ليورپول فاتح جام باشگاههاي جهان شد
فصل برداشت جام رسيده است
علي ولياللهي
در ماههاي اخير مدام با جملههايي از اين دست مواجه ميشويم كه كلوپ هم در سالهاي اول حضورش در ليورپول به هيچ جامي نرسيد، اما حالا در فوتبال انگليس و اروپا يكهتازي ميكند؛ پس مدير جان فرصت! مخاطب اين جملات بيشتر روسايياند كه دنبال موفقيت سريع و آني هستند. شايد نتوان براي رسيدن به موفقيت يك حكم كلي صادر كرد. مثلا نميتوان گفت قطعا اگر به يك سرمربي فرصت داده شود به موفقيت ميرسد. اما از آن سمت ميتوان گفت اگر به يك مربي فرصت داده نشود قطعا موفق نخواهد شد. اين وضعيت در مورد ليورپول و يورگن كلوپ كاملا صدق ميكند. مديران ليورپول در سال اول حضور مرد آلماني روي نيمكت تيمشان به موفقيت چشمگيري دست نيافتند. اما آنها پتانسيلي در كلوپ ديدند كه متقاعدشان كرد بايد به اين مربي اعتماد كنند. البته آنها يك تجربه نه چندان خوشايند از شرطبندي روي پتانسيل بالفعل نشده در گذشته داشتند. قبل از آمدن كلوپ، اين برندان راجرز بود كه هدايت قرمزهاي مرسيسايد را بر عهده داشت. ليورپول او تماشايي بازي ميكرد، كما اينكه اين فصل لستر تحت هدايت راجرز عالي بازي ميكند، اما قهرمان نشد. مديران ليورپول تصميم گرفتند او را حفظ كنند تا با دادن فرصت بيشتر به اين مربي ثمرهاش را بچشند. با اين حال راجرز در ادامه عملكردي موفقيتآميز نداشت و در نهايت از تيم جدا شد. در چنين شرايطي ميتوان گفت مديران ليورپول با حمايت از كلوپ به نوعي ريسك كردند. ريسكي كه حالا نه تنها جواب داده، بلكه سوال هم ميپرسد: چرا روساي باشگاهها به اندازه كافي به مربي تيمشان فرصت نميدهند؟ البته بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه مديران ليورپول در كنار حمايت از سرمربي متوجه اين نكته مهم شدند كه براي رسيدن به جام بايد ستارههاي تيم حفظ شوند. اتفاقي كه در زمان راجرز نيفتاد و آنها لوييس سوارز بهترين مهاجمشان را از دست دادند. در سال نخست حضور كلوپ هم ليورپول كوتينو را از دست داد ولي آن يك مورد در سه، چهار سال اخير استثنا بوده است. قرمزهاي آنفيلد در سه فصل اخير حداقل هيچ ستارهاي را از دست ندادهاند و ستارههاي جديدي هم به تيم اضافه كردهاند.
نتيجه اعتماد به مردي كه پتانسيل بالايي از خودش نشان داده، حفظ ستارهها و جذب بازيكنان با كيفيت همان چيزي است كه امروز در باشگاه ليورپول ميبينيم. آنها در چند ماه گذشته 3 قهرماني بينالمللي به دست آوردهاند. سه سال صفر جام، شش ماه سه جام. انگار تمام اجزاي باشگاه ليورپول از مديران گرفته تا بازيكنان و كادر فني و تماشاچيان دقيقا سه سال به معناي واقعي كلمه در حال كاشت و داشت بودهاند و حالا به فصل برداشت رسيدهاند. بلاتشبيه ميتوان ثمردهي ليورپول را با مزرعه زعفران مقايسه كرد. نحوه كاشت و برداشت زعفران نيز به اين شكل است كه بايد زمين را شخم زد و كوددهي كرد و علفهاي هرزش را چيد و دوباره بعد از يك مدت دوباره شخم زد و دوباره همان كارها را كرد و باز چند وقت بعد براي بار سوم شخم زد و سپس بذر را كاشت و تازه بعد از همه اين دردسرها بايد چند سال (حداقل 4 سال) صبر كرد و از زمين مراقبت كرد تا محصول به بار بنشيند. محصولي با ارزش كه تمام مدت صبوري كردن را تبديل به فرآيندي لذتبخش ميكند. نيازي به توضيح نيست كه اگر كشاورز در يكي از روزهاي انتظار، طاقتش طاق شود و به خاطر بار ندادن زمين در سالهاي اوليه تغييري در آن ايجاد كند، يا كاربرياش را تغيير دهد، زعفران را از دست خواهد داد. او ميتواند محصولي جديد بكارد كه شايد ثمر بدهد يا شايد ندهد اما مطمئنا خبري از محصولي عالي نخواهد بود.
حالا قرمزهاي ليورپول در حال برداشت زعفران هستند. شاگردان كلوپ شنبه شب در فينال جام جهاني باشگاهها سومين جام بينالمللياش را با پيروزي بر فلامنگو به دست آورد. آنها پيش از اين با بردن تاتنهام در فينال يوسيال و چلسي در سوپر ليگ اروپا دو جام به دست آورده بودند. در جام جهاني باشگاهها تيم ليورپول كه از مرحله نيمهنهايي وارد مسابقات شده بود، در اين مرحله از سد تيم مونتري مكزيك گذشت و در فينال موفق شد با تك گل فيرمينو كه در دقيقه 99 به ثمر رسيد، قهرمان كوپا ليبرتادورس را شكست دهد. در اين بازي ليورپوليها بيشتر از حريف برزيليشان صاحب توپ و ميدان بودند و موقعيتهاي خوبي را نيز روي دروازه حريف ايجاد كردند، اما اين فلامنگو بود كه اجازه گلزني را به مهاجمان حريف نميداد. در دقيقه 97 بازي يك صحنه مشكوك به پنالتي در محوطه جريمه فلامنگو رخ داد كه داور ابتدا خطا روي مانه را پنالتي تشخيص داد و در ادامه با بازبيني صحنه نظرش را بازگرداند كه موجب خشم ليورپوليها شد و باعث شد بازي در وقتهاي اضافي با نتيجه بدون گل مساوي تمام شود. در نهايت و در نيمه اول وقتهاي اضافه فيرمينو تير خلاص را به ياران گابيگل شليك كرد و تيمش را به جام قهرماني رساند. با اين قهرماني ليورپوليها تبديل به اولين تيم تاريخ انگليس شدند كه در يكسال سه قهرماني بينالمللي به دست آوردند. همچنين شاگردان كلوپ بعد از منچستريونايتد سال 2008 دومين تيم انگليسي شدند كه قهرماني جام باشگاههاي جهان را به دست ميآورند.
ليورپوليها در فصل برداشت هستند. آنها ثمره سه سال صبر و شكيباييشان را ميچشند. سه جام بردهاند و منتظر جامهاي بعدي هستند. منظرهاي كه ليورپول در چند ماه اخير از خودش نشان داده درست همان منظره مزرعه زعفران در فصل برداشت است. گفته ميشود هنگامي كه گلهاي زعفران ظاهر ميشوند مزرعه خوش منظره، معطر و به رنگ ارغواني در ميآيد و يكي از زيباترين چشماندازهاي طبيعت را به نمايش ميگذارد. درست همانند ليورپول اين چند ماه. تيمي با بازيهاي فوقالعاده كه چشم هر بيننده عاشق فوتبال را به خود خيره ميكند. با اين وجود تمام دنيا ميداند كه اين فصل برداشت، در صورتي تبديل به آن فصل رويايي ميشود كه با قهرماني ليگ برتر انگليس به پايان برسد. اتفاقي كه با وضعيت فعلي جدول ليگ برتر انگليس دور از دسترس نيست. ليورپول فعلا با يك بازي كمتر و 10 امتياز بيشتر از منچسترسيتي صدرنشين ليگ جزيره است. بدون شك اگر در پايان اين فصل، سرخهاي بندر مرسيسايد بتوانند آخرين برداشت بزرگشان را از زميني كه چند سال برايش زحمت كشيدهاند درو كنند، يكي از خاطرهانگيزترين سالهاي فوتبالي تاريخ رقم خواهد خورد.