• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4460 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۰ شهريور

پيرمحمد ملازهي، كارشناس مسائل افغانستان در گفت ‌و گو با «اعتماد»:

مرگ مذاكرات با طالبان هميشگي نيست

گروه جهان 

شكست مذاكرات دولت ترامپ با طالبان افغانستان و اعلام مرگ مذاكرات از سوي واشنگتن، نگراني‌ها در مورد وضعيت امنيتي در افغانستان را تشديد كرده است. در آستانه برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري در افغانستان، هم طالبان و هم امريكا اعلام كرده‌اند سطح درگيري‌ها را با يكديگر افزايش مي‌دهند. پيرمحمد ملازهي معتقد است كه هر چند امكان افزايش مقطعي درگيري‌ها در افغانستان وجود دارد اما توقف مذاكرات ميان امريكا و طالبان دايمي نيست. به گفته اين كارشناس مسائل افغانستان، طالبان صرفا با مذاكره در دوحه نشان داده كه مواضع خود را تعديل كرده است و انتظار مي‌رود كه در شرايط جديد حاضر به گفت‌وگوهاي بيشتر و حتي توافق با امريكا باشد. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي روزنامه «اعتماد» با پيرمحمد ملازهي، كارشناس مسائل افغانستان را مطالعه مي‌كنيد.

 

چرا دونالد ترامپ بعد از 9 دور مذاكره با طالبان در دوحه قطر اين مذاكرات را تعليق كرد؟

دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا به‌ شدت در مورد امضاي توافق‌نامه نهايي بين طالبان و زلمي خليل‌زاد، نماينده امريكا تحت فشار بود. مخالفت‌هاي بسيار جدي در داخل امريكا با اين اقدام وجود داشت و به ويژه دعوت ترامپ از سران طالبان و رييس‌جمهور افغانستان براي حضور در كمپ ‌ديويد هم قطعا بدون مخالف نبوده است. در دو سطح شاهد مخالفت مقام‌هاي امريكايي با اين اقدام ترامپ بوديم. نمايندگان تاثيرگذار كنگره مخالفت خود را با عقب‌نشيني نيروهاي امريكايي از افغانستان اعلام كرده‌ بودند و خواهان قرار گرفتن در جريان كامل مذاكرات طالبان با زلمي خليل‌زاد بودند. نماينده امريكا حاضر به شركت در جلسات كنگره نشده و اطلاعاتي از جزييات مذاكراتش در اختيار قانون‌گذاران قرار نداده‌ بود در نتيجه بدبيني نسبت به توافق احتمالي در مجلسين سنا و نمايندگان امريكا افزايش يافت. در قوه مجريه هم نظرات مختلفي وجود داشت. وزير خارجه در تاييد توافقي كه توسط زلمي خليل‌زاد پذيرفته ‌شده ‌بود، خودداري كرد. وزارت دفاع و شوراي امنيت ملي امريكا هم با مفاد اين توافق موافق نبودند.

درون افغانستان هم انتقادهايي از اين مذاكرات وجود داشت. ارگ رياست‌جمهوري به دليل كنار گذاشته ‌شدن از روند مذاكرات ناراضي بود و رفتار شخص زلمي خليل‌زاد كه حاضر نشد، متن پيش‌نويس توافق را در اختيار دولت قرار دهد اين نارضايتي را افزايش داد. زماني كه خليل‌زاد براي گزارش آخرين دور مذاكراتش با دولت افغانستان به كابل رفت به سران دولت افغانستان فقط اجازه داد كه متن پيش‌نويس توافقش را فقط در حضور او براي مدت محدودي از رو مطالعه كنند و حاضر نشد، نسخه‌اي از آن را در اختيار دولت كابل قرار دهد. اين رويكرد باعث نگراني در ميان سران سياسي افغانستان شد كه واشنگتن، معامله‌اي محرمانه با طالبان انجام داده و ارگ رياست‌جمهوري را در اين مسير دور زده است.

مجموعه اين شرايط باعث شد، دونالد ترامپ از تصميمش براي امضاي توافق با طالبان عقب‌نشيني كند. كشته شدن يك نظامي امريكايي در حمله انتحاري كابل، بهانه‌اي در اختيار ترامپ قرار داد كه با ظاهرسازي بتواند عقب‌نشيني خود را پنهان كند و آن را به اقدامات طالبان نسبت دهد.

فكر مي‌كنيد لغو اين مذاكرات چه تاثيري بر آينده جنگ در افغانستان داشته ‌باشد؟

حقيقت اين است كه اين ابتكار ترامپ براي تعليق مذاكرات و لغو ديدار كمپ‌ ديويد يك تاكتيك مذاكراتي است. گمان نمي‌كنم كه مذاكرات ميان طالبان و دولت امريكا براي هميشه قطع شود. پيش‌بيني مي‌كنم كه ما در دوره كوتاهي شاهد افزايش نبردها در افغانستان باشيم به ويژه اينكه امريكايي‌ها ممكن است دوباره نيروهاي هوايي خود را براي پوشش عمليات نظاميان دولت افغانستان به كار گيرند. اما اين افزايش رويارويي دليل نمي‌شود كه ديگر هيچگاه شاهد از سرگيري مذاكرات نباشيم. اين مسيري است كه شروع شده و ادامه خواهد يافت. جنگ در افغانستان به بن‌بست رسيده و طالبان هم به اين نتيجه رسيده كه نمي‌تواند با استفاده از زور كابل را اشغال كند و امارت اسلامي خود را تشكيل دهد. امريكايي‌ها هم به اين نتيجه رسيده‌اند كه نمي‌توانند به صورت نظامي پيروز شوند چراكه بعد از 18 سال جنگ نه تنها طالبان كاملا عقب رانده نشده بلكه نزديك به 44 درصد از خاك افغانستان تحت تسلط اين گروه شبه‌ نظامي قرار دارد.

بعد از بن‌بست كامل نظامي در جنگ افغانستان الان با اظهارنظر اخير ترامپ يك بن‌بست سياسي هم شكل گرفت. اما اين بن‌بست قابل برطرف كردن است. دور ديگري از مذاكرات ممكن است در مكان ديگري يا حتي ميان دولت افغانستان و طالبان آغاز شود. به گمان من تعليق مذاكرات طولاني نيست و دوباره طرفين به مذاكره بازمي‌گردند.

با توجه به نزديك شدن موعد برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري در افغانستان، اصولا آيا دورنمايي براي گفت‌وگوي بين‌افغاني براي حل و فصل مسائل جاري افغانستان وجود دارد؟

طالبان به صورت مشخص با اين دولت افغانستان مشكل دارند و معتقدند كه دولت وحدت ملي دست ‌نشانده امريكا و محصول نقشه‌هاي جان كري، وزير خارجه پيشين امريكاست. ممكن است اگر فرد ديگري در كابل به قدرت برسد و شرايط ديگري در كابل حاكم شود، موضع خود را تعديل كنند. همزمان نبايد فراموش كرد كه حاميان اصلي طالبان يعني پاكستان و عربستان سعودي بعد از توقف مذاكرات ميان امريكا و طالبان به ‌شدت تحت فشار قرار خواهند گرفت تا حمايت خود را از اين گروه قطع كنند. اگر كمك‌هاي خارجي به ويژه از طرف پاكستان و عربستان سعودي در اختيار طالبان قرار نگيرد واقعا براي اين گروه امكان‌پذير نيست كه به مدت طولاني در خلأ و بدون دريافت كمك‌هاي مادي و تسليحاتي به جنگ در افغانستان ادامه دهد. به نظر من شرايط كنوني هر چند به لحاظ امنيتي شكننده است اما نبايد تصور كرد كه هيچگاه امكان مذاكره پيش نمي‌آيد. طالبان قطعا با دولت وحدت ملي به رياست اشرف غني و عبدالله عبدالله وارد گفت‌وگو نمي‌شود اما اگر در انتخابات آينده دولت جديدي روي كار بيايد يا شرايطي به وجود آيد كه يك دولت موقت انتقالي شكل بگيرد شايد طالبان حاضر به مذاكره شود.

اما بايد توجه كرد برخلاف انتظار امريكايي‌ها، كه علاقه‌مند هستند تا با وعده مشاركت در قدرت، طالبان را به مذاكره وادار كنند، طالبان همه قدرت را مي‌خواهد. طالبان همان‌گونه كه زلمي خليل‌زاد را وادار كرد تا عبارت «امارت اسلامي افغانستان» را در توافق خود براي خطاب كردن اين گروه شبه ‌نظامي به كار ببرد از مذاكره با گروه‌هاي سياسي افغانستان هم چيزي جز احياي دولت خودشان نمي‌خواهند. اما در عين حال هيچ راهي جز راه‌حل سياسي براي افغانستان وجود ندارد. راه‌حل سياسي فقط از طريق مذاكره امكان‌پذير است. روزگاري سران طالبان ميز مذاكره را «دروازه جهنم» مي‌ناميدند. اما حالا اندك انعطافي در مواضع خود نشان داده‌اند و دست‌كم در حال حاضر نه تنها پاي ميز مذاكره نشسته‌اند بلكه با نماينده دولت امريكا به توافق هم رسيدند در نتيجه در ادامه مي‌توان انتظار داشت كه با گفت‌وگوهاي بيشتر شاهد تعديل بيشتر مواضع طالبان باشيم.

وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران هم نسبت به وضعيت افغانستان اظهار نگراني كرده و پيشنهاد تشكيل يك سازوكار منطقه‌اي براي تسهيل گفت‌وگوهاي بين‌افغان داده است. فكر مي‌كنيد چنين پيشنهاد تا چه اندازه راهگشا باشد؟

40 سال است كه افغانستان در جنگ داخلي يا اشغال خارجي قرار داشته است. بايد ديد اين جنگ‌ها چه عواملي دارد؟ در 3 سطح مي‌توان بازيگران جنگ افغانستان را دسته‌بندي كرد. در سطح داخلي، تضادهاي قومي و مذهبي يكي از عوامل درگيري‌هاي داخلي است. حداقل 4 گروه قومي قدرتمند پشتون، تاجيك، ازبك و هزاره‌ها هر يك بخشي يا تمامي قدرت را براي خود مي‌خواهند. انحصار قدرت در طول 300 سال گذشته به جز دو مقطع كوتاه كه تاجيك‌ها قدرت را در افغانستان در اختيار داشته‌اند، حكومت مركزي در اختيار پشتون‌ها بوده است. اين رقابت‌ها از 300 سال پيش وجود داشت و همچنان نيز ادامه دارند. مساله ديگر مساله منطقه‌اي است. گروهي از همسايگان افغانستان عملا در ادامه درگيري‌ها نقش دارند و به نوعي مي‌توان گفت كه در حال جنگ نيابتي در اين كشور هستند. پاكستان، هند و كشورهاي آسياي ميانه از يك‌ سو و كشورهاي منطقه همچون عربستان سعودي و تركيه هر يك منافع خاص خود را در افغانستان دنبال مي‌كنند. عربستان سعودي، قطر، امارات و تركيه از گروه‌هاي خاص در اين كشور حمايت مي‌كنند. در سطح سوم قدرت‌هاي جهاني هستند كه به جنگ در افغانستان در مقاطع مختلف دامن زده‌اند از جمله امريكا و در دوران جنگ سرد، شوروي كه افغانستان را كليد جنگ سرد و «بازي بزرگ» مي‌ناميدند. در گذشته بريتانيا و روسيه تزاري و اكنون هم قدرت‌هايي همچون چين، روسيه، هند و امريكا در اين كشور با يكديگر رقابت مي‌كنند.

براي حل و فصل اين رقابت‌ها مي‌توان پيشنهاد ايران را يك راه‌حل سازنده دانست. اگر كشورهاي همسايه افغانستان بتوانند همكاري موثري براي ايجاد زمينه گفت‌وگو داشته‌ باشند و در همكاري با شركاي بين‌المللي خود، هم رقابت‌هاي جهاني در افغانستان را مهار كنند و هم جنگ نيابتي در اين كشور را متوقف كنند. بازيگران دخيل در افغانستان از كشورهاي همسايه گرفته تا هند و كشورهاي اسلامي همچنين چين و روسيه كه امنيت ملي خود را در گرو وضع افغانستان مي‌بينند و حتي اروپا و امريكا مي‌توانند در يك ابتكار بين‌المللي براي حل و فصل مساله افغانستان با هم همكاري كنند. اگر شرايطي منطقه‌اي يا بين‌المللي ايجاد شود كه همه كشورهاي بازيگر بپذيرند كه از آتش‌افروزي، رقابت و دخالت در افغانستان پرهيز كنند، آنگاه فرصتي براي مردم افغانستان پيش مي‌آيد كه بتوانند با يكديگر گفت‌وگو كنند. اما فعلا خوش‌بيني زيادي در مورد شكل‌گيري چنين اجماع منطقه‌اي و بين‌المللي وجود ندارد.

يك ماه مانده به انتخابات رياست‌جمهوري افغانستان آيا دورنمايي براي تشكيل يك دولت با ثبات در اين كشور وجود دارد؟

از بين 18 نفري كه براي انتخابات رياست‌جمهوري نامزد شده ‌بودند، بخت حنيف اتمر براي رسيدن به قدرت از همه بيشتر بود اما اخيرا اعلام كرده كه تيم او ديگر به رقابت در انتخابات ادامه نمي‌دهد. در بين بقيه نامزدها بخت اشرف غني از بقيه بيشتر است. غني كم و بيش شناخته شده‌تر از ديگر نامزدهاست و همزمان صاحب قدرت و برگزار‌كننده انتخابات است. مهم‌ترين رقيب براي او در حال حاضر عبدالله عبدالله است. عبدالله هر چند نسبت تاجيك و پشتون دارد و از طرف پدري تاجيك و از طرف مادري پشتون است اما در ميان پشتون‌ها از اقبال چنداني برخوردار نيست چراكه او را نماينده تاجيك‌ها تصور مي‌كنند. اگر انتخابات برگزار شود احتمالا رقابت اصلي ميان غني و عبدالله خواهد بود. تنها در صورتي كه تمامي نامزدهاي ديگر به نفع عبدالله كناره‌گيري كنند و جبهه شمالي‌ها به صورت يك‌دست پشت سر عبدالله عبدالله بايستد، امكان شكست اشرف غني در انتخابات پيش ‌رو وجود دارد به ويژه كه طالبان در مناطق پشتون نشيني كه تحت كنترل اين گروه است، اجازه برگزاري انتخابات نخواهد داد يا در مسير برگزاري آن مانع ايجاد مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون