آيا پايداريها همچنان از پيروزي در پايتخت نااميدند؟
دوئل جليلي و قاليباف در مشهد
يك فعال رسانهاي نزديك به عارف، زمزمهها در مورد عدم كانديداتوري او را تكذيب كرد
گروه سياسي
بازار گمانهزنيها دوباره داغ شده است و حالا از هر گوشه و كناري زمزمهاي درباره آمدنها و نيامدنها به گوش ميرسد؛ گاهي نامي براي آمدن به ميدان انتخابات مجلس يازدهم بر سر زبانها ميافتد و گاهي هم اخباري از نيامدن فرد ديگري به گوش ميرسد؛ گاهي هم سمتوسوي بازارگرميها نه افراد را بلكه جناحهاي سياسي را نشانه ميرود؛ آن هم با اخباري درباره رسيدن به يك ليست واحد يا شروع يك انشقاق و اختلاف از درون يك جريان؛ خلاصه آنكه بگوييم ذات انتخابات و فصل انتخابات است يا خبرسازي رسانهاي، ماههاي منتهي به انتخابات اسفندماه 98 هر روزش با اخباري از اين دست ميگذرد.
چراغ سبز پايداري
«جبهه پايداري» كه ظهور و بروزش از فراكسيون «انقلاب اسلامي» در مجلس هشتم شروع شد و با حمايت دولت محمود احمدينژاد در انتخابات سال ۹۰ توانست ۸۲ كرسي از ۲۹۰ كرسي را در مجلس نهم به دست آورد، پس از كوچ احمدينژاد از خيابان پاستور، روند نزولي خود را آغاز كرد اما همچنان به عنوان گروهي كه در طيف راست تندرو تعريف ميشود، نقش خود را در معادلات انتخاباتي حفظ كرده و تا امروز هم تلاش داشته تا آخرين سنگر خود يعني تعداد محدود كرسيهاي پارلمان را براي خود حفظ كند. براي همين گاهي اختلافات بر سر سهمخواهيها درباره تعداد كرسيهاي پايداري در ليست اصولگرايي بالا ميگيرد و زير ميز مذاكره ميزنند، گاهي هم شرايط بر وفق مراد ميچرخد و باز صحبتها حول ليست واحد و وحدت اصولگرايان گل مياندازد. مصداق بارز اين به قول معروف با دست پس زدن و با پا پيش كشيدنهاي پايداري را ميتوان در اظهارات چندماه پيش مرتضي آقاتهراني، دبيركل اين جبهه سياسي در مقايسه با آنچه امروز ورد زبان پايداريها شده است، جستوجو كرد.
آقاتهراني اواخر تيرماه در ديدار با جمعي از نخبگان سياسي و دانشگاهي از مدل انتخاباتي جبهه پايداري سخن گفته بود و تاكيد كرده بود كه ديگر جريانهاي سياسي اصولگرا ميتوانند از اين مدل تبعيت كنند. او گفته بود: «جبهه پايداري بر اساس بررسيها و استفاده از تجارب گذشته خود با جريانهاي انقلابي براي انتخابات مجلس در سال جاري به مدلي براي همافزايي و وحدت رسيده است و بر اساس آن مدل، ارتباطات و فعاليتهاي خودش را با ديگر تشكلهاي انقلابي در جهت تحقق گفتمان انقلاب اسلامي و روي كارآمدن مجلس انقلابي عملياتي ميكند.» درست سهماه پس از صحبتهاي آقاي دبيركل كه رنگي از جدا شدن مسير پايداريها از اصولگرايان داشت اما صحبتهاي جديدي با رويكردي ديگر، اينبار از زبان سخنگوي جبهه پايداري در استان خراسان رضوي به گوش ميرسد. مصطفي باقرزاده در پاسخ به اين پرسش كه آيا در صورت عدم تاييد ليست شوراي وحدت اصولگرايان، جبهه پايداري ليست مجزا ارايه خواهد داد، به ايسنا گفته است: «در حال حاضر ما ليست مجزا ارايه نميكنيم، زيرا فرآيند وحدت در مسيري كه پيش ميرود، بالاتر از حداقلهاي جبهه پايداري را دارد، اما براي اينكه در زمان نهايي اظهارنظر كنيم بايد ادامه مسير را رصد كرد و ديد كه ادامه مسير نيز با اين پارامترها طي ميشود يا به دليل دخالتهايي كه بعضا برخي گروههاي سياسي، بيشتر از مركز كشور علاقهمند هستند در عرصههاي استاني دخالت كنند، ممكن است تغييراتي در آن رقم بخورد.» باقرزاده ادامه ميدهد: «اينكه جريان جبهه پايداري قائل به فهرست نهايي خواهد شد يا نه را بايد به ادامه مسير نشست گروههاي مختلف انقلابي در عرصه وحدت موكول كرد. آنچه خود را نشان ميدهد، دورنماي بسيار روشني است كه همه افراد و گروهها توانستند با اين دورنما دور هم بنشينند و جمعبندي كنند. ممكن است انتقاداتي نسبت به اين قضيه وجود داشته باشد كه بيان آن در بستر فعلي جايز و صلاح نيست، زيرا اگر انتقاداتي كه به صورت علني مطرح ميشود در قالب مصاحبه و خبر خود را نشان دهد، به جريان وحدت ضربه ميزند.» صحبتهايي كه به نظر ميرسد چراغ سبز پايداريها به اصولگرايان باشد و حكايت از رسيدن به سهمي مطلوب براي جاي گرفتن بر كرسيهاي بهارستان.
گزينه اصلح پايداريها
همان سال ۹۲ كه با پرايدش به ساختمان وزارت كشور رفت تا بدون اطلاع به اصولگرايان، كانديداي يازدهمين انتخابات رياستجمهوري شود، رسما مهر پاياني بر روزگاري زد كه صرفا يك ديپلمات بود و همان زمان تبديل شد به آخرين شانس حلقهاي كه نگران به انزوا رفتنشان پس از دولت محمود احمدينژاد بودند. وقتي كامران باقريلنكراني مجوز كانديداتوري در انتخابات 92 را نگرفت، جليلي شد كانديداي اصلح جريان پايداري؛ كسي كه براي رويارويي با حسن روحاني و ديگر كانديداهاي جريان اصولگرايي پا به انتخابات گذاشت و البته روزنه اميدي را هم در دل جريان معطوف به خود زنده كرد اما طولي نكشيد كه اين اميد تبديل به سراب شد و از رسيدن به ساختمان خيابان پاستور بازماند.
در انتخابات ۹۶ نيز او باز هم يك گزينه اصلح بود اما به تعبير خودش از «قبيله اصولگرايي» جا ماند؛ هرچند در طول اين 2 سالي كه از انتخابات 96 ميگذرد، جليلي با سلسله جلسات «دولت سايه» خود را در راس اخبار نگه داشته و اين تصور را ايجاد كرده است كه ظاهرا بايد بار ديگر شاهد ظهور و بروز او در انتخابات 1400 باشيم. هرچند بعضي اخبار اين روزها حكايت از آن دارد كه گويا جليلي چندان هم بدش نميآيد به جاي رفتن به خيابان پاستور، به ساختمان هرميشكل ميدان بهارستان برود، تا مگر آنجا سكونشين شود. اما پرسش اينجاست اگر قرار باشد سعيد جليلي به عنوان سرليستي از سوي جبهه پايداري معرفي شود، اين سرليستي براي كدام شهر و استان قرار است بسته شود؟!
رويارويي جليلي و قاليباف
از مهمترين پايگاههاي پايداري در طول اين سالها قم، مشهد، اصفهان و البته تهران بوده است؛ جليلي سياستمدار مشهدي است كه وجاهت ايستادن در ستونهاي بالايي فهرستهاي انتخاباتي اصولگرايان را دارد. با اين حساب، شايد جديترين گمانهاي كه به عنوان محل حضور او در انتخابات مطرح باشد، شهرهاي مشهد و تهران است. چنانكه چندي پيش نيز زمزمههايي درباره سرليستي او از تهران به گوش رسيد. اما پرسش مهمتر وقتي مطرح ميشود كه در صورت سرليستي او، آيا بايد شاهد رويارويي «آقاتهراني» و «جليلي» باشيم؟! به هر حال بعيد است كه يك جبهه سياسي، دبيركل خود را به گزينهاي ديگر ترجيح دهد. اين بحثها اما مطرح بود كه ناگهان زمزمههايي از سرليستي جليلي، اينبار در مشهد به گوش رسيد.
اما اينجا هم باز علامت سوالي وجود دارد و آن، متوجه محمدباقر قاليباف است. فردي كه پس از انتخابات رياستجمهوري سال 96 روش و منشي ديگر در پيش گرفت و با طرح «نو اصولگرايي» و «مجلس نو» در قد و قامت ليدر سياسي ظاهر شد. اتفاقا دايره صحبتها درباره قاليباف هم كم گسترده نبود و زمزمههايي درباره حضور او راس ليست اصولگرايان، آن هم از مشهد، زادگاهش به گوش ميرسيد. حالا با همه اين گمانهزنيها رضا شيرانخراساني از نمايندگان نزديك به قاليباف در مجلس از تكذيب كانديداتوري قاليباف و جليلي از مشهد خبر ميدهد. او به خبرآنلاين گفته است: «قطعا جليلي و قاليباف از حوزه مشهد كانديدا نميشوند و صحبتهايي كه در اين زمينه مطرح ميشود، درست نيست.» او ادامه ميدهد: «در مشهد پروسهاي چيده شده است كه همه جبهههاي اصولگرا اعم از پايداري و ساير جبهه به ليست واحد براي انتخابات مجلس برسند.» رضا شيرانخراساني ادامه ميدهد: «قطعا علاوه بر نمايندگان فعلي، نمايندگان ادوار و افراد جديدي هم در اين ليست خواهند بود، شورايي كه در اين زمينه تصميمگيري ميكند، معيارهايي دارد كه بر اساس آن افراد را انتخاب و بعد در مورد هر يك از افراد رايگيري ميشود.» او ميگويد: «با قطعيت ميگويم آقاي قاليباف نه از مشهد و نه از تهران كانديدا نميشود، چراكه قصدي براي حضور در انتخابات مجلس ندارد، اما اينكه ليستي در مشهد ارايه ندهند، بحث ديگري است و شايد ليستي از جانب قاليباف ارايه شود. » اين نماينده مجلس همچنين درباره احتمال كانديداتوري سعيد جليلي گفت: «آقاي جليلي نيز از مشهد كانديدا نميشود، اما شايد از شهرهاي ديگر در انتخابات مجلس كانديدا شود.»
عارف؛ آمدن يا نيامدن؟
البته اين خبرهاي ضد و نقيض درباره انتخابات تنها مختص اردوگاه اصولگرايي نيست و جناح اصلاحطلب هم كم از اين خبرها ندارد. با اين تفاوت كه اين روزها اغلب زمزمههاي انتخاباتي آن هم با چاشني آمدن و نيامدن حول محور «محمدرضا عارف» ميچرخد؛ مانند صحبتهاي اخير عبدالله ناصري كه به نامهنيوز گفته است: «آقاي عارف به احتمال زياد وارد مجلس آينده نخواهد شد. او براي آنكه راحتتر بتواند براي انتخابات رياستجمهوري 1400 تلاش كند، نامزد انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي نميشود.» او البته درباره گزينههاي ديگر جريان اصلاحات براي سرليستي در انتخابات مجلس اظهار كرد: «خبر ندارم چون عضو شوراي عالي سياستگذاري نيستم، اما چون اصلاحطلبان با مردم تعامل اقناعكنندهاي ندارند، به همين راحتي نميتوانند وارد مجلس شوند.»
عليرضا خامسيان، فعال رسانهاي نزديك به محمدرضا عارف درباره صحت و سقم اين خبر به «اعتماد» ميگويد: «كسي نميتواند به نيابت از آقاي عارف صحبت كند. دوستان حق دارند تحليلشان را مطرح كنند اما كسي سخنگوي آقاي عارف نيست.» او همچنين درباره صحت و سقم اصل خبر، فارغ از آنكه از زبان چه كسي مطرح شده نيز ميگويد: «هنوز تا انتخابات مجلس، چند ماهي فاصله داريم و هيچ چيز درباره افراد و شخصيتهاي سياسي و حضورشان در انتخابات مشخص نيست.»