• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4530 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۷ آذر

تاملي در رابطه با روشنفكران و قدرت

صداي بي‌صدايان

بابك اجاقي

شايد پرداختن به سوال نسبت ميان روشنفكر و قدرت، به نظر كليشه‌اي بيايد. در واقع بايد گفت اين سوال و اين نسبت‌سنجي تا حدي شكل كليشه و تكرار هم به خود گرفته است. جست‌وجويي ساده در اينترنت ما را با انبوه مقالات و نوشته‌ها درباره نسبت روشنفكر، سياست و قدرت مواجه مي‌كند. از بايد و نبايد‌هاي اخلاقي تا داستان‌هاي تاريخي و تبارشناسانه، از لزوم دخالت روشنفكر در فرآيند قدرت تا نفي ضمني اين نوع دخالت. بحث من در اين نوشته درباره هيچ يك از اين بايد و نبايد‌ها نخواهد بود. من قصد دارم تا به صورتي اجمالي بر اين نكته تاكيد كنم كه روشنفكر و كار روشنفكري در زمانه عجيب ما نيازمند بازسنجي بنيادين است و اين بازسنجي از قضا ربط وثيقي با قدرت دارد. فوكو در نوشتارهاي متعدد خود ما را با سرشت قدرت مدرن و نفوذ سراسري و ريشه‌گون قدرت در تمامي ساحات زيست انسان، از بديهي‌ترين امور روزمره تا شخصي‌ترين تصميم‌ها، آشنا كرده است. در زمانه ما آنچه فوكو در قرن 20 ميلادي گفته و نوشته بود با شدت و مكانيسمي بسيار پيشرفته‌تر، عميق‌تر و دقيق‌تر در جريان است. انقلاب اينترنت و سويه‌هاي زيست در سايه امكان تبادل اطلاعات و دسترسي به آنها چنان زندگي ما را دستخوش تحول كرده كه گويي با انسان‌هايي نو مواجهيم. حتي شايد بتوان خطر كرد و گفت ما با انساني سراسر متفاوت با تمامي ادوار زيست بشر حتي قرن 20، در زمانه خود روبه‌روييم. انساني كه اگر نه تمامي بلكه قطع به يقين در اكثر رشته‌هاي نسبت خود با قرون گذشته را گسسته و با شيوه‌هاي متفاوت مي‌انديشد، زيست مي‌كند و براي بقا مي‌جنگد. اما اين انسان سراسر متفاوت اگرچه عرصه بيشتري براي بروز و ظهور ميل‌هاي خود دارد، اما همزمان با سويه‌هاي پيشرفته‌تر، پيچيده‌تر و سركوبانه‌تر قدرت نيز دست و پنجه نرم مي‌كند. تصور اينكه امروز ما به واسطه ميل و نياز به گوشي‌ها و كامپيوترهاي‌مان بيش از هر زمان در طول تاريخ بشر تحت نظر و انقياد هستيم، بسيار وحشت‌آور است. اينكه شما هر لحظه، در هر مكان و زمان در دسترس قدرت هستيد. اينكه ريزترين جزييات زيست ما در ابرحافظه‌هاي گوگل، اپل، مايكروسافت و فيس‌بوك ذخيره شده تا اگر روزي لازم شد عليه‌مان استفاده شود، در عين ترسناك بودن بسيار عجيب است. عصر ما شاهد تحول بنيادين مفهوم قدرت است، قدرتي كه امروز علاوه بر وسايل و ادوات فيزيكي سركوب و سلطه، ذهن و روان انسان‌ها را نيز تحت سلطه دارد. از نوع موزيك تا سبك زندگي، از اندام و نوع خوراك تا رنگ لباس، از نوع تفكر درباره زندگي تا نوع مواجهه با انسان‌هاي ديگر و بسياري امور ريز و درشت زندگي ما توسط عناصر ناپيداي قدرت در حال كنترل هستند. كنترلي همه‌جانبه كه با ورود به عصر دموكراسي و آزادي‌هاي اجتماعي عجيب و غريب نه تنها محدود نشده كه با قدرت و بي‌مبالاتي مرزهاي سلطه شهروندان را گسترش مي‌دهد. اما در چنين زمانه‌اي وظيفه روشنفكر چيست؟ روشنفكر در چنين فضاي عجيب كه بعضا جنبه‌هاي علمي- تخيلي هم به خود مي‌گيرد، چگونه بايد باشد؟ آيا مي‌توان در فضاي سلطه همه‌جانبه به روشنفكري مانند قرون گذشته انديشيد؟ شايد پاسخ سوال انتهايي از همه سخت‌تر باشد. آيا در عصر تسلط سرمايه، در عصر فقدان فلاسفه بنيانگذار، در زمانه‌اي كه راديكال‌ترين چهره‌ها هم به نوعي درگير سيستم سلطه زمانه ما يعني نئوليبرال- دموكراسي هستند و حتي نقد به سيستم موجود را در مقام كارمند سيستم موجود مي‌نويسند و نشر مي‌دهند، مي‌توان به مفهوم روشنفكر مستقل كه همواره بر قدرت است، فكر كرد؟ پاسخ من بله است. در اينجا فرصت پرداختن به استدلال‌هاي فلسفي در اين باره را ندارم اما براي اثبات نظر خود شما را به جنبش ضد سرمايه‌داري و آزاديخواهانه شيلي، جنبش جليقه‌زرد‌ها در فرانسه، جنبش آزادي‌خواهانه هنگ‌كنگ و بسياري ديگر از جنبش‌هاي شكل گرفته در همين سال 2019 ارجاع مي‌دهم كه تمام‌شان بر پايه نوعي عدم خواست قدرت و انقياد شكل گرفته‌اند و همگي در نوع خود بديع و نو هستند. در بطن تمام اين حركت‌ها ما شاهد رشد نسلي جديد از روشنفكران هستيم كه همنوا با توده‌هايي كه بعضا رهبري سياسي واحدي هم ندارند، ايستاده‌اند و بنيان‌هاي نظري و تئوري-پراكتيك اين جنبش‌ها را طرح و تبيين مي‌كنند. بنيان‌هاي نظري و تئوري- پراكتيك‌هايي كه به قول دلوز همانند جعبه ابزار مي‌مانند و بر اساس نيازها و خواست‌ جنبش‌هاي گوناگون تئوريزه مي‌شوند. در واقع از اينجا مي‌توان به لزوم بازسنجي مفهوم روشنفكر و ربط وثيق اين بازسنجي با قدرت اقدام كرد. روشنفكري در زمانه ما علاوه بر صداي بي‌صدايان بودن و نمايندگي كردن محذوفين و مطرودين، نوعي مهندسي است. روشنفكري در زمانه ما امكان انتخاب ابزار درست از جعبه ابزار تئوري است تا به مدد ابزار درست، تئوري را عليه قدرت و وضع موجود در وضعيت‌هاي مشخص و ناهمگون به ‌كار گرفت. روشنفكر زمانه ما در برابر اين پرسش اساسي قرار دارد؛ آيا توانايي به‌ كار‌گيري تئوري براي تغيير در وضعيت مشخص و در راستاي منافع مردم را داري؟ روشنفكر در زمانه ما با پرسش ميل يا عدم ميل به قدرت مواجه نيست، بلكه با چگونگي خلق و به‌ كار‌گيري تئوري براي تغيير مناسبات قدرت در وضعيت سلطه همه‌جانبه انسان رو به‌رو است.

پژوهشگر علوم سياسي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون