جام جهاني ميتوانست خودش را به تمام دنيا معرفي كند، اما چرا به ليگ مكزيك رفت؟ از نظر حرفهاي، اين تصميم چندان منطقي به نظر نميرسد. ويترين جامجهاني بسيار پررنگ و لعابتر از ليگ مكزيك است. اما موضوعي كه ماتوساس از آن صحبت كرده، يكي از بحثهاي اصلي بين هواداران فوتبال هم هست.
در تقويم هر فصل فوتبالي، روزهايي مشخص به بازيهاي ملي تعلق دارد كه اصطلاحا به آنها «فيفا دي» گفته ميشود. روزهايي كه با فرارسيدنشان اغلب هواداران حرفهاي فوتبال ماتم ميگيرند و به نوعي از تعطيلي «فوتبال» براي مدتي مشخص صحبت ميكنند. اين موضوع تبديل به يك دغدغه اساسي شده و همزمان، فيفا، يوفا و ساير كنفدراسيونها سعي دارند با برگزاري تورنمنتهاي جديد يخ اين روزها را آب كنند و هواداران را تشويق به تماشاي بازيهاي ملي بكنند. البته اين يك چالش و دغدغه جديد است و شايد عمر آن به قرن جديد برسد. دليل اين موضوع چيست؟
دليل اصلي چنين اتفاقي، فاصله گرفتن كيفيت بازيهاي باشگاهي و ملي است. باشگاهها روزبهروز ابعاد فني فوتبال را گسترش ميدهند و هر فصل شاهد سريعترين شدن فوتبال و افزوده شدن تاكتيكها و ضدتاكتيكهاي جديدي هستيم. با برنامههاي علمي باشگاهها بازيكنان به نهايت بهرهوري فيزيكي رسيدهاند و يك بازيكن معمولي در طول يك بازي 12 كيلومتر بيوقفه ميدود. هرچند اين افزايش قدرت فيزيكي كيفيت بازيهاي ملي را هم بالا برده، اما مساله اصلي در نوع ارايه بازي است. كادر فني يك تيم باشگاهي يك ماه فرصت دارد تا پيش از آغاز فصل جديد رقابتها با تيم تمرين كند و بازيكنان هفت روز هفته دراختيار باشگاهها هستند. سطح شناخت بازيكنان از يكديگر و درك متقابل بازي همتيميها به درجه بالايي ميرسد و عليالقاعده كيفيت بهتري در زمين چمن به نمايش ميگذارند. مقايسه بازيهاي ليگ برتر انگليس با تورنمنتي مثل ليگ ملتهاي اروپا يا مقايسه ليگ قهرمانان اروپا با جام جهاني، به خوبي نشان ميدهد تفاوت كيفي تورنمنتهاي باشگاهي و ملي تا چه اندازه زياد است. باشگاهها اين فرصت را دارند بهترين بازيكنان جهان را از تمام دنيا جذب كنند و تيمهاي ملي محدود به مرزهاي جغرافيايي و سياسي هستند، ضمن اينكه اختلاف سطح تيمهاي ملي و باشگاهي زياد است. در هر فيفا دي، شايد يك يا دو بازي جذاب در طول آن يكي، دو هفته وجود داشته باشد، اما در باشگاهها تعداد بازيهاي مهم و با حضور تيمهايي همسطح بيشتر است.
نسلهاي قبلي هوادار فوتبال، تماشاي فوتبال را ابتدا با بازيهاي ملي تجربه كردهاند. صحبت درمورد هواداران بينالمللي فوتبال است؛ هواداراني از هنگكنگ، اوگاندا، ايران، سوئد، امريكا يا هر نقطه ديگري از دنيا كه شيفته تيمهاي برتر اروپايي است كه با جديت تمام اخبار و رويدادهاي مربوط به باشگاه محبوبشان را دنبال ميكنند. در گذشته اين دسته از هواداران فوتبال ديدنشان مربوط به تورنمنتهاي ملي و پخش ليگهاي برتر اروپايي و ليگ قهرمانان در شبكههاي بينالمللي و در سطح جهان، حتي نزديك به تورنمنتهاي ملي هم نبود. چنين هواداراني، همانطور كه امروز افراد زيادي را ميبينيم كه ديوانه غولهاي باشگاهي اروپايي هستند، ديوانه تيمهاي ملي بودند. شديدتر از يك ايتاليايي بعد از پنالتي باجو اشك ميريختند و مثل رود گوليت از آلمانيها متنفر بودند. امروز اما اوضاع كمي تغيير كرده و طرفداري از يك تيم ملي غير از تيم زادگاه، مساله فراگيري نيست و اگر هم باشد در سطح علاقه است، نه هواداري سفت و سخت. فوتبال باشگاهي، خلاف گذشته به ويترين فوتبال تبديل شده و فوتبال ملي زير سايه آن قرار گرفته است.
اين دو دليل، باعث شده اين سالها بازيهاي ملي تبديل به روزهايي كسالتآور شوند. مساله كيفيت، مسالهاي اساسي و مهم است. گوستاوو ماتوساس هم از همين موضوع حوصلهاش سر رفت و استعفا داد.