• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۷ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4487 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۱ مهر

زندگي در ميان دفاتر شركت‌ها و بساز و بفروش‌ها

نيوشا طبيبي

داستان انتقال پايتخت و بنا كردن شهري به عنوان مركزيت سياسي كشور، از چند دهه پيش تا الان مطرح است. ظاهرا دوباره اين طرح در دستور كار قرار گرفته كه رييس شوراي شهر تهران درباره آن مي‌گويد: «هزينه جابه‌جايي صدها هزار ميليارد تومان است. مي‌توان با نيمي از اين مبالغ معضلات تهران را حل كرد.»

همان‌طور كه رييس شورا اشاره كرده‌اند، جا گذاشتن مردمي كه در تهران زندگي مي‌كنند و با مشكلات و معضلات خودشان و رفتن به جاي ديگر، فقط به معني پاك كردن صورت مساله است. ناديده گرفتن چند ميليون نفر مردمي كه در اين شهر با انواع و اقسام معضلات درگير هستند و رفتن به پايتختي نو، چه مشكلي را از تهران حل خواهد كرد؟ تهران شهر محرومي است. به پارك‌ها و تعداد دكترها و تعداد سينماهايش نگاه نكنيد. الان در اكثر شهرهاي ايران پارك و سينما و خيابان‌هاي آسفالت و تميز وجود دارد. زندگي در تهران به سادگي زندگي در شهرهاي ديگر نيست.

تهران در چشم عده‌اي فقط بستري براي پولسازي است. اينجا نشد، مي‌روند جاي ديگر. رويش بي‌حد و حصر و بي‌حساب و كتاب ساختمان‌هاي عظيم و بي‌قاعده و زشت در اين شهر را ببينيد. كمتر سازنده‌اي به زيبايي شهر و نماي ساختمانش فكر كرده. هر چه ساختمان زيباي قديمي داشتيم از بين بردند حالا دلالان و بساز و بفروش‌ها دست از سر ساختمان‌هاي ۲۰ و ۳۰ ساله هم بر نمي‌دارند. اگر در يكي از اين خانه‌ها زندگي كنيد با مزاحمت روزانه آنان روبه‌رو مي‌شويد كه به اصرار از شما مي‌خواهند با آنها شريك شويد و خانه قديمي را «بكوبيد» و يكي از اين ساختمان‌هاي زشت با نماي رومي يا كمپوزيت تحويل بگيريد. در طول دهه‌هاي پيش هيچ نظارتي از سوي دستگاه‌هاي مسوول روي احداث نما و زيبايي آن در تهران وجود نداشته و شايد امروز هم نداشته باشد.

براي آن عده كه تهران محل كسب و كارشان است و به راستي خون اين شهر را مكيده‌اند و در هر كوچه و خيابانش ساختماني زشت و بدقواره برپا كرده‌اند، چيزي به نام علاقه به شهر و اهميت دادن به حقوق همشهري‌ها موضوعيت ندارد. بساز و بفروش‌ها به محله‌ها حمله مي‌كنند، ساختمان‌ها را يكي بعد از ديگري تخريب مي‌كنند، آسايش رواني و آرامش روز و شب و تعطيلي مردم محله را زايل مي‌كنند و دست آخر بناي زشتي علم مي‌كنند كه براي ساكنانش امكانات شهري
به اندازه وجود ندارد. آنها چيزي از معماري تاريخي و هويت تهران نمي‌دانند، اگر هم بدانند، اهميتي براي‌شان ندارد، پول مهم است.

محله‌هاي تهران اندك‌اندك به دست شركت‌ها فتح مي‌شوند. خانه‌ها و آپارتمان‌ها در دل محلات مسكوني تبديل به دفاتر تجاري مي‌شوند. هر روز صبح تا شام عده زيادي كارمند و مراجعه‌كننده با خودروهاي‌شان وارد محلات مسكوني مي‌شوند و از امكانات شهري استفاده و عرصه را بر اهالي تنگ مي‌كنند. اين يكي از معضلات جدي شهر تهران است. با تاسيس روزانه صدها و هزارها شركت در تهران و خلأ قانوني براي ممنوعيت استفاده از اماكن مسكوني براي دفاتر اداري، ديگر هيچ جاي تهران از بي‌ترتيبي ناشي از به‌هم آميختن بافت‌هاي مختلف در امان نخواهد بود.

حقيقتا اين منصفانه نيست كه بساز و بفروش‌ها و شركت‌هاي مستقر در محلات مسكوني، براي سودجويي و پرداخت هزينه‌هاي كمتر، مردم عادي را كه در خانه و محله خودشان زندگي مي‌كنند دچار زحمت كنند. واقعا به چه دليل فلان شركت عمراني متعلق به شهري ديگر بايد در محله‌اي كاملا مسكوني در تهران ساختماني عظيم با تعداد زيادي كارمند داشته باشد؟

چند سال پيش طرحي براي حذف دفاتر مركزي سازمان‌ها و نهادها و شركت‌هاي دولتي از تهران مطرح شد. كاري درست بود كه در عمل مجال اجرا پيدا نكرد. آيا با وجود زيرساخت‌هاي پيشرفته و مناسب ارتباطي و اينترنتي در همه مراكز استان‌ها و شهرهاي بزرگ ايران باز هم لازم است كه شركت سيمان يكي از شهرهاي جنوبي در تهران تشكيلات عريض و طويلي داشته باشد و به مشكلات تهران اضافه كند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون