كشتي زنان هم جا ميافتد
صدرالدين كاظمي
قهرماني تيم زنان ايران در مسابقات جهاني آليش، نقطهعطفي در تاريخ ورزش ايران است. يعني موجي از بياعتماديها و بدبينيهايي كه نسبت به ورزش زنان وجود داشت، ميتواند تحتتاثير اين قهرماني قرار گيرد. تا همين پنج سال پيش كسي از اين موضوع حرفي نميزد كه زنان ايران ميتوانند...
در مسابقات كشتي شركت كنند. بسياري از ورزشكاران و سياستمداران هم ابا ميكردند از گفتن اينكه كشتي زنان در دنيا از سابقهاي سي، چهلساله برخوردار است. يعني ما مدتهاي زيادي كشتي زنان را ناديده ميگرفتيم و برخي نيز فكر ميكردند كشتي زنان با مرام و مسلك پهلواني منافات دارد. اما گذشت زمان نشان داد كه اين تصورات نادرست بوده و كشتي زنان راه خودش را ميرود و ما هم بايد به آن بپيونديم. كشتي زنان در شكل كلاسيكش با قوت جلو ميرود و در كشورهاي اسلامي هم طرفداران پرشماري دارد. كشتي آليش يكي از زيرشاخههاي كشتي اصلي است و فعلا جايگاهي در بازيهاي آسيايي و مسابقات المپيك ندارد و مسابقات جهانياش هم در سطح محدودي برگزار ميشود. مثلا در همين مسابقات سال 2019 پانزده كشور حضور داشتند ولي حضور ما در همين مسابقات، نشاندهنده ميزان علاقه زنان ايراني به مسابقات كشتي است. يعني اگر شرايطي فراهم شود كه زنان ايراني بتوانند در مسابقات جهاني و المپيك، با همان قوانين اتحاديه جهاني كشتي شركت كنند، مشخص خواهد شد كشتي از چه جاذبه و محبوبيتي بين زنان ايراني برخوردار است. بنابراين درخشش زنان ايراني به جامعه جهاني نشان ميدهد كه زنان اين كشور چقدر به كشتي علاقهمند و در اين رشته توانمند و صاحب سبك مشخص خودشان هستند. كشتي آليش بيشتر در آسياي مركزي رايج است و كشورهاي قزاقستان و قرقيزستان و ازبكستان و تركمنستان در آن تبحر دارند. قهرماني زنان ايراني در مسابقات جهاني كشتي آليش ميتواند زمينهساز صدور مجوز حضور زنان ايراني در مسابقات جهاني و المپيك كشتي باشد. زنان ايراني قطعا در مسابقات كشتي كلاسيك، يعني در مسابقات جهاني و المپيك هم ميتوانند حضور قابلتوجهي داشته باشند. به هر حال مسابقات كشتي كلاسيك از سابقهاي بيشتر و قوانيني دقيقتر برخوردار است. البته ايران در طراحي قوانين كشتي آليش در نيمه اول دهه 1990 نقش داشته است ولي كشتي آليش در مجموع كشتي بومي كشورهايي مثل قزاقستان و قرقيزستان و ازبكستان است. اين كشورها در تلاشند ورزش ملي خودشان را بينالمللي كنند. يعني همان كاري كه ما در تلاشيم با ورزش باستاني خودمان انجام دهيم. دليل مشاركت ما در نگارش قوانين كشتي آليش در اوايل دهه نود ميلادي، احتمالا همخواني اين كشتي با مقررات حاكم بر كشور ماست. يعني امكان پوشيدگي كامل كشتيگير در اين ورزش وجود دارد. كشتيهايي از اين دست كه در همه جاي دنيا وجود دارند، از جنوب شرقي آسيا تا امريكاي لاتين، همگي مصداق «كشتي بومي» هستند. يعني كشتيهايي كه مردم در مراسم مختلف آن را برگزار ميكنند. مثلا هنگام برداشت گندم يا در جشنهاي گوناگون. از حيث نوع پوشش و لباس، ورزشهايي شبيه كشتي آليش، مثلا كشتي لوچا، در سوييس و آلمان و اتريش و اسپانيا هم وجود دارند و در برخي از اين كشورها حتي ورزش ملي محسوب ميشوند. در همه اين ورزشها، ورزشكار بايد يك قسمت از لباس حريف را بگيرد و اجراي فن كند. قانون «سينه به سينه» نيز از همين جا وارد كشتي آزاد شد. كشتي باچوخه در خراسان يا كشتي لوچو در استان مازندران نيز به همين صورت است كه كشتيگير بايد بخشي از لباس حريف را بگيرد تا بتواند فن بزند. در واقع اينها اشكال ابتدايي كشتي در جوامع بشري بودهاند. كشتي آليش در ايران در اصل يك نوع كشتي بومي نبوده بلكه به كشتيهاي بومي ما شباهت داشته و به تدريج به نوعي در ايران هم بومي شده است. كشتيهاي بومي در ايران و اكثر نقاط جهان، از قديم ورزشهايي مردانه بودند. كشتي زنان، در شكل كلاسيك آن، تقريبا از اوايل دهه 1980 ميلادي وارد كشتي دنيا شد. يعني كشتي زنان در سراسر دنيا دير پذيرفته شده است ولي به تدريج همه كشورهاي صاحب كشتي، كشتي زنان را هم پذيرفتند و به نظر ميرسد ايران هم در چنين مسيري گام برميدارد. بانوان ايراني حاضر در مسابقات جهاني كشتي آليش در سال 2019، در واقع كشتيگيران آزادكار ما هستند و به تدريج ترجيح دادهاند به كشتي آليش روي بياورند تا بتوانند در مسابقات جهاني حضور پيدا كنند و توانايي خودشان را در اين مسابقات به دنياي كشتي نشان دهند. مثلا زهرا يزداني كه در همين مسابقات مدال برنز گرفته است، خواهر اميرمحمد يزداني است. اميرمحمد يك كشتي آزادكار 19 ساله و پسردايي رضا يزداني - ستاره كشتي آزاد ايران در دهه اخير- است و قطعا زهرا يزداني با برادرش و پدرش تمرين ميكند. قطعا او اگر در آينده بتواند در مسابقات كلاسيك كشتي هم حضور پيدا كند، ميتواند براي ايران افتخارآفرين باشد.