بازار غيرمجازها و آسيب به نشر
هومان حسنپور
موضوع كتاب و كتابخواني به عنوان يكي از فرهنگسازترين حوزهها در كشور هميشه از حساسيت بالايي برخوردار است. اما متاسفانه كتابهاي غيرمجاز و چاپهاي غيرقانوني كتاب، آسيبهاي جدي را به اين بخش وارد ميكند. هر انتشاراتي، چيزي حدود 10 تا 25 درصد از كتابهايي كه منتشر ميكند، پرفروش است. باقي آنها معمولا خيلي دير مصرف ميشوند و سرمايه آن بسيار دير بازميگردد و عملا سودي براي مجموعه به همراه ندارد. آن درصد جزيي(10 تا 25) درصدي است كه هزينههاي نشر را براي ناشر جبران ميكند. علاوه بر آن هر چه اين درصد بيشتر ميشود، ريسكپذيري ناشر و اشتياقش براي اينكه به قلمهاي جديد توجه كند و براي آنها سرمايهگذاري كند بيشتر ميشود؛ قلمهاي جديدي كه ميتوانند در آينده نويسندگان و مترجمان آينده ما باشند. اما متاسفانه افراد سودجويي هستند كه دقيقا به همين قسمت پرفروش و درآمدزا چشم طمع دارند. در نتيجه فعاليتهاي اين افراد ناشر از نظر بنيه ضعيف ميشود. اين بنيه هم تا حدي تحمل و صبر دارد و ميتواند ادامه دهد و بعد از مدتي رفته رفته به دليل گردش مالي ضعيفي كه در نشر اتفاق ميافتد، شمار كارهاي جديد كمتر خواهد شد، تجديد چاپها محدودتر ميشود و تيراژها نزول پيدا ميكند. بازده نهايي نيز همين ميشود كه در اين چند سال، برخلاف دهههاي گذشته، ادبيات و حوزههاي مختلف فرهنگ مكتوب ما كمتر از هميشه شاهد نويسندگان و مترجمان و پژوهشگران شاخص ميشود. يك نويسنده طبع و فكر و ذهن خود را براي نوشتن ميگذارد و به جز زماني كه صرف اين كار ميكند از اين حرفه ارتزاق نيز ميكند. وقتي كتابي به صورت رسمي توسط ناشري براي مثال در 1000 جلد چاپ ميشود، گاهي بخشي از آن 1000 جلد هم نزد ناشر باقي ميماند اما افرادي به صورت غيرمجاز همان كتاب را در تيراژي بالا به طور غيرقانوني چاپ ميكنند و در بازار غيررسمي هم به فروش ميرسانند. از محل فروش كتابهاي غيررسمي وجهي به دست نويسنده، مترجم، محقق و خود ناشر نميرسد. اين كار تا جايي پيش ميرود كه مولف يا مترجم، قلم را زمين ميگذارد و اينجاست كه احساس خطر بايد كرد چراكه از نظر كيفي در كشور با نقصان توليد محتوا مواجه ميشويم. همين امر ميتواند ما را به جايي برساند كه تبديل به واردكننده فرهنگ و محتوا شويم و اين براي فرهنگ و كشور ما بسيار خطرناك است. ما در سالهاي اخير با توجه به تجربيات گذشته در اتحاديه ناشران و كتابفروشان اقداماتي براي برخورد با بازار غيرمجاز كتاب صورت دادهايم. سعي كردهايم، نقاط آسيبپذيرمان را پيدا كنيم و همكاري سازمانها و نهادهاي مربوط را براي جلوگيري از اين موضوع جلب كنيم. امروز وزارت ارشاد و نيروي انتظامي را در كنار خودمان داريم و در نهايت كمك قوه قضاييه را هم در اين راه داريم. قوه قضاييه از اين جهت حائز اهميت است كه در آخرين مرحله با حكمها و آرايي كه براي خاطيان اين حوزه صادر ميكند، ميتواند نقش بازدارندهاي داشته باشد. در چند ماه گذشته كه اين موضوع با جديت پيگيري شد شاهد بازده بسيار خوبي در بازار كتاب بوديم. به طوري كه حتي از بعضي ناشران شنيدم كه تا حدود 35 درصد افزايش فروش داشتهاند. البته نبايد فراموش كنيم كه غير از نگاه بازدارندگي بايد نگاهي هم به فرهنگسازي اين ماجرا داشته باشيم. فرهنگسازي هم اتفاقي نيست كه بتوانيم يك شبه به آن دست پيدا كنيم. ما با شبكه روبهرو هستيم كه به دليل سالها فعاليت غيرمجاز از لحاظ مالي بسيار قوي هستند و در عين حال هيچ هزينهاي به جز كاغذ و مقوا و چاپ ندارند و شبكههاي فروش خود را دارند. ما بايد به مخاطبانمان بياموزيم كه براي بقاي فرهنگ درست كتابخواني و توليد كتاب خوب و مناسب و بقاي نويسندگان، كتابها را از مجاري رسمي تهيه كنند.