گروه اجتماعي
سه دانشگاه دولتي علوم پزشكي و بيمارستان تخصصي چشمپزشكي در زاهدان با اينكه قرار بود تحولي در عرصه درمان و چشمپزشكي كشور باشند و زمينه را براي حضور گردشگران سلامت افغان و بهخصوص پاكستاني فراهم كنند، با اينحال كيانوش جهانپور، رييس روابط عمومي و اطلاعرساني وزارت بهداشت، در گفتوگو با «اعتماد» كمبود زيرساختهاي لازم و پايينبودن اعتماد به خدمات بهداشتي و درماني ارايهشده در استان را از موانع رشد گردشگري سلامت در اين استان ميداند. با اينكه همجواري اين استان با دو كشور همسايه يعني افغانستان و پاكستان ميتواند فرصت مناسبي را براي جذب بيماران افغان و پاكستاني فراهم كند با اين حال جهانپور معتقد است تبديل اين فرصت به واقعيت نيازمند توجه به دو موضوع است، نخست اينكه خدمات بهداشتي و درماني از بيمارستانهاي خصوصي به گردشگران افغان و پاكستاني ارايه شود و دوم اينكه بخش خصوصي با همت والا وارد عرصه شود زيرا «زيرساختهاي فعلي اين منطقه هنوز كفاف مردم استان را نميدهند.»
چه اقداماتي براي جذب بازار 400 ميليون دلاري گردشگري سلامت افغانستان در دست كار وزارت بهداشت است؟ آيا توانايي جذب اين بازار را داريد؟
ببينيد اينكه در مرزهاي شرقي كشور بيمارستانهايي اختصاصي براي گردشگري سلامت تعبيه شود شايد با در نظرگرفتن جميع مسائل منطقه اقدام درستي نباشد. در اين منطقه ميتوان براي جذب گردشگر سلامت پاكستان و افغانستان در سيستانو بلوچستان، خراسانجنوبي و رضوي به تقويت زيرساختهاي موجود پرداخت تا از اين طريق بتوان علاوه بر سرويسدهي مناسب و بهينه به هموطنان خود، از ظرفيت موجود گردشگري سلامت هم استفاده كرد. اين اتفاق از سالها پيش در استانهاي شرق كشور حداقل از منظر توسعه زيرساختهاي سلامت در سيستان و بلوچستان شروع شده است.
استان سيستان و بلوچستان چه زيرساختهايي براي تحقق گردشگري سلامت دارد؟
سه دانشگاه علومپزشكي در اين استان واقع است كه علاوه بر آموزش به ارايه خدمات هم ميپردازند، اما آن چيزي كه در اين منطقه در يك سال اخير توجه ويژهاي را به خود جذب كرده است، بهبود زيرساختهاي بهداشتي و درماني است. توجه داشته باشيد كه زيرساختهاي فعلي اين منطقه هنوز كفاف مردم استان را نميدهند. چنانكه امروز شاهد هستيم به دليل كمبود زيرساختها يا به دليل پايينآمدن اعتماد لازم يا ثبات در ارايه خدمات طيف وسيعي از بيماران براي دريافت خدمتهاي بهداشتي به كرمان و به خصوص به يزد مراجعه ميكنند. دو سوم بيماران در استانهاي يزد به ويژه در بيمارستان خاتم از سيستان و بلوچستان و هرمزگان ميآيند. اين نشان ميدهند چه به لحاظ گستره ارايه خدمات و چه به لحاظ كيفي، سطح خدمات ارايه شده در اين استانها حتي نتوانسته است بخش زيادي از مردم خود را قانع كند.
يعني اين استان ظرفيت پذيرش گردشگر سلامت را در حال حاضر ندارد؟
گردشگران سلامت افغاني به سيستان و بلوچستان مراجعه نميكنند بلكه مقصد آنها استانهاي يزد و اصفهان و خراسان رضوي است. به هرحال اولويت سرويسدهي به گردشگران سلامت افغانستان با خراسان رضوي و بعد خراسان جنوبي خواهد بود و بخشي از آنها هم ميتوانند در حوزه سيستان از استان سيستان و بلوچستان خدمات دريافت كنند. در حوزه سيستان و بلوچستان بيشتر گردشگران سلامت پاكستاني را مد نظر داريم.
با فرض اينكه ميتوان در استان سيستان و بلوچستان گردشگران سلامت پاكستاني را هدف قرار داد، در حال حاضر اين استان از لحاظ زيرساخت چه كمبودهايي دارد؟
امروز زمينههاي لازم براي جذب گردشگر در چابهار، ايرانشهر، زاهدان و تا حدودي در زابل تامين شده است. توجه به جذب و جلب نيروي انساني بومي و تربيت در اين استانها در اولويت كار ما قرار دارد و ميخواهيم نيروهاي انساني در اين استان ماندگار شوند. علاوه بر آن نيازمند ارتقاي اعتماد عمومي و سرمايه اجتماعي در بخش سلامت و توسعه خدمات درماني هستيم.
استان سيستان و بلوچستان چه جايگاهي در برنامهريزي وزارت بهداشت در حوزه گردشگري سلامت دارد؟
در حال حاضر تسهيل در جذب بخش خصوصي و سرمايهگذاري سلامت در اين مناطق در دستور وزارت بهداشت است. به نظر ميآيد در طول سالهاي گذشته در جذب بخش خصوصي موفق نبوديم و اگر بخواهيم گردشگري سلامت را در مناطق شرقي توسعه دهيم، بايد بپذيريم دولت ميتواند كمكحال باشد اما اين بخش خصوصي است كه ميتواند چابكي بيشتري را به همراه بياورد. بنابر اين سياستها بايد به سمتي پيش بروند كه بخش خصوصي بتواند ورود كند. بدون حضور بخش خصوصي قدرتمند و با انگيزه در اين مناطق جذب گردشگر به صورت بهينه تقريبا آرزوي دستنيافتني و دشوار خواهد بود. بخش دولتي چه از منظر آموزشي و چه درماني صرفا بايد ماموريت خود را ارايه خدمات به هموطنان بداند.
يعني ميگوييد دولت در اين استانها بايد صرفا تسهيلگري كند؟
با توجه به اينكه توانايي مالي عمدهاي از هموطنان ما براي خدمات درماني عموما در حد تعرفه بيمارستانهاي دولتي است و به همين دليل نميتوان به منظور جذب گردشگر سلامت به بيمارستانهاي دولتي دل بست، تمام تلاش ما هم بايد معطوف تسهيلگري در بخش خصوصي و سلامت باشد. علاوه بر آن بايد نيروي انساني ماندگار تربيت كنيم. تجربه ثابت كرده است نيروي انساني غيربومي ماندگاري و انگيزههاي لازم را ندارد. شاكله منابع انساني در حوزه درمان كه بايد و شايد شكل بگيرد از مسير نيروي انساني غيربومي كمتر محقق ميشود. نيروي بومي ميتواند تعامل بهتري با آن سوي مرزنشينان هم داشته باشد.
هر گردشگر سلامت به طور متوسط چقدر آورده مالي براي كشور دارد و آيا آورده مالي آنها در تناقض با يارانه داروي مصرفي قرار ندارد؟
نميتوان ميانگين گفت زيرا هزينهها متفاوت است. بخش عمدهاي از اين گردشگران ممكن است براي جراحيهاي زيبايي و ارتوپدي، به خصوص جراحيهاي چشم، گوش، حلق و بيني و برخي براي سرطان و شيمي درماني وارد كشور ميشوند و گاهي ممكن است خدمات سرپايي و ويزيت دريافت كنند، لذا هزينه آنها متفاوت است. اين هزينهها در بخش دولتي و خصوصي متفاوت است ولي براي بيماران فرمولهاي متفاوتي ارايه شده و تعرفه خدمات آنها در بيمارستان دولتي و خصوصي متفاوت است. با اينكه ما در حوزه درمان و ويزيت ميتوانيم اين تعرفهها را متناسبسازي كنيم اما مشكل ديگر اين است كه دارو در كشور ما با ارز دولتي وارد كشور ميشود و قاعدتا بيماري كه اينجا سرويس ميگيرد و دارو دريافت ميكند، به عنوان گردشگر سلامت عملا از يارانه ارز دولتي در حوزه دارو استفاده ميكند و اين يكي از تناقضات اين حوزه است. رفع اين تناقض هم دشوار است زيرا يارانه متعلق به شهروندان ايراني است و نبايد اين يارانه به افراد غير ايراني تخصيص پيدا كند.
گردش مالي سالانه گردشگري سلامت را در مناطق شرقي كشور چقدر برآورد ميكنيد؟
ببينيد قابليتهاي موجود در كشور بسيار بيشتر از گردش مالي فعلي است. پزشكي ايران در غرب آسيا و منطقه مديترانه شرقي برند است و پزشكان ايراني محبوبيت خاصي دارند و ظرفيت و قابليت آنها هم بالاست اما چيزي كه محقق ميشود فاصله زيادي با ظرفيت دارد. متاسفانه بخشي از اين مسير به دست دلالها چه در آنسوي مرز و چه اين سوي مرز سپرده شده است. بيمي كه از اين واسطهگري ميرود امكان مخدوششدن گردشگري سلامت در ايران است. ببينيد در اين مسير كار انجام نشده و راه باقيمانده بسيار است.
برآوردي از اين گردشمالي نداريد؟
برآورد مشكل است زيرا بخشي از گردشگران سلامت با ويزاي زيارتي وارد كشور ميشوند و دركنار زيارت خدمات درماني هم ميگيرند.
آيا برنامهاي تبيينشده داريد كه صراحتا بگويد چه مسيري را براي جذب گردشگران سلامت افغاني و پاكستاني پيشبيني كرده است؟
يك سال اخير موضوع گردشگري سلامت به طور جدي در دستور كار وزارت بهداشت قرار گرفته است و اين امر هم نهايتا منتج به امضاي تفاهمنامهاي مشترك ميان وزارت ميراث فرهنگي و وزارت بهداشت براي وحدت رويه در صدور مجوزها براي شركتها و موسسات شد. درخصوص پاكستان و افغانستان تقويت زيرساختها با تسهيل سرمايهگذاري بخش خصوص يا جذب سرمايهگذاري مشترك خارجي در مناطقي مثل منطقه آزاد چابهار يا مناطق ديگري مثل زاهدان، زابل، مشهد و حتي گناباد در دستور كار قرار دارد. اگر بخش خصوصي در اين مناطق فعال شود، خود ميتواند زمينه كار را براي ارايه خدمات بهتر فراهم كند. قاعدتا تا زماني كه زيرساختها به حد مطلوب نرسيده است تبليغ بيش از حد منجر به ورود گردشگران ميشود كه اين امر خود ضد تبليغ است. وزارت بهداشت ميخواهد اين مسير را گامبهگام پيش ببرد. اول زيرساختها فراهم شود و بعد گردشگري سلامت از افغانستان و پاكستان جذب شود.