فاضلاب مشكل اساسي شهرهاي ماست
احمد آلياسين
تاكنون نديده بودم كه فاضلاب وارد خانههاي مردم اهواز بشود، چنين اتفاقي را در خاطر ندارم. اهواز و خوزستان سالها با مشكل آب و فاضلاب مواجه بود، اما تاكنون اين مشكل چنين نمودي نداشت. ما در گذر اهواز به اهوازكلانشهر فراموش كرديم كه بايد زيرساختهاي شهري را به تناسب رشد جمعيت توسعه بدهيم. اهواز از يك شهر به كلانشهر تبديل شد اما شبكه آب و فاضلاب آن هماني ماند كه سالها پيش بود، همانقدر كه ورود فاضلاب به خانههاي مردم دردناك است، تخليه فاضلاب هم به كارون درد دارد، كارون سرمايه ملت ماست و ما فاضلاب را روانه اين سرمايه ميكنيم، در صورتي كه اگر توسعه پايدار را سرلوحه اقداماتمان ميكرديم، اين فاضلاب را بازچرخاني ميكرديم، هم از فاضلاب فرصت توسعه ميساختيم و هم از اين كارون پردرد. جاي خالي كارشناس محيط زيست شهري در برنامهريزي شهرهاي ما كاملا مشهود است. كارشناس محيط زيست پيش از توسعه يك شهر، نسبت آن شهر را با ويژگيهاي محيط زيستي ميسنجد و يكي از مشخصههاي آن بررسي اين نكته است كه شهري مثل اهواز، به هنگام بارشهاي سنگين چگونه از پس تخليه آن برخواهد آمد. اگر بخواهم ريشه اصلي اين مساله را بررسي كنم بايد به دهه 50 برگردم و اصولي كه در آن دهه تدوين شد. دهه 50 بود كه سازمان برنامه اصول آمايش سرزمين را تصويب كرد اما اين اصول هرگز جامه عمل به خود نپوشيد، برنامههاي پنجساله توسعه كه بعدها هم تصويب شد، از منظر توسعه پايدار به منصه ظهور و اجرا نرسيد، آخرين اين برنامهها چشمانداز بين سالهاي 1384 تا 1404 است. پانزده سال از زمان اجراي اين برنامه گذشته، برنامهاي كه بسيار جذاب و آرماني بود، اما ميتوان ادعا كرد تاكنون يك بند از اين برنامه اجرا نشده است. متاسفانه وقتي توسعه پايدار را فراموش ميكنيم، چشمانداز آينده را هم از نسلهاي بعد ميگيريم. سوال اينجاست كه با چنين مسائل محيطزيستي كه شهرهاي ما با آن مواجهند، در آينده نسل بعدي چگونه فرصت زيستن و بهرهمندي از مواهب خدادادي را خواهد يافت؟ اما برگرديم سراغ فاضلاب؛ مساله ديگري كه در مورد فاضلاب مغفول مانده، نبود سيستمي است كه بتواند اين فاضلاب را بازچرخاني كند و از آن دوباره بهره ببرد. فاضلاب مساله اساسي شهرهاي ماست و متاسفانه در سياستگذاريهاي شهري به فاضلاب به عنوان محلي براي توسعه پايدار شهري نگاه نميشود. پيش از اين سازمان عمران خوزستان توانسته بود با نگاهي مستقل پروژههاي عمراني بسياري را در اين خطه پيش ببرد كه اين سازمان هم بعدا با شكلگيري وزارت آب و برق كه بعدا شد وزارت نيرو، استقلال و توان اجرايي خود را از دست داد، چنين نگاههاي مستقلي ميتوانستند با رويكردي جامع تمام مسائل و امكانات يك منطقه را در كنار هم بررسي كنند و پاسخي جامع به آنها بدهند، اما حالا حتي شهرهاي ما در روند گسترش خود از نظر كارشناسان محيط زيست-شهري محروماند. شايد مطالعاتي براي اين مسائل شهرها صورت گرفته است اما بهزعم من اگر اين مطالعات صورت گرفته، يا اجرا نشده يا تمام جوانب مساله را در نظر نداشته است.
كارشناس حوزه آب و توسعه
(مديرعامل اسبق سازمان آب و برق خوزستان)