درباره پيامدهاي مثبت حضور كلارنس سيدورف در ايران
فوتبال در خدمت توريسم
علي كربلايي
حضور كلارنس سيدورف، اسطوره فوتبال جهان در ايران به منظور يك سفر تفريحي، اتفاقي از هر جهت مثبت بود. هرچند كه شنيده ميشود كمپانيهايي پشت پرده اين سفر بودند و همه چيز آن طور كه ادعا ميشود نبوده، اما اين موضوع چيزي از آوردههاي اين سفر كم نميكند. در حالي كه ايران در دوره گذار از وابستگي به درآمدهاي نفتي به درآمدهاي غير نفتي است، گردشگري اهميت فراواني پيدا ميكند. در هفتههاي اخير پروژه غيردولتي «فمتريپ» و حضور چندين اينفلوئنسر معروف در ايران، سروصداي زيادي به پا كرد. بديهي است كه حضور گردشگران معروف زن و مرد در مكانهاي ديدني ايران و ثبت كردن تصاوير زيبا، ميتواند در تغيير ديدگاه برخي از مردم جهان نسبت به كشورمان نقشي كليدي داشته باشد.
رسانهها براي دهههاست ايران را كشوري ناامن، آلوده و بسته نشان ميدهند و تنها با كمك ابزار رسانه است كه ميتوان ورق اين بازي كثيف را برگرداند و واقعيت را به مردم جهان نماياند. استفاده از چهرههاي مطرح، يكي از راههاي ساده و ابتدايي اين مقابله است و با كمك آنها ميتوان تصوير واقعي يك كشور را حداقل به طرفداران و دنبالكنندگان آن فرد شناساند. چنانكه اخيرا جوانا لاملي، بازيگر معروف بريتانيايي به ايران آمد و پس از بازگشت به بريتانيا، در گفتوگو با بيبيسي، مفصلا درباره وضعيت مدرن و پيشرفته شهرهاي ايران و نيز زيباييهاي سنتي كشورمان حرف زد. قاعدتا تصوير زيبا و توريستپسندي كه اين بازيگر مشهور و محبوب انگليسي براي مردم بريتانيا و جهان از ايران ترسيم كرد، در افزايش شمار گردشگران خارجي در ايران موثر خواهد بود. بازخواني حرفهاي جوانا لاملي در گفتوگو با بيبيسي فارسي خالي از لطف نيست: «رسيدن به تهران كاملا شگفتزدهام كرد؛ چون تصور خيلي محدودي از ايران به ما ارايه دادند. خبرها هميشه درباره مشكلات ايران است نه اينكه واقعا اين كشور چه شكلي است. هيچ كس به من نگفته بود ايران كشوري درجه يك، فوقالعاده زيبا، از هر جهت سرسبز، باشكوه و دوستداشتني است. با رفتن به مراكز خريد و غذاخوردن ميشود فهميد ايرانيها چقدر با سليقهاند، واقعا معركه بود. همه چيز تهران من را هيجان زده ميكرد. درباره يزد بايد بگم كه يزد خيلي بيشتر از آن چيزي هست كه بتوانم بگويم. از رفتن به شيراز هم نگويم كه آنجا مرا ذوقزده كرد. هر چيزي را كه ميديدم ميخواستم بخرم، ولي چون پرواز داشتم نميتوانستم زياد خريد كنم. در ايران بهترين غذاهاي گياهي دنيا را خوردم، هر غذايي كه خوردم از قبلي بهتر بود، خوردن نوشيدنيهاي غيرالكلي آن هم بسيار لذتبخش بود.»
كلارنس سيدورف، از اساطير فوتبال است و حضور او پوشش رسانهاي خوبي به همراه داشت. او در مورد ايران گفت: «چند چيز اينجا بينظير بود. اول مهرباني مردمش، بعد خوشمزگي غذاها و سومي زيباييهاي طبيعياش. شك نكنيد هنوز خيلي جاهاي زيادي در ايران هست كه واقعا دوست دارم ببينم. شك نكن خيلي زود بر ميگردم.» حدود يك ميليون دنبالكننده اين بازيكن در اينستاگرام به علاوه تعداد زيادي از دنبالكنندگان رسانههايي كه به خبر سفر تفريحي سيدورف به ايران پرداختند، در ذهنشان بين تصوير ساخته شده از ايران و تصوير واقعي ايران كه توسط سيدورف به آنها نمايش داده شده، مقايسه ميكنند. مقايسهاي كه ميتواند تصوير قبلي را تيره و تار كند و اعتماد آن فرد به رسانههايي كه آن تصوير را ساختهاند هم مخدوش ميكند.
با پروژههاي جديد كه در حوزه گردشگري آغاز شده، مشخص است كه ديدگاه كلان به گردشگري تغيير كرده و مسوولان ارشد نظام اهميت اين حوزه را متوجه شدهاند و به آن بها ميدهند. آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب نيز اواخر مردادماه امسال در ديدار با اعضاي هيات دولت، اتكاي كشور به درآمد نفت را يكي از مشكلات اساسي اداره مملكت دانستند و براي چندمين بار در سالهاي اخير، خواهان چارهانديشي در اين زمينه و جايگزين كردن منابع درآمدي ديگري به جاي درآمد حاصل از فروش نفت شدند. رهبر انقلاب در جلسه مذكور خطاب به اعضاي هيات دولت گفتند: «اين يك بلاي بزرگي است براي كشور؛ يك راه درآمد راحتي است كه نفت را از چاه بكشيم بيرون و برويم به يك قيمتي بفروشيم؛ يك درآمد مفت و آسان! از اول - از دورانهاي قبل - به اين شيوه عادت كردهايم؛ اين به ضرر ما تمام شده، واقعا به ضرر ما تمام شده. كشورهايي هستند كه يك قطره نفت هم در آنها توليد نميشود، [ولي] گشتند، راههاي ديگري را پيدا كردند، راههاي بهتري را پيدا كردند، به نفعشان تمام شد. نفت اختيارش دست ما نيست، دست توليدكننده نفت نيست، ميبينيد ديگر؛ نه فقط [هنگام] مساله تحريم - حالا تحريم يك چيز عارضي است - [حتي] آن وقتي هم كه تحريم نيست، نفت در اختيار مصرفكنندههاي گردنكلفت متعارف دنيا است؛ اختيار نفت دست امريكا و اروپا و اتباع اينها است، قيمتگذاري دست آنها است، كارهاي گوناگون دست آنها است، توطئهها و حملههاي آنها... بنابراين ما بايد اين را در كشور حل كنيم.»
گسترش و تقويت صنعت توريسم، قطعا يكي از راههاي استخلاص كشور از تكيه بر درآمد حاصل از فروش نفت است. در چنين شرايطي، فوتبال به عنوان يك ابزار رسانهاي با عمق نفوذ بالا بين قشر عظيمي از مردم جهان ميتواند به كمك صنعت گردشگري بيايد و به سهم خودش در تحقق توصيه دقيق و خردمندانه رهبري نظام و بهبود وضعيت اقتصادي مملكت موثر باشد. حضور ستارهاي مثل كلارنس سيدورف با همسرش و ديدار او با اسطوره فوتبال جهان علي دايي، برنامه جالب و تاثيرگذاري است. اما اگر سرمايهگذاري در اين حوزه بيشتر شود، راههاي جذابتري هم وجود دارد. تيمهاي فوتبال پرطرفدار ايراني مثل استقلال، پرسپوليس، تراكتورسازي و سپاهان كه به ورزشگاههاي زيبا و مدرن هم مجهز هستند، ميتوانند با حمايتهاي سطح بالا با دعوت از تيمهاي بزرگ فوتبال اروپا با تمام ستارههايشان، حضور ايران در رسانههاي ورزشي و غيرورزشي جهان را پررنگ كنند. با توجه به ظرفيتهاي داخلي، بعيد است اين كار چندان هزينهبر باشد و بخش عمدهاي از هزينهها به واسطه اسپانسرها و بليتفروشي روز مسابقه و فروش حقپخش جبران و كشور ايران از آثار بلندمدت اين سياست تا مدتها متنفع خواهد شد. اين سياست در كشورهاي بسيار از جمله مراكش و كشورهاي عربي حوزه خليج فارس در حال پيادهسازي است و حتي قطر تمام توان استراتژيكش براي مطرح شدن در سطح جهان را به فوتبال پيوند زده است. ميتوان از اين قافله عقب نماند و با انجام چند پروژه بزرگ در اين راستا، با هزينه نه چندان زياد به نسبت رقباي منطقهاي، رقابت شانه به شانهاي با آنها داشته باشيم.