يك عضو حزب موتلفه تشريح كرد
راهكار اصولگرايان
براي بازگشت مجلس به راس امور
«تنزل جايگاه مجلس» اين روزها و در فاصله 4 ماه مانده به پايان دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي يكي از اصليترين مباحث جريانهاي سياسي درون جمهوري اسلامي است؛ بهطوري كه جناح راست و نزديك به اصولگرايان فارغ از تقسيمبنديهاي دروني خود، بازگرداندن پارلمان به راس امور را همانند اصلاحطلبان مورد تاكيد قرار ميدهند؛ اختلاف ميان اين دو جناح اما بر سر چگونگي تحقق اين مهم است. اصلاحطلبان تشكيل چندين و چند شوراي عالي و قانونگذاري در اين نهادها به علاوه مجمع تشخيص مصلحت نظام را عامل تنزل جايگاه پارلمان ميدانند؛ حال آنكه اصولگرايان از اساس موضوع را جناحي بررسي كرده و بازگشت شأن مجلس را به خروج اصلاحطلبان از آن منوط ميكنند. سيدمصطفي ميرسليم كه در جريان انتخابات رياستجمهوري سال 96 حاضر به كنارهگيري به سود سيد ابراهيم رييسي نشد ولي حالا خود را يكي از گزينههاي سرليستي اصولگرايان در انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي ميداند، ضمن همراهي با نظريه اصولگرايان درباره شأن پارلمان ميگويد: «اگر مجلس در رأس امور نيست؛ به دليل عملكرد ضعيف خودش است.» اين فعال سياسي اصولگرا در اظهاراتي كه اعتمادآنلاين آن را منتشر كرده اضافه ميكند: «مجلس قطعا بايد در رأس امور باشد و اگر نتوانسته در رأس امور قرار گيرد به دليل عملكرد ضعيف خودش بوده است. زماني كه مجلس استقلال خود را حفظ نكند و وارد معاملات غيرعادي با ساير قوا به ويژه قوه مجريه شود، طبيعتا از قدرتش كاسته ميشود؛ اين مجلس بهجاي اينكه به مسائل كلي كشور بپردازد با نمايندگاني مواجه شد كه بيشتر به فكر مسائل شخصي خود هستند.» او با بيان اينكه «عملكرد مجلس طبيعتا موجب تضعيف آن ميشود» ميگويد: «در اين دوره شاهد بوديم كه برخي نمايندگان به دنبال منافع، خانواده، گروه و ياران خود بودهاند. اين كارها خلاف است. همين چيزهاست كه مجلس را تضعيف ميكند.» عضو شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي همچنين تاكيد ميكند: «اگر نمايندهاي كه وارد مجلس ميشود همه امكانات، همت، وقت، سرمايه، دانش و تجربه خود را صرف كند تا در خدمت مردم باشد نه شخص خود و افراد محلياش، آن مجلس قطعا در رأس امور قرار خواهد گرفت. اينها اشكالاتي است كه به اكثريت نمايندگان مجلس وارد است نه اقليت. اقليت عدهاي دلسوز هستند كه ناراحت ميشوند چرا اين حالت پيش آمده، اما به هر حال تصميمگيري با اكثريت است. اگر ميخواهيم كشور اصلاح شود بايد از مجلس شروع كنيم. مجلس اگر اصلاح شود ميتواند با اقتدار در مورد قوه مجريه و وزرا تصميمگيري كند و در آنجا گرفتار زدوبند و بدهبستان نشود.» او همچنين درباره راهكارهاي اصلاح پارلمان بيان ميكند: «اصلاح مجلس با افراد شايستهاي است كه بايد مردم آنها را انتخاب كنند. پس مردم بايد هوشياري خود را نشان دهند. سوابق نامزدهايي كه مطرح ميشوند را به خوبي بررسي كنند. ببينند اين افراد تا چه اندازه در زندگي خود به لحاظ تجربي، سياسي و صداقت موفق بودهاند.» اين فعال سياسي اصولگرا همچنين در پاسخ اين سوال كه «شما چه كاري قرار است در مجلس آينده انجام دهيد كه فكر ميكنيد آقايان سياسي قبل از شما در مجلس انجام ندادهاند»، اشارهاي به نوع تعامل نهادهاي انتصابي با قوه مقننه كه در دوره دهم بارها و بارها با انتقاد اصلاحطلبان و حتي طيف نزديك به علي لاريجاني، رييس مجلس شوراي اسلامي مواجه شد، نكرده بلكه موضوع را به افزايش نظارت بر عملكرد نمايندگان مجلس معطوف كرد. او ميگويد: «سعي ميكنيم نواقصي را كه در مجلس وجود دارد رفع كنيم. ابتدا دستگاههاي نظارتي را كه بايد بر خود مجلس اعمال شود تقويت كنيم تا همه نمايندگان بتوانند در مسيري كه حق و درست است گام بردارند. بايد از تعامل با ساير قوا منهاي آن چيزي كه از نظر قانوني پيشبيني شده پرهيز شود؛ همچنين نظارت دقيق بر دستگاههاي اجرايي صورت گيرد. بعد هم به ويژه در ميان لوايح و طرحهايي كه مطرح ميشود آنهايي با اولويت برگزيده شوند كه چارهجوي مشكلات كنوني ماست؛ يعني مشكل اشتغال، تورم و مساله ارزش پول ملي.»