يلدا؛ فرصتي براي اتحاد
و همدلي بوده است
گروه اجتماعي| نياكان ما قدرت و اعجاز باهم بودن را حتي در روزهاي سرد درك كرده بودند و براي داشتن اتحاد و همدلي بيشتر آيين و مراسماتي را برپا ميكردند، «شب يلدا» به تعبير اصغر مهاجري، جامعهشناس فرصتي براي گرمابخشي به فضاي سرد حاكم بر جامعه در نيمه دوم سال بوده و در اين باره ميگويد: امروزه با تغييراتي كه در آب و هواي ما، در حوزههاي معيشتي، اقتصادي و فرهنگي رخ داده است بايد هوشمندانه جشنوارههاي فرهنگي را بهروزتر كنيم.
آنچه يلدا از گذشته تا به حال داشته امروز در زندگي كنوني ما كه بسيار متاثر از مدرنيته و آشفتگيهاي آن است چه تاثيري ميگذارد؟
براي فهم كاركرد يلدا بياييد يك بار ديگر سابقه بروز و ظهور آن را مرور كنيم. كساني كه در اطلس جغرافيايي، اجتماعي و فرهنگي ايران زندگي ميكردند داراي ويژگي انباشت فرهنگي و تمدني بودند تا با توجه به جغرافيايي كه داشتند يك زندگي راحتتر با پردههاي پراميدتري داشته باشند، يك مباني نظري فرهنگي را طراحي كردند و بحث شب چله نقطه آغازين اين فرآيند و سيزدهبهدر نقطه پاياني است. زماني كه ما به دوران كهنه و ديرينه اصلاح تمدن بازميگرديم شاهد طراحان فرهنگي و تمدني خواهيم بود تا براي اين مردم در دوره معيشتي زمين و كشاورزي بتوانند روزهاي سخت را تقسيمبندي كنند و با برگزاري جشنهاي متوالي از اين ايام به سلامت گذر كنند و به نقطههاي اميد فردا برسند. اين طراحي فرهنگي كاملا با جغرافيا و نظام معيشتي، اقتصادي و فرهنگي ما منطبق است. در نيمه دوم سال روزهاي سخت سردي وجود دارد و شروع روزهاي كوتاه و شبهاي بلند است كه اميدها كمتر ميشود و فضا، روابط و مناسبات اجتماعي به دليل فضاي آب و هوايي كمتر ميشود. اين نظام فرهنگي شرايطي فراهم ميسازد كه سردي سرزميني، جغرافيايي و همچنين فقدان آفتاب با بحثهاي فرهنگي كاملا تغيير پيدا ميكند. اين گونه مراسمها كه در دنياي پيشرفته امروز هم وجود دارد و تحت عنوان سلسله و زنجيره جشنهايي پيدرپي است كه فرآيندهايي را طي ميكند از اولين شبي كه بلندترين شب است تا سيزده بهدري كه بالاترين اميد براي زايندگي به وجود ميآورد، ادامه پيدا ميكند، البته اوج اين فرآيند فرهنگي در چهارشنبهسوري و جشن نوروز ديده ميشود و بايد اين نكته را بپذيريم كه طراحان جشنهاي فرهنگي ما در قديمالايام از نياكان ما براساس يك چارچوب و مباني نظري برگزار ميشده است و منطبق با دنياي واقعي، اجتماعي، اقتصادي و جغرافيايي است. امروزه با تغييراتي كه در آب و هواي ما، در حوزههاي معيشتي، اقتصادي و فرهنگي ما رخ داده است بايد هوشمندانه جشنوارههاي فرهنگي را بهروزتر كنيم.
الان يلدا بيشتر در خانه و خانواده برپا ميشود و نمودهايي هم در زندگي شهر دارد. آيا برگزاري اينگونه مراسمها در فضاهاي عمومي ميتواند بسترهاي همدلي و همراهي بيشتر براي مردم را فراهم كند؟
مديريتهاي محلي و خاص مديريت شهري تهران با طراحيهاي ويژه مكاني بايد در تهران بتوانند شرايط برگزاري اين مراسمها را برگزار كنند تا موجب انسجام اجتماعي شود و ريسمانهاي اجتماعي را محكمتر كنند. بنده به عنوان اولين دبير جشنواره شب چله اينترنتي در دو دهه پيش در سالن چهارهزار نفري وزارت كشور اين طراحي را به روز كردم. امروزه بايد در فضاهاي مجازي در سالنهاي بزرگ با شيوههاي گوناگون به بهترين شكلها برگزار شود. فرهنگي كه امروزه از آن برخوردار هستيم حاصل انباشتگي فرهنگي است كه ايجاده شده است كه در پس آن فكر، ايمان، اعتماد و اعتقاد نهفته است و اين يك مساله فرمايشي نيست كه ديروز ايجاد شده باشد و ما امروز آن را تخريب كنيم بلكه در فرآيند زمان با خون و پوست و فرهنگ ما عجين و ژن فرهنگي ما شده است.
به نظر شما با تكيه بر مراسمها و سنتهاي يلدا در گذشته چگونه ميتوانيم آنها را احيا كرده و معاشرت و گفتوگو ميان افراد و اعضاي خانواده را افزايش دهيم؟
مساله مدرنيته نه تنها مانع از مراسمها و معاشرت نميشود بلكه همافزايي عجيبي براي نظام فرهنگي ايجاد ميكند. پيشنهاد كاربردي و اجرايي بنده اين است كه حداقل اين تفاهم ميان مديريتهاي محلي كه اغلب مديريتهاي شهري هستند، مردم و تشكلهاي فرهنگي اجتماعي ما و برخي وزارتخانههايي مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت كشور، شوراي اجتماعي كشور و شوراي عالي فرهنگي بايد ميان آنها به ايمان كه همواره يكي از بالاترين آوردهاي فرهنگي جهان است، برسيم. در دهه هشتاد با برگزاري بزرگترين جشنواره شب چله اينترنتي و پخش همزمان آن در فضاهاي مجازي و حتي پخش، بخشي از آن برنامهها در شبكه تلويزيوني تهران آن را نو و به روزتر كرديم، در واقع مدرنيته به ايجاد انسجام كمك كرده و سرمايه فرهنگي ما را بالندهتر ميسازد.
تاثير برگزاري جشنهاي سنتي و آيينهاي قديمي امروز در زندگي شهري و شلوغ ما چه خواهد بود؟
برگزاري شب چله اينترنتي و چنين مراسمهايي كه با عقلانيت، تدبير و با حضور خانوادهها با لباسهاي شيك، اجراي موسيقيهاي خياباني و بسياري از اين موارد برگزار ميشود، به جامعهپذيري و شهرنشيني ما ايرانيان و شهرنشينان كمك ميكند. ما ميتوانيم از طريق اين سنتهاي ديرين و آيينهاي بنام موجود در زندگي مدرن خود روي مباني فرهنگي محكم ايستاده و زندگي خود را راحتتر، پرشوقتر، پراميدتر و پررونقتر ادامه دهيم.