• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4531 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۸ آذر

پارادايم جديد نداشتيم

يازدهمين نشست از مجموعه نشست‌هاي فرهنگ و دانشگاه، با نقد و بررسي كتاب «انقلاب علمي؛ حلقه گم شده تمدن مسلمانان در سير تحول علم تجربي» دوشنبه يازدهم آذرماه به همت پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي و با همكاري موسسه خانه كتاب در سالن سراي كتاب برگزار شد. اين نشست با حضور دكتر عبدالرسول عمادي، دكتر امير محمد گميني، دكتر عبدالله فرهي (مولف كتاب) و با مديريت دكتر رضا ماحوزي برگزار شد.

 

علم تجربي داشتيم يا نداشتيم

رضا ماحوزي ، پژوهشگر فلسفه| درباره وجود يا عدم وجود علم تجربي در ايران قديم يعني قبل از دوره ناصري چند رويكرد داريم كه دو تا از آنها برجسته‌تر است؛ يكي قائل است كه اساسا تا پيش از اين دوره علم تجربي نداشتيم. رويكرد ديگر اين است كه علم تجربي‌اي كه در دوران پيش از مدرن در ايران يا در جهان اسلام رايج بوده هم معني يا هم سبك با علم جديدي كه دانشمندان امروزي و جديد در غرب مدرن بدان اهتمام دارند، نيست. در هر اين دو گفتمان، زمينه‌اي براي طرح علم تجربي قديم در دنياي جديد وجود ندارد و گويي به فرض وجود، بايد يافته‌هاي دانشمندان قديم را در موزه گذاشت و علوم تجربي جديد را با اشتهاي زياد وارد كرد و منش و روش دانشمندان جديد را تقليد كرد. اين در حالي است كه اگر به برخي از ملاحظات رقيب، مثل گفتار ابوالحسن فروغي توجه كنيم مي‌بينيم به صورت خيلي جدي تاكيد مي‌كند كه كليت دو ادعاي فوق و انكار علم تجربي و يا عدم هم‌سنخي علوم تجربي قديم و جديد، ريشه در توطئه‌اي شرق‌شناسانه دارد. فروغي هشدار مي‌دهد كه شرق‌شناسان اروپايي اين فكر را در ذهن ما نهادينه كرده‌اند كه ما از اول چيزي نداشتيم و بنابراين اگر مي‌خواهيم دنياي جديد را بفهميم بايد از ابتدا آغاز كنيم و آغازين نقطه، تعليم ابتدايي است. اين در حالي است كه ما دانشمندان متعددي داشتيم كه داشته‌هاي علمي آنها حتي مي‌تواند نقايص دنياي جديد را هم برطرف كند.

 

انسداد تفكر

عبدالله فرهي، مولف كتاب |قصد من در اين كتاب به هيچ وجه تنها بيان آن چيزي كه در گذشته اتفاق افتاده نبوده است. بلكه هدف ايجاد يك گفتمان براي انديشيدن و رونق گفت‌وگو بوده است. زماني در همان قروني كه در كتاب مورد بحث قرار گرفته است، رديه‌هاي بسياري را از جانب علما مشاهده مي‌كنيم كه در نوع خود بسيار آموزنده و محل تأمل است. يكي از بحث‌هايي كه در اين كتاب محوريت دارد سيطره متون آموزشي است كه راه شك و هرگونه انتقاد را بسته است و ضربه بسيار بزرگي به علم و دانش زده است. در حالي‌كه اگر به همان شك فلسفي‌اي كه رازي طرح كرده است توجه مي‌كرديم، وضعيت علم در جامعه ما به اين صورت نبود. آزادي انديشه با سيطره بعضي از انديشمندان بسته شد؛ همان‌هايي كه راه را بر شكاكان و فيلسوفان بستند و انسداد فكر را موجب شدند. جاهايي در تمدن اسلامي مي‌توانستيم محصولات اين تمدن را داشته باشيم اما ضعف و فترت در تلاش‌ها در نهايت به توليدات علمي بيشتر و تولد يك انقلاب علمي تجربي و شكاندن پارادايم علمي غربي (يوناني) منجر نشد. ما انقلاب علمي‌اي كه بتواند پارادايم غالب را بشكند و پارادايم جديدي را جايگزين كند نداشتيم يا اينكه نتوانستيم اصول موضوعه‌اي كه يك دانشمند غربي با آن علم‌ورزي مي‌كند را از بين ببريم. همچنين درباره فنون و تبديل شدن آنها به علوم نيز توفيق چنداني نداشتيم.

 

ناگزيري انقلاب

عبدالرسول عمادي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي|انقلاب علمي چه زماني اتفاق مي‌افتد؟ زماني كه ديواره نتواند پاسخگوي فعل و انفعالات درون ديگ باشد. اولا انقلاب يك امر پيش‌بيني نشده است و همچنين در مدل انقلاب علمي كوهن اگر چارچوب را همان ديواره ديگ در نظر بگيريد تا زماني كه اين چارچوب مي‌تواند به پرسش‌ها پاسخ دهد پارادايم سرجاي خودش باقي است و انقلابي رخ نخواهد داد. با توجه به ادعاي كتاب بايد منطق انقلاب علمي در سراسر كتاب لحاظ مي‌شد و مخاطب آن را حس مي‌كرد و مطالب جمع‌آوري شده بايد منطقي‌تر در كنار هم چيده مي‌شدند. بايد يادآور شوم كه انقلاب علمي حلقه گم شده‌اي نيست كه الآن ما به دنبال آن بگرديم، بلكه اصلا اين انقلاب شكل نگرفته است. چون كارهايي كه در آن چهار قرن انجام شده است به انقلاب منجر نشد. چرا كه انقلاب در شرايطي خاص رخ مي‌دهد. از جمله اينكه بايد يك عزم جدي وجود داشته باشد. انقلاب يك امر ناگزير است و امري نيست كه افسوس بخوريم كه چرا نمي‌شود.

 

غفلت از منابع

امير محمد گميني، پژوهشكده تاريخ علم دانشگاه تهران | پرسش اصلي اين كتاب اين است كه چرا انقلاب علمي در تمدن اسلامي روي نداده است؟ ما در كتاب بعد از مقدمه به فصلي درباره بابل و … مي‌رسيم. پرسش اين است كه چرا بايد اين مطلب و مطالب مشابه كه ارتباطي با پرسش كتاب ندارند، طرح شوند؟ متأسفانه نويسنده دلايل آن را بيان نمي‌كند و خواننده با حجم عظيمي از مطالب پراكنده و بي‌ارتباط با پرسش اصلي مواجه است. نويسنده هيچ تلاشي نمي‌كند كه مطالب را به صورت پخته در اختيار مخاطب قرار بدهد. نويسنده توانسته است از برخي منابع خوب استفاده كند اما از خيلي از منابع هم غافل مانده است. سنت‌گراها با تمام ادعايي كه در فلسفه علم دارند اما كارهاي‌شان دقيق نيست و نويسنده زياد به آنها پرداخته است. نكته ديگر افتادن در ورطه غلط ناسيوناليستي است كه تمام علم و دانش را ايرانيان داشتند و اسكندر آنها را دزديد و به اروپا برد. بايد حواس‌مان باشد كه حتي تاريخ علم مسلمانان را هم غربي‌ها نوشتند و لذا نبايد در اين دام بيفتيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون