به بهانه سيوششمين جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه تهران
طرح و توطئه در 20 دقيقه نفسگير
احسان آجورلو
سيوششمين جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه تهران از ابتداي هفته جاري آغاز شده است؛ جشنوارهاي كه به نوعي ماحصل تلاش انجمن سينماي جوانان ايران در طول يكسال تلقي ميشود. جدا از جشنواره فيلم كوتاه نهال كه به همت دانشگاه هنر برگزار ميشود و جشنواره فيلم كوتاه سايه (امسال به دلايلي برگزار نشد) كه دانشگاه سوره آن را پشتيباني ميكند؛ جشنواره فيلمكوتاه تهران بزرگترين گردهمايي فيلمسازان فيلم كوتاه است. به نوعي چكيده انديشه جوانان سينمادوست است كه هر يك در روياي خلق سينماي خود و رساندن آن سينما و انديشه به پرده نقرهاي سالنهاي سينما هستند. فارغ از بحثهاي داغ و حواشي كه هر سال در مورد انتخابها، داوريها و سانسورها صورت ميگيرد، سينماگران چهرهاي بودهاند كه از دل همين جشنواره فيلمهاي كوتاه، در قامت مدعي وارد عرصه سينماي حرفهاي شدند و برخي نيز موفقيتهاي چشمگيري داشتند. به همين علت تماشاي آثار جشنواره فيلم كوتاه تهران ميتواند به نوعي رصد آينده سينماي كشور باشد. البته اين نكته نيز خود جاي آسيبشناسي دارد كه بسياري از آثار فيلم كوتاه به واقع استانداردهاي اوليه سينما را هم دارا نيستند اما در ميان سيلاب عظيم توليد فيلم كوتاه در كشور گهگاه تلألو يك اثر ميتواند جلب نظر كند.
فيلم «بيريختي» به كارگرداني محمد رحمتي يكي از مصاديق همان تلألو حاضر در سيوششمين جشنواره فيلم كوتاه تهران است. فيلمي بري از بسياري از نقصهايي كه مدتهاست بر فيلمهاي كوتاه و سينمايي وارد ميدانيم. «بيريختي» بدون اضافهكاري و دست زدن به اطوار هنري يك داستان و موقعيت شسته و رفته را به مخاطب ارايه ميدهد. جدا از موفقيت در بحث مضموني كه به چرايي آن خواهيم پرداخت، فيلم «بيريختي» در مقوله فني نيز اثر قابل اعتنايي است. دكوپاژ پيچيده و در عين حال دقيق به همراه فيلمبرداري چشمنواز و بازيهاي تاثيرگذار 20 دقيقه ملتهب و نفسگير را براي مخاطب فراهم آورده است. در بحث ساختاري بيان سيال و بيلكنت فيلم در داستانگويي است. وجود يك طرح و توطئه قدرتمند در داستان و همچنين استفاده به موقع از افكتهاي دراماتيك نظير تعليق، معما و غافلگيري يك تريلر نفسگير با ريتم و تمپو مناسب را تدارك ديده است. به صورت كلي وجود طرح و توطئه در فيلمنامههاي سينماي ايران كمتر به چشم ميآيد و در همان معدود آثار نيز طرح و توطئه آن ميزان از قدرت را دارا نيست كه بتواند يك تعليق هيجانانگيز و ديوانهوار را رقم بزند. اما طرح و توطئه فيلم «بيريختي» در طول فيلم تعليق و التهابي پديد ميآورد كه در انتها با يك غافلگيري بزرگ همراه ميشود. اين امر با توجه به مدت زمان كوتاه فيلم براي بيان داستان نكتهاي درخشان در زمانبندي داستانگويي براي نويسنده (كه خود فيلمساز است) محسوب ميشود. از سوي ديگر در بحث مضموني نكته حايز اهميتي كه فيلم «بيريختي» را اثر قابل اعتنايي ميكند، بازنمايي اتمسفر و فضايي است كه آن را روايت ميكند. اتمسفري كه تا حدودي بكر و تازه است. هر چند فيلمهاي هومن سيدي و سعيد روستايي كه به مقوله مواد مخدر و افراد حاشيهنشين يا محلههاي جنوب شهر تهران پرداختهاند در اين سالها به نمايش درآمدهاند؛ اما نبايد از اين موضوع غافل بود كه اين آثار داراي يك نگاه توريستي و اگزوتيك به اين فضا بودند. به اين معنا كه اين نگاه، نگاهي از بيرون بوده و فضا و اتمسفر بسيار جذاب نشان داده شده است. كافي است به ياد بياوريم كه تا چه ميزان شخصيتها و فضاي اين آثار براي مخاطبي كه اين فضاها را نميشناسد، جذاب بودند و شاهد تاثير آنها در فضاهاي مجازي و اجتماعي بوديم. اين نوع جذابيت و نگاه توريستي نه تنها به هيچ عنوان نزديك به واقعيت و ملموس نيست، بلكه به نوعي در مقام تبليغ نيز عمل ميكند. اين خود ميتواند نكته طلايي فيلم «بيريختي» باشد كه فضا و اتمسفر هيچ جذابيتي ندارند و به واقع در طول مدت فيلم يك فضاي سياه و تلخ كه واقعيت زنندهاي را برملا ميكند بر سر مخاطب آوار ميشود. اين امر وجه دقيق بازنمايي را ميرساند. مخاطب هيچگاه شخصيتهاي «بيريختي» را دوستداشتني نمييابد، آنها بيشتر هولناك هستند و آنچه اين هولناكي را عميقتر ميكند، اين است كه اين شخصيتها در شهر و در كنار ما زندگي ميكنند. فيلم «محمد رحمتي» ميتواند نويد سينماي داستانگو و خوش ساختي باشد كه مدتهاست جاي خالي آن را حس ميكنيم. همچنين فيلم «بيريختي» در مديوم فيلم كوتاه و در زمان حاضر در قامت يك فيلم ويژه و با اتمسفري متفاوت ظاهر شده است؛ فيلمي كه تا سالها دوره سيوششم جشنواره فيلم كوتاه تهران را با آن به ياد خواهم آورد.