داد و دیوار
فریدون جنیدی
واژهها سخن میگویند: در کهنترین زبانهای ایرانیان، فارسی باستان و اوستائی، واژه «داد» برابر با «عدل» از ریشه «دا» به دو گونه، به معنی «نهادن»، «قراردادن»، «وضع کردن»، و «آفریدن» و «دادن» است. واژه «داد» در زبان فارسی میانه (پهلوی) «دات» بوده است. «دات» در زبان «فارسی» به گونه «یاد» در واژه «بنیاد» برجای مانده است، که «اساس» و «اصل» و «منشأ» است. همچنین به گونه «لاد» به معنی «دیوار» در برخی آثار فارسی، از جمله در میان بیتهای برجای مانده از شاعر کهن، فرالاوی دیده میشود: لاد را بر بنای محکم نِه // که نگهبان لاد بنلاد است. خود واژه «بنیاد» که در این بیت به گونه «بُنلاد» آمده است، در زبان پهلوی «بوندات» بوده است و در فارسی به گونه «بنلاد» و «بنیاد» و «بنداد» به ترتیب به معنی «دیوار»، «بیخ و پایه و بنای دیوار» و «اساس» است و همگی از یک جا ریشه میگیرند. همه این ریشهیابیها و بررسیها از آن رو بود تا در پیوند با یادداشت پیشین (پیشداد) روشن شود که چرا مفهوم و ساخت واژه «دیوار» و «لاد» با رواج مفهوم «عدل» و «حقوق» در تاریخ درازآهنگ ایرانیان باستان ریشه از یک جا دارد. خود واژه «دیوار»، با آنکه از دیدگاهِ نزدیک به همه پژوهشگران فرهنگ و زبانهای ایرانی، در بخش نخست با واژه «دژ» و «دیدا» در فارسی باستان و در بخش دوم با با پسوند «بَرَ» پیوستگی دارد، اما در اندیشه من بخش دوم با «وَر» و «وار» پیوستگی دارد و بخش نخست آن «دای» یا «دی» هست، «گونه دیگری» از «دا» در «داد»؛ «وار» نیز به معنی «دیوار» و «پوشاننده» است. جالب آن که خود «وَر» در معنای اصطلاحی مربوط به «حقوق» و «عدل»، در متون باستانی ما کاربرد دارد.
زبانشناسان خود را از راستی و چراغ روشن فرهنگ نیاکان دور کردهاند و به ظواهری از زبانشناسی و ریشهشناسی دلبستهاند. پس «دیوار» «داد» و «قانونی» است که خانه یا زمینی را در پناه خویش گرفته است. استوارکننده این گفتار این است که در زبان خراسانیان و مردم بویراحمد هنوز «دای» به معنی «دیوار» است.
واژه «فریاد» نیز در یادداشت پیشین بررسی شد: «فریاد» در زبان فارسی میانه (پهلوی) «فرَدات» خوانده میشود و «داد» هم همان «دیوار» و «عدل» و «قانون» است و مجموعا «فریاد» به معنی «حرکت به سوی دیوار: داد کسی» است که همان «دادخواهی» است. نمونهای از بوستان سعدی:شنیدم که سالی یه زندان بماند // نه شکوت نوشت و نه فریاد خواند (یعنی نه شکایتی کرد و نوشت و نه از کسی یاری خواست: طلب حق و عدل کرد).این سخنان همگی در استوار کردن (تأیید) دو یادداشت پیشین بود که نخستین نشانههای ساخت مفهوم و احتمالاً نهاد و دستگاه «داد» در ایران کهن وابسته به زمان «پَرَدات» یا «پیشداد» (هوشنگ) است و برخلاف نظر بیشتر یا همه زبانشناسان تاریخی، تا این اندازه، واژههای «داد» و «دیوار» در ساختار و معنا به هم پیوستهاند ناآگاهی از این که در زبانشناسی تاریخی نیز همیشه با اندیشه و خرد سروکار باید داشته باشد و نه فرمولهای از پیش تعیین شده بسیار سخت است. نباید از پیوستگی معانی مختلف از یک واژه (یا لفظ یا ریشه) شگفت زده شد چنانکه در «داد» و «دیوار» میبینیم.
بنیاد نیشابور
آبان 1398 خیامی