• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4541 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۳۰ آذر

درباره فيلم جودي ساخته‌ روپرت گولد

انتهاي رنگين‌كمان خاكستري بود

حافظ روحاني

موضوعي هميشه جذاب براي آنچه صنعت نمايش و سرگرمي خوانده مي‌شود؛ تقابل دشوار انتخاب ميان تبديل شدن به يك ستاره در مقابل زندگي معمولي به عنوان چهره‌اي ميان جمع است. در يك‌سو شهرت، (شايد) ثروت و موفقيت باشد و در سوي ديگر انگار زندگي بي‌دغدغه و آسان. پس انتخاب مسير اول به معني از دست دادن بسياري از امتيازات شكل ساده زندگي است، به معني انكار سهولت و امكان عادي بودن و اين موضوعي است هميشگي انگار براي آدم‌هاي صنعت سرگرمي آن‌ور آب‌ها.

«جودي» بر اساس نمايش «انتهاي رنگين‌كمان» و اقتباسي از آخرين سال زندگي جودي گارلند، ستاره برجسته سينما، تلويزيون، موسيقي يا آنچه در هاليوود كسب‌وكار سرگرمي خوانده مي‌شود و احتمالا الگويي براي آنچه هاليوود در تمام طول اين چند دهه بنا كرده است و با اين‌حال با يك زندگي دشوار و دراماتيك؛ زني بااستعداد كه به يك شمايل تبديل شد، با يك زندگي شخصي آشفته و پرفراز و نشيب و مرگي زودهنگام.

علاوه بر اينها اما به نظر مي‌رسد كه رنه زلو‌گر در نقش جودي گارلند ميانسال از حالا گزينه اول كسب جايزه اسكار بهترين بازيگر نقش اول زن باشد. اين گمان بيش از آنكه از روي كيفيت فوق‌العاده يا غيرقابل قياس نقش‌آفريني او در نقش گارلند باشد (البته به بهاي تحمل يك گريم سنگين) بيشتر از روي سابقه آكادمي علوم و هنرهاي سينمايي است كه به نقش‌آفريني بازيگران در نقش شخصيت‌هاي واقعي علاقه‌مند است. آيا اين‌بار بخت به رنه زلوگر در 50 سالگي رو خواهد زد؟

اما با همه‌ اينها، با احتمال موفقيت فيلم در نامزدي در چند رشته و شايد كسب يك جايزه اسكار «جودي» كم‌و‌بيش نمي‌تواند تكليفش را با موضوع و رويكردش نسبت به قصه معلوم كند. فيلم در رنگ و لعاب به كيفيتي پرزرق و برق مي‌رسد كه بيشتر يادآور يكي از وجوه داستان است؛ روايتي از شهرت، شكوه و جلوه دراماتيك هاليوود در ميانه دهه 1960 كه آغاز افول يك دوران مهم براي اين مركز صنعتي توليد هم هست كه اتفاقا موضوع «روزي روزگاري در هاليوود» كوئنتين تارانتينوست. با اين‌حال به سختي مي‌توان اين جلوه پرزرق و برق را در «جودي» كارآمد دانست.

هر چند خصيصه جلوه نمايشي به عنوان يك ترفند براي تاكيد بر پيش‌زمينه اقتباسي آثار مشابه به كرات به كار رفته است، اما از طرف ديگر فيلم مي‌كوشد با پرش‌هاي زماني متعدد و بازگشت متعدد به عقب و جلو، به يك واكاوي رواني در شخصيت زني تبديل شود كه براي رسيدن به جايگاه كنوني‌اش رنج و فشار زيادي را تحمل كرده است. اين نوع برخورد با داستان و افزودن وجهي استعاري به روايت معمولا با اجراي واقع‌نمايانه قرين مي‌شود؛ برخوردي كه در اجراي «جودي» نمي‌بينيم.

پس از اين منظر به نظر مي‌رسد كه داستان ميل دارد مانند يك افسانه پريان با روايتش برخورد كند و از سوي ديگر ارجاع‌ ژانري‌ا‌ش به موزيكال را هم حفظ كند. همه اينها به بهاي از دست رفتن وجه روانكاوانه و استعاري فيلم تمام شده است. در اين رفت و برگشت‌ها ما شاهد دختري جوان و ناپخته هستيم كه در نخستين گام‌هايش در يك نظام صنعتي ميان زيستن صادقانه و آسان، راه دشوار موفقيت را برمي‌گزيند و در اين مسير گفته‌هاي تحقيرآميز لوئيس. بي. مير (ريچارد كوردري)، مدير افسانه‌اي مترو – گلدوين – مير يا فشار مارگارت هميلتون (فنلا وولگار) را تحمل و در نهايت عشق نوجواني‌اش، ميكي روني (گاس بري) را رد مي‌كند.

در آخرين سال حيات اما گارلند قرار است زني خسته باشد كه نمي‌تواند از فشار حرفه بكاهد و زندگي آساني را در كنار فرزندانش سپري كند. پس بر اين اساس آيا فيلم قرار است در مورد نحوه عملكرد يك نظام صنعتي و تاثيرش بر زندگي آدم‌هايي باشد كه در اين نظام آزادي و حق انتخاب‌شان را از دست مي‌دهند؟ فيلم براي توصيف اين وضعيت تلاش فراواني مي‌كند، ولي سخت مي‌توان ردپاي يك نگاه ويژه را در فيلمنامه، كارگرداني و حتي بازي ستايش‌شده رنه زلوگر در نقش جودي گارلند جست‌وجو كرد. بيشتر از آن‌رو كه به نظر نمي‌رسد روپرت گولد، كارگردان يا تام اج، نويسنده فيلمنامه فيلم اساسا واجد چنين نگاهي بوده باشند؛ آنچه آنها مي‌كنند، كم‌و‌بيش با همين كيفيت بارها تكرار شده است. اين دو در كنار رنه‌ زلوگر حرف تازه‌اي ندارند تا به اين تركيب اضافه كنند پس در دام تكرار مي‌افتند.

با اين‌ حال «جودي» يك فيلم هوشمندانه براي حضور در مراسم سالانه اهداي جوايز آكادمي علوم و هنرهاي سينمايي است؛ محصول مشترك امريكا و بريتانيا، درباره صنعت سرگرمي و بر اساس زندگي يك شخصيت واقعي.

همه آن چيزهايي كه اعضاي آكادمي را گرفتار كند، بي‌آنكه نياز به كيفيت يا ويژگي خاصي باشد؛ «جودي» دقيقا يك گزينه مناسب است، فيلمي پراعتبار كه قرار است عميق باشد (هر چند كه مطلقا ناموفق است) براي حضور در ميان فهرست نامزدهاي اسكار، بي‌آنكه ويژگي يا كيفيت ويژه‌اي داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون