• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4502 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۳ آبان

بي‌بي‌سي در اين دوران «اخبار كذب» نياز به استراتژي جديد دارد

سه نامه و روايت از رسانه انگليسي

ترجمه: فريده وكيلي

 

 

سه چهره رسانه‌اي با انتشار سه نامه در «گاردين» به چالش بزرگ اين روزهاي رسانه‌هاي بريتانيا پرداختند؛ چالش برگزيت، چالشي كه شايد مختص به جهان سياست باشد اما با خواندن اين نامه‌ها متوجه مي‌شويد كه به اندازه سياستمداران درگير با برگزيت، رسانه‌ها هم تحت‌تاثير اين ماجرا هستند. نگراني درباره از دست رفتن اهميت حقيقت و نحوه پوشش اخبار توسط بي‌بي‌‌سي كه مهم‌ترين رسانه براي مردم بريتانيا در اين روزهاست، حرف اصلي اين نامه‌ها و روايت خاطره‌هاست. آلن‌واكر در نامه اول مي‌گويد كه رسانه‌ها به درستي چالش برگزيت را پوشش نداده‌اند. فيليپ پيوي از روايت سميرا احمد و ادعاي او مبني بر اعمال تبعيض در بي‌بي‌سي مي‌گويد و در نهايت خاطره گيلز اوكلي از ديويد آتنبورو مدير اجرايي سابق بي‌بي‌سي و خستگي‌اش از كار در اين رسانه است. اين سه نامه را باهم مي‌خوانيم.

نامه اول؛ آلن‌واكر

تحليل اميلي بل، درباره كوتاهي بي‌بي‌سي در رساندن اهميت چالش برگزيت، تحت عنوان «بحران مديريت بي‌بي‌سي در شرايط خطرناك» كه در روز 21 اكتبر منتشر شد، به دليل نقش بسيار تاثيرگذار اين كمپاني در گذشته و امروز بر مذاكرات ملي، بايد در صفحات اول تمام روزنامه‌ها منتشر مي‌شد.

او به درستي مي‌گويد: «بخش خبري بي‌بي‌سي فاقد اتوريته كافي يا استراتژي قدرتمند در مقابل هجوم تبليغات است؛ در حالي كه بخش روزنامه‌نگاري آن تلاش مي‌كند در لحظات حساس كنوني ثابت‌قدم بماند. ما با اخبار جنجالي تغذيه مي‌شويم كه از نظر آماري فاقد ارزش است. اين ادعاي روزنامه‌نگاران مبني بر «نظر بسياري از كارشناسان....» كه طي ملاقات كوتاهي تهيه مي‌شود، همه جعلي است. خبرهاي آنان حاكي از نظر اكثريت است كه صحت ندارد. ملت در حال گمراه شدن توسط خبرگزاري دولتي خود است».

در اين شرايط حساس سياسي، صداقت امري بسيار ضروري است. تمام روزنامه‌نگاران سياسي و مديران شبكه‌هاي تلويزيوني بايد «سخن‌راني 2019 مك تاگارت» نوشته دورتي بايرون را بخوانند كه در آن به نقش اساسي آنها در حمايت از حقيقت يادآوري مي‌كند. انجام اين مهم، در دوران «خبرهاي كذب»، نياز به يك استراتژي تازه دارد، به ويژه وقتي نخست‌وزير بازي شل‌كن، سفت‌كن با حقيقت به راه انداخته و مسوول مطبوعاتي او مديريت كمپين غيرمعتبر ترك اتحاديه اروپا را به عهده دارد.

 

نامه دوم؛ فيليپ پيوي

سميرا احمد در جهت محكوم كردن رفتار نادرست شبكه بي‌بي‌سي با ناگا مونچتي، مجري اين شبكه، با صراحت گفته است: «اين شبكه در طول اين بيست سال هيچ‌چيز تازه‌اي نياموخته است. من براي كميسيون برابري نژادي فعاليت مي‌كنم و از من خواسته شد تا به ادعاي وجود تبعيض نژادي در شبكه جهاني بي‌بي‌سي كه از جانب اتحاديه صنفي رسانه‌ها (Bectu) مطرح شده بود، رسيدگي كنم.

اتحاديه به من گفت در شبكه‌هاي متعلق به اقليت‌هاي قومي و سياهان (BME)، ميزان گزينش مديران به همان نسبت سفيدپوستان است، اما بسيار كمتر از آنها ترفيع مي‌گيرند. تصور آنها اين است كه مجريان سياه‌پوست و اقليت‌هاي قومي به‌واسطه مهارت‌هاي زباني و داشتن آشنايي با سابقه فرهنگي خود تا زماني مورد استفاده قرار مي‌گيرند كه اين مهارت‌ها مورد توجه باشند و پس از آن كنار گذاشته مي‌شوند بدون آنكه شانس ارتقا به درجه مديريت را داشته باشند كه قبلا براي يك نفر از نژاد سفيد رزرو شده است.

من از بي‌بي‌سي خواستار آمار جايگزيني‌ها و ترفيع‌هاي واقعي در شبكه جهاني شدم و دريافتم كه ملاك همان منوالي است كه ادعا شده بود. اتحاديه بعدها به من گفت يكي از اعضا كه اصالتا هندي‌تبار بود، در اعتراض به يكي از موارد تبعيض در ترفيع پرونده را به دادگاه كشانده بود و زماني كه به‌طور رسمي خواهان سوابق آماري خود شد، به او گفتند اين سوابق نگهداري نمي‌شود.

من تصميم گرفتم اطلاعات خود را با اتحاديه در ميان بگذارم زيرا هيچ مسووليتي در قبال محرمانه بودن آنها به عهده نداشتم. من درخواست اعمال قدرت از مديريت مافوق خود نداشتم، اما برآوردم، به درستي اين بود كه كميسيون برابري نژادي در شرايط فعلي دوست ندارد شاهد تاديب من باشد.

بي‌بي‌سي بلافاصله پرونده فرد مورد نظر را تصفيه كرد. من به موقعيت كاري ديگري منتقل شدم، بدون هيچ توصيه‌نامه‌ براي تحقيقات رسمي كه انجام دادم. اگرچه، بي‌بي‌سي قول ورود به يك توافق داوطلبانه براي انجام تعهدات پر‌سر و صداي خود در قبال برابري‌هاي قومي را داد و توافق صورت گرفت. متاسفانه، به نظر مي‌رسد كه هيچ تغييري به ‌دنبال نداشت».

 

نامه سوم؛ گليس اوكلي

ديويد آتنبورو از دوستان پدر مرحومم، دكتر كنت اوكلي بود كه از دهه 1950 در موزه تاريخ طبيعي با يكديگر آشنا بودند. او مي‌گفت كه از زندگي «مدير اجرايي ارشد» بودن در بي‌بي‌سي خسته شده‌ است.

زماني كه آتنبورو با سمت مدير برنامه‌هاي دهه 1970 از كار خود استعفا داد، لرد هيل رييس بي‌بي‌سي تلاش كرد او را منصرف كند، با اين استدلال كه مي‌خواهد او را براي موقعيت شغلي مديرعاملي نگه دارد تا موجب دور كردن ديگران از اين موقعيت شود.

آتنبورو با اين توضيح كه متنفر است از اينكه مجبور به رياست باشد و كسي را سر كار بگذارد يا از كار بيكار كند، مودبانه پيشنهاد را رد كرد. اما رييس محافظه‌كار بلندپايه او فرياد مي‌زند: «خداي من! اين دقيقا همان بخش از شغل من است كه دوست دارم».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون