• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4495 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱ آبان

نتيجه خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان چه مي‌شود؟

زندگي با قوانين طالبان

ترجمه: هديه عابدي

 

 

در طول دو سال گذشته، هر دو حزب دموكرات و جمهوري‌خواه به اين توافق رسيده‌اند كه امريكا بايد افغانستان را ترك كند. تابستان امسال دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا چندين بار ادعا كرد قصد دارد نيروهاي نظامي كشورش را از خاك افغانستان بيرون بكشد. نامزد‌هاي رياست‌جمهوري حزب دموكرات نيز همين ادعا را مطرح كردند. در مناظره‌هاي ماه سپتامبر، اليزابت وارن، سناتور ايالت ماساچوست و يكي از نامزدهاي رياست‌جمهوري از حزب دموكرات وعده داد نيروهاي نظامي كشورش را بدون هيچ‌گونه توافقي با طالبان به خانه برگرداند. جو بايدن، معاون رييس‌جمهور سابق نيز تصريح كرده بود «ما به حضور نظاميان امريكا در آن منطقه نيازي نداريم. من آنها را به خانه برمي‌گردانم.» اما طرفداران اين ماموريت معتقدند كه خروج كامل نيروهاي امريكايي از افغانستان فاجعه‌بار بوده و مسير گروه‌هاي تروريستي را براي بازسازي بهشتي امن هموار مي‌كند. اين بي‌ميلي امريكا براي ماندن در افغانستان 17 سال پس از شروع جنگ چندان هم تعجب‌برانگيز نيست. از سال 2010 و 2011 كه حدود
100 هزار نيروي نظامي به افغانستان اعزام شدند، مشاركت امريكا در عمليات فعال نظامي در اين كشور به‌شدت كاهش يافته است. 14 هزار نيروي امريكايي باقي مانده در افغانستان با حملات هوايي، شناسايي و مشاوره نظامي از نيروهاي امنيتي افغان حمايت مي‌كنند. سربازان افغان و پليس اين كشور در خط مقدم دفاع از شهرها عليه طالبان مي‌جنگند، در حالي كه عمليات‌هاي ويژه امريكا به تلاش براي مقابله با گروهك‌هاي القاعده و داعش مي‌پردازد. امريكا مبارزه عليه اين گروه‌هاي تروريستي را بي‌وقفه ادامه داده است و بسياري از مخالفان اين مبارزات بيش از اين نمي‌توانند اين موضوع را تحمل كنند. اما اگر امريكا بدون توافق صلح نيروهاي خود را از خاك افغانستان بيرون ببرد، واقعا چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اين كار چه باعث به وجود آمدن فاجعه شود و چه عواقب آن قابل مديريت باشد، سياستگذاران امريكايي همين حالا بايد مخاطرات اين اقدام را بررسي كنند تا بعدا غافلگير نشوند.

آشفته‌بازار پس از خروج امريكا

احتمالا بلافاصله پس از خروج نظاميان امريكا از افغانستان، طالبان به سرعت پيشروي خواهد كرد. اتفاقاتي كه از سال 2014 تا 2016 رخ داد نشان مي‌دهد بايد احتياط كرد. در اين دو سال واشنگتن حملات هوايي خود را كاهش داد چرا كه معتقد بود اين كار موجب مي‌شود نيروهاي افغان‌ ياد بگيرند بدون كمك نيروهاي امريكايي چگونه بجنگند. در نتيجه اين كار طالبان توانست چندين استان افغانستان مانند قندوز و هلمند را تصرف كند. تلفات سنگين و فرار از خدمت باعث شد قدرت نظاميان و پليس افغانستان كاهش يابد. در سال 2016 ايالات متحده تصميم گرفت حملات هوايي خود را دوباره آغاز كند و به اين ترتيب جلوي پيشروي طالبان گرفته شد. اگر ترامپ تصميم بگيرد در سال 2021 يا پيش از آن نيروهاي امريكايي را به طور كامل از خاك افغانستان خارج كند، طبيعتا اين حملات هوايي ديگر انجام نخواهد شد. واشنگتن تمامي پايگاه‌هاي خود را تعطيل و حمايت از نيروهاي افغان را قطع مي‌كند. كليه هواپيماهاي بدون سرنشين و سربازان امريكايي، خصوصا نيروها و مشاوران عملياتي ويژه به خانه بازمي‌گردند. متحدان امريكا و كشورهاي عضو ائتلاف نيز بدون شك 8700 نيروي نظامي خود را از منطقه خارج مي‌كنند. واشنگتن مي‌تواند در سطحي پايين‌تر به حمايت مالي از نيروهاي افغان ادامه دهد، اما كنگره به محض اينكه نيروهاي امريكايي از خطر دور شوند، قطعا به چنين حمايتي پايان مي‌دهد. اينكه خروج نظاميان امريكايي از افغانستان چقدر طول مي‌كشد موضوعي قابل بحث است: دولت اوباما، رييس‌جمهور پيشين امريكا اين زمان را 30ماه اعلام كرده بود، اما برخي معتقدند كه اين زمان كوتاه‌تر نيز مي‌شود.در اواخر فرآيند خروج نظاميان امريكايي، توازن نيروهاي نظامي در افغانستان به هم مي‌ريزد. هيبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان احتمالا به مراكز استان‌هايي مانند قندوز و لشكرگاه حمله خواهد كرد. ارتش افغانستان و پليس اين كشور بدون حمايت نيروهاي امريكا قادر نخواهند بود از اين شهرها حفاظت كنند. سال بعد، طالبان با اشغال شهرهاي بزرگي مانند قندهار و جلال‌آباد قدرت خود را افزايش خواهد داد. نيروهاي عمليات ويژه افغانستان، اداره امنيت ملي و برخي رهبران قبيله‌اي سرسخت با چنگ و دندان خواهند جنگيد. اما اين احتمال نيز وجود دارد كه شمار قابل توجهي از سربازان و نيروهاي پليس اقدام به فرار كرده و كار طالبان را براي درهم شكستن دفاع شهرهاي بزرگ راحت كنند. اگر چنين اتفاقي رخ دهد كابل خود به خود سقوط خواهد كرد. زماني كه رهبران قبايل، پليس، سربازان و كشاورزان بفهمند كه باد به كدام سمت مي‌وزد، ستون‌هاي كاخ حكومت افغانستان فرو خواهد ريخت. به عقيده پروفسور توماس بارفيلد اتفاقات سال 2001 و حتي قبل از آن نيز به همين شكل رخ داد. او در كتاب خود به نام «يك تاريخ سياسي و فرهنگي» مي‌نويسد: جنگ افغانستان، نبرد سرنوشت‌سازي نداشت. طالبان درست همان‌طوري كه براي به قدرت رسيدن، مردم را متقاعد كرد كه بدون جنگ نيز برنده بازي هستند؛ در روندي معكوس در جنگ شكست خورد.اما كابل يك شانس براي نجات دارد. ممكن است ارتش افغانستان بر دفاع از پايتخت متمركز شود و فرماند‌هان ارتشي تاجيك، ازبك و هزاره- كه پيش‌تر ائتلاف شمال را تشكيل داده‌اند- نيروهاي نظامي خود را براي كمك به ارتش بسيج كنند. قدرت‌هاي خارجي نيز مي‌توانند با طالبان مقابله كنند: روسيه، در دفاع از ازبك‌ها و تاجيك‌ها (دوستان ديرينه خود)؛ ايران براي محافظت از شيعيان هزاره و هند به منظور محدود كردن تاثير پاكستان. هيچ يك از اين كشورها از دولت افغانستان حمايت كامل نمي‌كنند، اما پيروزي طالبان نيز به نفع هيچ‌كدام نخواهد بود. صرف نظر از سرنوشت كابل، به هر حال طالبان كنترل حداقل نيمي از كشور از جمله چندين شهر، اراضي حاصلخيز و ذخاير معدني را به دست مي‌گيرد. در چنين شرايطي، القاعده، داعش و گروه‌هاي همفكر به قلمرو و منابع دسترسي پيدا مي‌كنند. ديگر تروريست‌هاي خارجي نيز به آنها ملحق شده و پيروزي طالبان بر امريكا براي آنها به يك چراغ راه تبديل مي‌شود.

كورسوي اميد براي تروريست‌ها

شواهد كمي مبني بر تمايل طالبان براي حمله به
ايالات‌متحده وجود دارد، حتي اگر بر افغانستان حكومت كند. رهبران طالبان ممكن است حتي گروه‌هاي تروريستي را از ايجاد دردسر منع كنند. اما بعيد است كه بخواهند به صورت فيزيكي از برنامه‌ريزي، آماده‌سازي و هماهنگي حملات تروريستي ديگران جلوگيري كنند؛ خصوصا زماني كه هيچ توافق صلحي وجود ندارد. در طول اين سال‌ها، اعضاي فعلي و پيشين طالبان اعتراف كرده‌اند كه القاعده را دوست خود مي‌دانند و احساس مي‌كنند نبايد از آنها درخواست شود كه به دوست خود حمله كنند. در ماه آگوست، سهيل شاهين، سخنگوي طالبان ادعا كرد كه مي‌داند در بحث 11 سپتامبر هيچ مدركي عليه القاعده وجود ندارد. برخي از كارشناسان معتقدند كه تلافي‌جويي امريكا به خاطر حملات 11 سپتامبر طالبان را وادار مي‌كند روابط خود را با القاعده قطع كند، اما بسياري از اعضاي طالبان مي‌گويند القاعده امريكا را شكست داده‌ است. به نظر آنها، اعضاي القاعده تنها كساني هستند كه تاكنون توانسته‌اند درس بزرگي به امريكا بدهند. اما مساله داعش كاملا جداست، چرا كه طالبان فعالانه با آن مي‌جنگد. پس از خروج نيروهاي امريكايي از خاك افغانستان، نيروهاي داعش از بمباران امريكا در امان خواهند ماند. در آن زمان احتمالا طالبان حملات خود را عليه داعش افزايش مي‌دهد يا مي‌تواند با برقراري يك خط دفاعي محكم به سادگي در برابر آنها مقاومت كند. براي جلوگيري از چنين اتفاقي رهبران طالبان در ايجاد فاصله ميان خودشان و القاعده محتاطانه عمل مي‌كنند، زيرا اين گروه متحد اصلي آنها در مقابله با داعش است. تجربه حضور داعش در عراق و سوريه نشان داده است كه اگر گروه‌هاي تروريستي قلمرو خودشان را داشته باشند چه اتفاقي خواهد افتاد. كنترل رقه، موصل و شهرهاي ديگر فضاي كافي براي مخفي شدن، عضوگيري، آموزش، برنامه‌ريزي و تبليغات را در اختيار داعش قرار داد. تمامي اينها زماني اتفاق افتاد كه داعش تحت فشار نظامي بسيار شديد از سوي امريكا بود. همزمان با دوره‌اي كه داعش بيشترين گستره قلمرو را داشت،
35 حمله مربوط به داعش در اروپا و امريكا اتفاق افتاد كه باعث كشته و زخمي شدن حدود 2000 نفر شد. پس از خروج كامل امريكا از افغانستان بدون هيچگونه توافقي، القاعده و ديگر گروه‌هاي تروريستي مي‌توانند حملات بيشتري را عليه امريكا برنامه‌ريزي كنند. اما نتيجه دقيق و ابعاد خطرات پس از خروج امريكا را نمي‌توان حدس زد. علاوه براين، دفاع ملي امريكا بسيار قوي‌تر از زمان 2001 است و مي‌تواند از نقشه‌هاي تروريستي در ابعاد 11 سپتامبر جلوگيري كند. چرا امريكا بايد نگران خطر نامشخصي باشد كه ممكن است روزي در آينده از جانب افغانستان گريبانگيرش كند؟امريكا مي‌تواند به جاي خروج نيروهاي خود از افغانستان، تلاش‌هاي خود براي انعطاف‌پذيري يا توانايي تحمل يك حمله و تلفات آن را بيشتر كند. اما شايد اكنون زمان مناسبي براي اتخاذ چنين تصميمي نبوده و اين تغيير شايد از نظر سياسي به صلاح نباشد. توافق صلح درست مي‌تواند ضرورت بروز چنين وضعيتي را از بين ببرد. واشنگتن هنوز بايد بداند كه سرراست‌ترين روش ممكن براي خروج از افغانستان، همزيستي با خطر تروريسم است.

حكومت طالبان

در سال اول پس از خروج امريكا، با شدت گرفتن حملات طالبان، افغان‌ها از افزايش ناگهاني خشونت رنج خواهند برد. زندگي در نواحي تحت كنترل نيروهاي طالبان بسيار سخت خواهد بود. طالبان اخيرا سعي كرده كه سياست‌هاي خود را تعديل كند اما با گسترش حضور تروريست‌ها، زنان كساني هستند كه اول از همه آزادي به دست آورده خود را از دست مي‌دهند. اگرچه در بلند‌مدت اوضاع تغيير مي‌كند. اگر طالبان كنترل كشور را در دست بگيرد، خشونت در نواحي تحت كنترل از بين مي‌رود. حضور طالبان در صدر قدرت موجب از دست رفتن آزادي و تضعيف اقتصاد افغانستان مي‌شود و ممكن است افغان‌ها محروم و مظلوم شوند اما حداقل زنده خواهند ماند.

منبع: فارين افيرز

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون