« فكر ميكنم در مورد اظهارات ايشان سوء برداشت شده است. به نظرم منظور خانم نژاد بهرام ايستگاههاي قديمي مترو بوده است. بله واقعيت اين است كه در برخي ايستگاههاي قديمي كه سالها قبل ساخته شده، فضاي آسانسور يا پله برقي پيشبيني نشده است. مثل ايستگاه 15 خرداد. الان هم به گفته كارشناسان، فضاي آنها اجازه جانمايي و نصب آسانسور و پله برقي را به ما نميدهد؛ وگرنه از اين پس هيچ ايستگاهي در متروي تهران راهاندازي نميشود مگر اينكه همراه با پله برقي باشد.» اين سخنان محسن پورسيدآقايي بخشي از توضيحات و واكنش معاون حمل و نقل ترافيك تهران در مورد اظهارات زهرا نژادبهرام، عضو شوراي شهر تهران است كه اين روزها با هجمههاي بسياري همراه بوده است. نژادبهرام كه اتفاقا خود، نماينده شورا در ستاد مناسبسازي شهرداري تهران هم هست، چندي قبل در جريان گفتوگو با خبرنگاران گفته بود، به عقيده من تمام ايستگاههاي مترو لازم نيست آسانسور و پله برقي داشته باشند. او البته در همين سخنان تصريح كرده بود كه منظورش آن است كه به دليل كمبود بودجه يا نداشتن فضاي كافي نميتوان ايستگاههاي قديمي كه فاقد آسانسور و پله برقي هستند را به پله برقي و آسانسور مجهز كرد. اما با اين وجود مثل بسياري از موارد، خيلي از رسانهها با تيتر كردن قسمت اول سخنان اين عضو شورا باعث شدند تا موجي از انتقادها و واكنشها به سخنان اين عضو هياترييسه شورا آغاز شود.
اما در هر صورت همين سخنان كافي بود تا جنجالي رسانهاي آغاز شود. از يك سو رسانهها و افكار عمومي اين پرسش را مطرح ميكردند كه مگر ميشود در دنياي امروز، ايستگاههايي ساخته و افتتاح شود كه فاقد پله برقي و آسانسور باشد و اينكه در اين صورت تكليف شهروندان كمتوان مانند: معلولان و سالخوردگان و كودكان براي استفاده از مترو چه خواهد بود؟ و از طرفي برخي معلولان و افرادي كه خود را از حاميان معلولان ميدانستند، بهشدت نسبت به اين اظهارات واكنش نشان ميدادند. همين واكنشها باعث شد تا در عرض چند روز حجم واكنشها و فشار افكار عمومي آنچنان زياد شود كه مجبور شود در حاشيه جلسه شوراي شهر روز يكشنبه و در جمع خبرنگاران توضيحاتي را در تكميل اخبار منتشرشده ارايه دهد. نژادبهرام درباره انتقاد برخي شهروندان به نبود پله برقي در همه ايستگاههاي مترو، ابتدا با تكرار سخنان قبلي خود گفت: باز هم تكرار ميكنم كه ضرورتي ندارد همه ايستگاهها داراي پله برقي باشد چرا كه در عمل با كمبود بودجه مواجهيم و همين براي ما محدوديتهايي را در مورد مناسبسازي ايجاد كرده است. البته اين موضوع در دستور كار است كه ايستگاههايي كه از قبل تامين آسانسور و پله برقي براي آنها پيشبيني شده، آسانسور و پلهبرقيهايشان به تدريج نصب شود.
ادامه هجمهها
با اين وجود همانطور كه قابل پيشبيني هم بود، حاشيههاي اين سخنان بازهم همچنان ادامه پيدا كرد؛ بهطوريكه ديروز و در نشست خبري معاون حمل و نقل ترافيك شهرداري تهران، پورسيدآقايي در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد اظهارنظر زهرا نژادبهرام مبني براينكه لازم نيست همه ايستگاههاي مترو داراي پله برقي و آسانسور باشند، گفت: فكر ميكنم در مورد اظهارات ايشان سوء برداشت شده است. به نظرم منظور خانم نژادبهرام ايستگاههاي قديمي مترو بوده است. بله واقعيت اين است كه در برخي ايستگاههاي قديمي كه سالها قبل ساخته شده، فضاي آسانسور يا پله برقي پيشبيني نشده است، مثل ايستگاه 15 خرداد. الان هم به گفته كارشناسان، فضاي آنها اجازه جانمايي و نصب آسانسور و پله برقي را به ما نميدهد؛ وگرنه از اين پس هيچ ايستگاهي در مترو تهران راهاندازي نميشود مگر اينكه همراه با پله برقي باشد.
با تمام اين تفاصيل، واكنشهاي تند معلولان و انجمنهاي حامي همچنان ادامه داشت. چنانچه برخي شهروندان يا معلولان در فضاي مجازي به نقد سخنان نژاد بهرام پرداخته و از آن گلايه كرده بودند. به عنوان مثال، يكي از اين كاربران در اين مورد نوشته است: «آقا اين اصلا فقط مخصوص معلولان نيست كه، افراد مسن، خانمهاي باردار، افرادي كه موقتا دچار مشكل حركتي هستند (مثلا يكي پاش شكسته) و ... خيليهاي ديگه هم لازمه از آسانسور يا پلهبرقي استفاده كنند.»
يكي ديگر از كاربران فضاي مجازي هم با اظهار تعجب از اين سخنان گفته است: «عجيبه اين حرف و خدا كنه واقعي نباشه! .... شهرداريها البته به درستي، يك ساختمان خصوصي چند طبقه را ملزم به نصب آسانسور ميكنند اما به خودشان كه ميرسند ميگويند ما ملزم نيستيم؟ آن هم براي يك طرح شهري؟
كوروش هم به عنوان يكي ديگر از اين منتقدان در همين زمينه نوشته است: «انتظار داشتم شوراي شهر اصلاحطلب #تهران در برخورد با مواردي مانند حقوق #توانيابان اگر حتي طبق وظيفهاش لايحهاي مصوب نميكند، لااقل با اين اظهارات نابخردانه اعضايش نمك بر زخم اين قشر از جامعه نپاشند.»
اينها تنها بخشي از توييتها و اظهارنظرهاي شهروندان و معلولاني بود كه به سخنان عضو شوراي شهر تهران واكنش نشان داده بودند.
اين اظهارات در حالي بود كه نژاد بهرام در گفتوگو با «اعتماد»، در واكنش به اظهارنظرهاي كاربران فضاي مجازي يا افرادي كه خود را از فعالان حوزه معلولان معرفي ميكنند، اعلام كرد: در چندين نوبت و به صورت تلفني با نمايندگان انجمنهاي مرتبط با معلولان هم صحبت كردم. آنها نيز پذيرفتند كه اين بحثها كارشناسي شده است و حرفهاي من عضو شورا نيست. براي همين قرار شد در جلسات مشتركي كه خواهيم داشت اين موارد را بررسي كنيم.
توييتها و واكنشهاي تند برخي كاربران فضاي مجازي درحالي مطرح ميشود كه حتي چند تن از چهرههاي شناخته شده و فعالان حوزه معلولين نيز اعلام كردند كه سخنان اين عضو شوراي شهر كارشناسي و منطبق بر واقعيتهاي جامعه و به دور از فضاي احساسي است. علي عين القضات يكي از معلولان فعال در اين حوزه است كه در اين خصوص نوشت: عضو محترم هياترييسه شوراي اسلامي شهر تهران در بهرهبرداري از ايستگاههاي خط چهار مترو دراظهارنظري واقعبينانه و به دور از عوامفريبي، دليل عدم مناسبسازي برخي ايستگاهها را تنگناهاي مالي و وجود سازههاي قديمي و عدم جانمايي مناسب در زمان ساخت تعدادي از ايستگاهها عنوان و به ضرورت مناسبسازي خطوط مترو و تجهيز كليه ايستگاهها به پله برقي و آسانسور تاكيد كرده است.
او در ادامه نوشت: اما اين مطلب، در بين گروههاي هدف و فضاي مجازي به غلط اينگونه بازتاب يافت كه «شهرداري الزامي براي مناسبسازي تمامي ايستگاههاي مترو ندارد!» ولي اين سوء برداشت، نافي خدمات شورا و شهرداري نيست چراكه بنده به عنوان فردي كه سالها در شهرداري افتخار خدمت به معلولين را دارم از نزديك شاهد پيگيري و جديت خانم دكتر نژادبهرام در ستاد مناسبسازي شهرداري بودهام و اهتمام ايشان در ريلگذاري مسير صحيح فعاليتهاي ستاد مناسبسازي فضاهاي شهري را شاهد بودهام. با اين وجود او از نژادبهرام دعوت كرد تا براي رفع سوءتفاهم از اين اظهارنظر و اقناع سازمانهاي مردمنهاد و افراد داراي معلوليت، در جلسه پرسش و پاسخ با حضور افراد داراي معلوليت پيرامون فعاليتهاي شوراي شهر و شهرداري در خصوص مناسبسازي فضاهاي شهري حاضر شوند و گزارشي از اقدامات انجام شده در شهر و برنامههاي در دست اقدام را ارايه كنند.
متروها در صدر مناسبسازي
چندي قبل فرنوش نوبخت رييس هيات مديره و مديرعامل شركت بهرهبرداري متروي تهران و حومه در گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه در حال حاضر ۱۲۱ ايستگاه مترو در پايتخت وجود دارد كه در تسهيل ترافيك شهر تهران بسيار تاثيرگذار است، عنوان كرد: طبق آمار در خط يك متروي تهران ۵۰ آسانسور و ۱۶۶ پله برقي وجود دارد كه ميتوان گفت تقريبا نياز افراد را رفع ميكند. در خط دو متروي تهران نيز ۴۶ آسانسور و ۱۲۴ پله برقي وجود دارد. در خط سه متروي تهران هيچ آسانسوري وجود ندارد و تنها ۲۴۰ عدد پله برقي براي رفت و آمد تهيه شده است. خط چهار مترو ۱ آسانسور و ۲۰۹ پله برقي دارد.
نوبخت اضافه كرد: همچنين در خط پنج؛ ۵۴ آسانسور و ۲۹ پله برقي وجود دارد كه نسبت به تعداد ايستگاهها وضعيت مناسبتري دارد. خط هفت تازه تاسيس شده و هماكنون داراي ۵۴ پله برقي است و فعلا هيچ آسانسوري براي ايستگاههاي بهرهبرداري شده تعبيه نشده است.
به گفته مديرعامل شركت بهرهبرداري متروي تهران و حومه مناسبسازي تمام ايستگاه در دستور كار قرار دارد و مسوولان مرتبط در تلاش هستند تا دسترسي افراد معلول به ايستگاههاي خطوط مترو راحتتر شود.
نوبخت همچنين در اين گفتوگو در مورد اهم فعاليتهاي انجام شده براي نابينايان و معلولين، توضيح داد: شركت بهرهبرداري متروي تهران اقدامهايي را نيز براي معلولين و نابينايان انجام داده كه باعث رضايت اين قشر از جامعه شده است كه يكي از اين فعاليتها، اجراي مسير برجسته ويژه تردد نابينايان در بعضي ايستگاههاي مترو با اولويت نزديك بودن به مراكز مرتبط با امور نابينايان است. براي كمك و تسهيل در استفاده سالمندان و جانبازان از خدمات مترو، در هر واگن قطار چهار صندلي و جمعا در هر قطار حداقل ۲۸ صندلي با نصب برچسبهاي مخصوص به سالمندان و معلولين اختصاص داده شده است.
كارشناسي شده است
اما نژاد بهرام همچنان معتقد است كه اين سخنان واقعيت شهر ماست و موضوعاتي كارشناسي شده است و راه گريزي براي آن نيست. او در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به اين سوال كه بر چه مبنايي همچنان بر اظهارات خود پافشاري ميكنيد، گفت: اين را من نميگويم، كارشناسان ميگويند. واقعيت اين است كه رسانهها به دنبال تيتر جذاب هستند و خوانندگان هم معمولا همان تيتر را ميخوانند و توجه چنداني به ادامه خبر ندارند! برخي رسانهها هم به نظر ميرسد به دنبال سوءاستفاده از اين تيترها براي رسيدن به مقاصد سياسي، حزبي و... خود هستند! در مورد اين خبر هم به نظر ميرسد جامعه به اصل قضيه توجهي نكرده است. صحبت من اين بوده و هست كه بررسيهاي ما نشان ميدهد برخي ايستگاههاي قديمي، ظرفيت و فضاي نصب آسانسور و پلهبرقي را ندارند يا اگر بخواهيم و فضا هم اجازه بدهد اين ابزار را نصب كنيم، بايد هزينههاي كلاني متقبل شويم كه واقعا توجيهي ندارد. يعني در اين گيرودار مشكلات مالي شهرداري و بودجه اندكي كه براي مناسبسازي شهر تهران در نظر گرفته شده است؛ بايد چندين برابر بودجه مناسبسازي را صرف نصب آسانسور در چند ايستگاه كنيم.
او با ذكر اينكه هيچ اصل مديريتي و اخلاقي نميگويد كه شما كل بودجه يك بخش را صرف چند قسمت بكنيد، گفت: من واقعا نميدانم اينهمه واكنشهاي احساسي و غيرمنطقي به يك موضوع كارشناسي به چه دليلي است. حتي من با انجمنهاي مرتبط با معلولان هم در چندين نوبت صحبت كردم و قرار شد در جلسات مشتركي كه خواهيم داشت اين موارد را بررسي كنيم اما باز هم بسياري از شهروندان بنده را محكوم به بيتوجهي به حقوق معلولان و كمتوانها ميكنند و حتي من را دشمن اين قشر ميدانند، در حالي كه من به صورت داوطلب دو سال است كه به عنوان نماينده شوراي شهر در كميته مناسبسازي شهرداري فعاليت ميكنم و با دوندگيهايي كه داشتم خوشبختانه اين ستاد كه عملا تعطيل شده بود و دستاوردي نداشت، دوباره فعال شد. ما در طول اين دو سال اجازه نداديم كه حتي يك پروژه عمراني شهري بدون مناسبسازي افتتاح شود. آن وقت اين بيانصافي است كه بنده را متهم به بيتوجهي به مشكلات معلولان ميكنند.
اين عضو ستاد مناسبسازي شهرداري تهران در پايان تاكيد كرد: من هم واقعا و از ته دل خوشحال ميشوم كه همه متروهاي ما داراي پلهبرقي و آسانسور شوند. ولي وقتي كه بررسيهاي فني، آن را ممكن نميداند يا شهرداري هم نميتواند از پس بودجه سرسامآور مناسبسازي متروها برآيد، چه ميتوان كرد؟ براي همين هم بود كه گفتم به دنبال آن هستيم تا نقشه و مكان ايستگاههاي فاقد آسانسور و پلهبرقي را منتشر كنيم تا كمتوانان عزيز بتوانند مسيرشان را به گونهاي انتخاب كنند كه از ايستگاههاي داراي تجهيزات يادشده استفاده كنند. در حال حاضر اين شايد بهترين و عمليترين كاري باشد كه بتوانيم براي معلولان و سالخوردگان انجام دهيم.