شهرستان خواف واقع در شرق ايران در گذشته بخشي از جاده ابريشم بود. اين شهرستان به واسطه آسبادهاي نشتيفان، رونق پيشين كشاورزي و دامپروري، جاذبهها و آثار تاريخي و البته جاذبههاي طبيعي و تنوع خارقالعاده جانورياش شناخته شده است. منطقه حفاظت شده سيرخون يكي از عرصههاي بكر و زيباي اين شهرستان است كه با كشور افغانستان مرز مشترك دارد. سيرخون به عنوان بهترين زيستگاه هوبره در شرق ايران را ميتوان يك كريدور مهاجرتي با دو اكوسيستم منحصر به فرد دشتي و تالابي قلمداد كرد كه حفاظت از حيات وحش آن به واسطه حضور شكارچيان غيرمجاز و در عين حال مرز مشترك با افغانستان خالي از مخاطره نيست. روزنامه اعتماد گفتوگويي با حميدرضا عظيمپور يكي از محيطبانان با سابقه منطقه حفاظت شده سيرخون داشته كه دستكم 12 سال در محيطباني سلامي و منطقه حفاظت شده سيرخون مشغول كار بوده است. منطقه حفاظت شده سيرخون تقريبا وسعتي حدود ۵۴ هزار هكتار دارد و جزو مناطق تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست واقع در استان خراسان رضوي است. سيرخون در جنوب شرق شهرستان خواف واقع شده و ۱۲ كيلومتر هم مرز مشترك با كشور افغانستان دارد. عظيمپور كه در سال ۱۳۹۷ به عنوان محيطبان برتر استان و كشور شناخته شد از آن جمله محيطباناني است كه با قدمهاي محكم و استوارش به سرعت شما را در كوهپيمايي مغلوب خواهد كرد. آنچه در ادامه ميخوانيد، شرح كامل اين مصاحبه است.
چه شد كه محيطباني را به عنوان يك شغل انتخاب كرديد؟ آيا از انتخاب خودتان راضي هستيد؟
عشق و علاقه زيادي كه به طبيعت و حيات وحش و مهمتر از آن حفظ و حراست از مواهب الهي داشتم، باعث شد كه در اداره كل حفاظت محيط زيست استان خراسان رضوي و اداره حفاظت محيط زيست شهرستان خواف مشغول به خدمت شوم. محيطباني در راس هرم حفاظت و حراست از مواهب الهي طبيعي قرار دارد بنابراين محيطبانان بايد با مسووليتپذيري در حفاظت از عرصههاي طبيعي و حيات وحش، جلوگيري از تخلفات، مقابله با متخلفين شكار و صيد و جلوگيري از آلودگيهاي محيط زيستي ايفاي نقش كنند. يكي از مواردي كه محيطبانان ميتوانند از طريق آن تاثيرگذار ظاهر شوند، اين است كه با آموزش جوامع محلي و بيان موضوعات مختلف محيط زيستي به آگاهسازي جوامع محلي كمك كنند. يكي ديگر از دلايلي كه باعث شد اينجانب شغل محيطباني را انتخاب كنم، اين بود كه كارم در زمينه حيات وحش باعث شد كه تغييرات زيادي در روحيات و اخلاقم ايجاد شود. شكيبايي و بهرهمند شدن از نعمتهايي كه خداوند در طبيعت براي ما به يادگار گذاشته، دست يافتن به زندگي با كيفيت بهتر، پيشه كردن قناعت و خويشتنداري را مديون صرف اوقاتم با دنياي حيوانات و طبيعت ميدانم.
وقتي به دامپزشكي كمك ميكنم تا مصدوميت يك گونه آسيب ديده را درمان كند يا وقتي كه با تميز كردن فضاي زندگي حيوانات بيمار و غذا دادن به آنها، شرايط بازگشتشان به طبيعت را مهيا ميكنم؛ احساس مفيد بودن و اهميت داشتن تمام وجودم را فرا ميگيرد و در اين اوقات به خودم يادآوري ميكنم كه بخشي از طبيعت هستم و بايد براي حفظ طبيعت تلاش كنم.
مجموع اين دلايل بود كه باعث شد من به شغل محيطباني رو بياورم و الان هم از اينكه اين شغل را انتخاب كردم واقعا راضي هستم.
شهرستان خواف از نظر تنوع جانوري بينظير است اما بسياري در ايران حتي نام اين شهرستان را هم نشنيدهاند، شما شهرستان خواف و مناطق حفاظت شده آن را براي خوانندگان ما چگونه توصيف ميكنيد؟
شهرستان خواف با وسعت تقريبا يك ميليون هكتار از سمت شمال به رشتخوار، از شرق به افغانستان و شهرستان تايباد، از جنوب به قائن و از غرب به شهرستانهاي گناباد و تربت حيدريه محدود ميشود. شهرستان خواف پتانسيلهاي فراواني در حوزه تنوع زيستي دارد، دليل بر اين مدعا هم ركورد گونههاي منحصر به فردي در سطح استان و حتي كشور است كه توسط پرسنل يگان و حفاظت محيط زيست شهرستان خواف اتفاق افتاده است.
چه گونههاي جانوري نادري را تاكنون به ثبت رساندهايد؟
مهمترين گونههاي جانوري كه در سطح شهرستان در حال حاضر زيست ميكنند، عبارتند از زاغبور(گونه اندميك و بومي انحصاري ايران)، گربه شني و هوبره كه جزو جانوران در معرض خطر انقراضي هستند كه در اين منطقه زيست ميكنند. از گونههاي حمايت شده هم ميتوان به آهو، قوچ و ميش، پلنگ، گربه جنگلي و انواع پرندگان با ارزش شكاري مانند بحري و بالابان اشاره كرد. در عين حال به دليل حضور چند سطح و منبع آبي، انواع پرندگان آبزي و كنارآبزي مانند اردك بلوطي، اردك مرمري و اردك تاجدار هم مشاهده و ثبت شدهاند. خوشبختانه مجموع اين موارد باعث شده كه گردشگران بسياري هم به سمت منطقه جذب شوند.
منطقه شكار ممنوع سده چه تفاوتهايي با سيرخون دارد؟
همان طور كه پيشتر هم گفته شد، منطقه حفاظت شده سيرخون داراي ۱۲ كيلومتر مرز مشترك با افغانستان است. با توجه به حضور رود كال شور مژنآباد، وجود زيستگاه تالابي و بياباني و حتي جنگلهاي دست كاشت گونه موسوم به تاغ زرد كه همگي از جمله پتانسيلهاي مناسب منطقه هستند؛ سيرخون به طور كلي متمايز است. از طرف ديگر اين منطقه كريدور مناسبي جهت مهاجرت پرندگان از شمال استان خراسان رضوي به مناطق جنوبي كشور است. در حقيقت ويژگي خاص اين منطقه، تلفيق دو اكوسيستم كاملا متضاد تالابي و بياباني است. به طوري كه ما گونههايي مانند زاغ بور و هوبره را به عنوان گونههاي شاخص مناطق كويري در كنار انواع مرغابيها به عنوان گونه شاخص مناطق تالابي مشاهده ميكنيم. اما منطقه شكار ممنوع سده كوهستاني است و از اين منظر با منطقه حفاظت شده سيرخون متفاوت است.
از نظر خزندگان چطور؟ شنيدهام كه گونههاي خزنده نادري هم در منطقه شما ثبت شده است.
بله ما مشاهده دوباره لاسرتاي مشبك را داشتيم و اين اتفاق هم زماني بود كه اين گونه در فهرست گونههاي منقرض شده محلي قرار گرفت. البته مربوط به چند سال پيش است اما همان طور كه گفتم، زماني بود كه خيليها تصور ميكردند ديگر در اين منطقه منقرض شده. از ميان مارها هم ما مشاهده و ثبت مار كوتوله پارسي را داشتهايم.
به گونههاي پستاندار شاخصي مانند گربه شني اشاره كرديد، اين قبيل مشاهدات زياد اتفاق ميافتد؟
گربه شني در منطقه ما زندهگيري و بيومتري شده حتي در بحث نمونهگيري و گرفتن نمونه بافت براي بانك ژن هم اقدامات لازم انجام شده است. جدا از گربه شني ما گربه جنگلي را هم زندهگيري و بيومتري كرديم. در منطقه شكار ممنوع سده هم گربه پالاس ركورد شده يعني دو سال متوالي ركورد پالاس را داشتيم و اين مهم باعث شد كه نسبت به زندهگيري و گرفتن نمونه بافت خون هم اقدام شود. در مورد گربه شني پس از اندكي بررسي متوجه شديم كه در منطقه ما زادآوري هم دارد. اما يك معضل تلفات حيات وحش ما مربوط به همين گربه شني است چراكه منطقه حفاظت شده سيرخون، زيستگاه هوبره هم هست و بالطبع نه تنها در خود منطقه بلكه در نواحي پيراموني آن هوبره هم زيست ميكند. اقدام شكارچيان غيرمجاز براي صيد و زندهگيري هوبره باعث شده كه گربههاي شني به شدت آسيبپذير شوند. متاسفانه ما بارها شاهد بودهايم كه گونه با ارزش گربه شني در تلههاي بومي كه براي گرفتن هوبره اقدام ميكنند، گرفتار شده است. با اقدام به موقع ماموران و محيطبانان در يكي، دو مورد موفق بوديم و توانستيم حيوان را از تلف شدن نجات دهيم.
به تازگي يكي از محيطبانان استان كرمان به دليل قتل عمد يك شكارچي اعدام شد. خيليها معتقدند كه براي جلوگيري از چنين اتفاقاتي بايد جلوي شكار اعم از قانوني و غيرقانوني گرفته شود و بعضي هم معتقدند كه بايد به نوعي با شكارچيها به تعامل رسيد. نظر شما به عنوان يك محيطبان با تجربه چيست؟
ضمن عرض تسليت به خانواده محترم اين محيطبان و همه محيطبانان سبزپوش بايد بگويم كه شكارچي و محيطبان ميتوانند با تعامل بيشتر امنيت زيستگاه و حفظ تنوع زيستي را تامين كنند. اما تعامل نبايد يك سويه باشد بلكه بايد دو طرفه و در فضايي آرام باشد، يعني دو طرف در فضاي بيتنش و به دور از درگيريها و سوءتفاهمها كنار يكديگر بنشينند و آن نقطهنظراتي كه دارند را مطرح كنند و بر اساس آن نقاط اشتراك به تعامل جامعي دست پيدا كنند. اگر اين اتفاق بيفتد قطعا حوادث ناگوار به حداقل ميرسد.
طبيعتا شغل محيطباني در كنار زيباييهايش سختيهايي هم دارد، شما در محل خدمتتان بيشتر با چه مشكلاتي مواجه هستيد؟
سختي كه قطعا همه جا هست اما محيطبانان بر اساس شناختي كه من دارم اكثرا به واسطه عشق و علاقه زياد به طبيعت و حيات وحش همه آن سختيها را خنثي ميكنند. از طرف ديگر همراهي خانوادههاي محيطبانان و ماموران محيطزيست اگر نباشد اين كار قطعا سختتر ميشود.
بحث خشكساليها هم البته بيتاثير نيست به همين دليل در منطقه ما موضوع ساخت آبشخورها و تامين علوفه هميشه جدي گرفته شده. اما موضوع شكارچيان غيرمجاز هم طبيعتا يك قسمتي از دل نگراني ماست. تلهگذاري و شكار غيرمجاز و برخورد شكارچيها با محيطبانان جزو آن بخشي است كه كار را سخت ميكند.
شغل شما يك توفيق لذتبخش دارد و آن حضور مستمر در طبيعت است. حتما خاطرات شيريني از اين حضور در طبيعت و خو كردن با آن داريد. همچنين خاطرات تلخ. برايمان از آنها بگوييد.
محيطبانها هميشه خاطرات تلخ و شيرين زيادي دارند. من اول خاطره شيرين خودم را ميگويم، چند سال پيش ما بحث رهاسازي چند راس قوچ و ميش را در منطقه شكار ممنوع سده داشتيم. اين قوچ و ميشها را مدتي در منطقه فنسكشي نگهداري و تيمار كرديم. پس از طي مراحل بازپروري و زير نظر دامپزشك نهايتا براي رهاسازي آماده شدند. مسوولان و امام جمعه محترم شهرستان هم حضور داشتند. پس از رهاسازي در منطقه شاهد بوديم كه همه قوچ و ميشها به سمت ارتفاعات رفتند اما در فاصله تقريبا ۱۰۰ متري بود كه ديديم، يك تعدادي از قوچها كاملا ايستادند و به سمت ما نگاه ميكردند. آن لحظه امام جمعه محترم گفتند كه اين حركت به منزله قدرداني از محبتي است كه محيطبانان جهت نگهداري و تيمار انجام دادهاند. آن لحظه واقعا لحظه شيريني بود و من هنوزم بعد چند سال در ذهنم است. خاطرات تلخ هم اغلب هميشه هست به قول يكي از همكاران هميشه با صحنههايي برخورد ميكنيم كه خوشايند ما نيستند. يكي از اين اتفاقات تلخ كه باعث مصدوميت من هم شد مربوط به زماني است كه بر حسب گزارشهاي واصله مبني بر شكار غيرمجاز به سمت منطقه حفاظت شده سيرخون عزيمت كرديم. يك روز گرم تابستاني بود و پس از ساعاتي طولاني كه در كمين بوديم نهايتا مسيري كه محل تردد معمول متخلفين بود را انتخاب كردم. حين برگشت به واحد از گشتزني، ناگهان موتور اينجانب از ناحيه فرمان و دسته موتور دچار شكستگي شد و اين اتفاق باعث شد كه محكم به زمين برخورد كنم. من از ناحيه دست دچار شكستگي و پارگي رباط انگشتان شدم.
اين مشكل الان مرتفع شده؟
بله بهتر هستم اما بهبودي رباط نيازمند زمان است و به من گفته شده كه بايد چندين سالي صبر كنم كه كاملا خوب شود.
از لحاظ درماني به شما كمك شده؟
بله خدا را شكر براي بحث بيمه محيطبانان و بيمه تكميلي خوشبختانه اقدامات خوبي در دست انجام است.
در بحث تيمار و بازپروري حيات وحش چطور؟ آيا مركز خاصي وجود دارد؟
يك مركز تيمار در پاسگاه محيطباني سلامي هست و از سمت دوستداران طبيعت يك سري گونهها كه به هر دليل مصدوم شدهاند يا گونههايي كه از متخلفين گرفته ميشوند به طور دائم آورده ميشوند و يك دامپزشك مورد اعتماد شهرستان هم هست. البته اقداماتي كه صورت ميگيرد در حد بضاعت و امكانات شهرستان است اما قطعا هر ساله ما مواردي از اين دست را داريم.
به عنوان يك محيطبان از رسانهها چه توقعي داريد؟
ضمن تشكر انتظار دارم كه خبرنگاران و رسانهها زبان گوياي محيطبانان باشند و مشكلات و گرفتاريهايي كه محيطبانان دارند، منتشر شود تا مردم با شناخت كافي از اين حرفه بدانند كه هدف محيطبانان خدمت به مردم و دفاع از حقوق همه همميهنان است. براي تمامي محيطبانان سبزپوش عرصه حفاظت از محيط زيست همچنين همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوري اسلامي آرزوي توفيق و سربلندي دارم. از مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست كشور، مديركل محترم حفاظت محيط زيست خراسان رضوي و رياست اداره كه براي تامين امكانات جهت پيشبرد اهداف سازماني، محيطبانان را ياري ميكنند نيز كمال قدرداني و تشكر را دارم.
عظيمزاده: بارها شاهد بودهايم كه گونه با ارزش گربه شني در تلههاي بومي كه براي گرفتن هوبره اقدام ميكنند، گرفتار شده است