اتفاق جديد و عجيبي نبود. گروههاي فشار و از ما بهتران با جار و جنجال و شانتاژ مانع پخش يك برنامه تلويزيوني شدند.
شنبه گذشته، با ايجاد جو تهديد و ارعاب از پخش برنامه هفتگي محتوايي گفتوگو محور شوكران در شبكه 4 سيما جلوگيري شد. در اين برنامه قرار بود كه با شيرين هانتر گفتوگو شود.
پروفسور شيرين هانتر، پژوهشگر و استاد 75 ساله ايراني در دانشگاه جورج تاون امريكا و فارغالتحصيل دانشگاههاي تهران، لندن و ژنو است. او متخصص سياست خارجي ايران و محيط پيراموني آن است. از او به عنوان صداي اعتدال ايراني و مدافع جدي حقوق راهبردي ژئوپلتيكي و پراگماتيستي ايران در منطقه و جهان ياد ميشود.
از جمله كتابهاي او اين موارد هستند: روابط ايران و اعراب؛ اوپك و جهان سوم؛ برخورد تمدنها يا همزيستي صلحآميز اسلام و غرب؛ ميانجيگري بين اسلام و مدرنيته؛ تحولات اوراسيا بعد از 11 سپتامبر؛ سياست هويت و امنيت، ملتسازي و مناقشه در اوراسيا؛ اسلام دين دوم اروپا؛ ژئوپليتيك جنوب قفقاز؛ مذهب در تحولات بينالمللي، ريشههاي تاريخي مباحثات ايراني در هويت، فرهنگ و حكومت در قرن 21.
شوكران نيز برنامهاي متفاوت، پرمحتوا، جذاب و داراي قابليت جلب هر دو طيف مخاطب خاص و عام است كه شنبه شبها به همت و اجراي پيام فضلينژاد از شبكه 4 پخش ميشود. سري اول اين مجموعه، سال گذشته پخش شد و آرامآرام و بدون تبليغ و سر و صدا توانست جاي محكم و معتبري را در بين مخاطبان مختلف فرهنگدوست باز كند. تهيهكننده اصلي اين برنامه، موسسه سينمايي سوره و سازمان تبليغات اسلامي است.
تا جايي كه من مجال مشاهده و ارزيابي شوكران را داشتهام، در هر دو دوره پخش، اين برنامه اساسا ماهيتي سياسي و جنجالي نداشته و ندارد. ولي مانند هر برنامه گفتوگو محور، همواره احتمال بروز بحث يا حتي جدل در مواضع مصاحبهكننده يا مصاحبهشونده وجود دارد. البته برخي از ميهمانان برنامه مانند خانم دكتر نوشآفرين انصاري با زيركي و مهارت خاص خود، موفق شدهاند كه برخي از بغرنجترين مسائل فرهنگي و فكري را در بستهبندي بسيار نرم و به دور از جنجال مطرح كرده و ضمنا در دام جدل سياسي تاييد كامل وضع موجود و يا سياهنمايي غيرمنصفانه فرهنگي فرو نروند.
باري، فضلينژاد در اين برنامه فعلا پخش نشده شوكران به سراغ كسي رفته كه ضمن دارا بودن از حداكثر اعتبار و احترام در سپهر آكادميك جهان به دفاع از منافع و مصالح راهبردي ايران شهرت دارد. شيرين هانتر، به دليل پافشاري در اين مسير، مرتبا هدف حمله گروههاي لابي، انديشكدهها و اتاق فكرهاي منادي ايرانستيزي و ايرانهراسي مورد حمايت نئوكانهاي امريكايي-اروپايي، اسراييل، اعراب و گروههاي ضدايراني يا ايرانينماي برانداز و مبلغ جنگ داخلي، تجزيه و حتي تضعيف اقتدار قرار دارد. لذا گفتوگو با امثال پروفسور هانتر كه در اين سطح، در دنياي آكادميك امروز زياد هم نيستند، يك فرصت و توفيق براي رسانه است كه دوست دارد، ملي تلقي شود.
از سوي ديگر، گفتوگو با خانم هانتر در ايران كنوني مطلقا تابو و ممنوع نبوده است. چند ماه قبل، سازمان سوره در مجموعهاي تصويري درباره خطرات سياست خارجي امريكاي ترامپ عليه ايران با او گفتوگو و آن را پخش كرد. همين هفته هم ماهنامه عصرانديشه كه اتفاقا مواضعش با روزنامه كيهان فاصله چنداني ندارد هم در گفتوگويي اختصاصي با هانتر با عنوان «برتريجويي، محرك اصلي سياست خارجي امريكا»، ديدگاههاي تخصصي را به تفصيل منعكس كرده است. واكنشهايي كه از درون جناحهاي همگام سنتي با كيهانيان در برابر تهديد و ارعاب عليه پخش گفتوگوي خانم هانتر بروز كرده، نشان ميدهد كه سياست آمرانه و تكصدايي برخاسته از منش كلاسيك و اقتضاي طبيعت كيهانيان، كارايي سابق خود را از دست داده است.
در ماجراي اخير ديده شد كه اين بار اعتراض و نارضايتي نسبت به مواضع كيهانيان نه تنها از طرف دگرانديشان و منتقدان و روشنفكران كه از درون بدنه كساني كه سابقا و حتي همين الان متحد و همسوي معترضان و تخريبچيها محسوب ميشوند. اينكه فضلينژاد كه خود قبلا همكار كيهان بوده يا رييس محترم كاملا خودي شبكه 4 شاكي و معترض اين رفتار هستند، جاي تامل و بازانديشي دارد. به نظر ميرسد كه منتقدان شوكران همانند روند سياهنمايي در خارج از كشور، اصرار دارند تا صدا و سيما را همچنان در حد يك رسانه داخلي نشان داده، همه برنامههاي آن را در يك سو قلمداد كنند و مردم را ناگزير به سمت شبكههاي مغرض و مزدور خارجي سوق دهند.
نهايت آرزوي مخالفان رويكرد برنامههايي چون شوكران، تبديل تلويريون ملي ايران به يك شبكه انحصاري براي پخش ديدگاههاي كاملا هماهنگ با خودشان و نهايتا استشهاد جمع كردن در جهت مواضعشان است. اقدامي كاملا با سابقه: رقبا را حذف كنيم، با خودمان كشتي بگيريم و مدال طلا كسب كنيم.
سواي اين موضوع، مخالفان شوكران و خانم هانتر روش كاملا شناخته شده ديگري نيز دارند. توقع آنان در رويكردي كاملا شكستخورده اين است كه در عرصه آكادميك و بينالمللي، ما نيازي به دوست و متحد و معتمد مشفق منتقد راهبردي نداريم. ما فقط تاييدكننده مواضع خود را لازم داريم كه نهايتا براي مواضع درست و غلط ما استشهاد جمع كنند و نظرات اصلاحي و انتقادي متفاوتي نيز از خود نداشته باشند.
نمونه اين مواضع را در سالهاي مختلف در برنامههاي مختلف شبكههاي داخلي فراوان ديدهايم. ميهمانان خارجي كه حرفهايشان كاملا تكراري و صرفا تاييد رويكردهاي ايران است تا نشان داده شود كه ما هيچ اشكالي نداريم و فقط ديگران هستند كه اشتباه ميكنند. رواج چنين ديدگاهي، ظاهرا خيال بسياري را راحت ميكند ولي مطلقا كمكي به حل معضلات و چالشهاي مختلف داخلي و خارجي ايران نيست.
كيهانيان عجالتا در توقف پخش گفتوگوي شوكران با هانتر توفيق داشتهاند ولي به گمان من، اجراي منويات بيچون و چراي اين روش تخريبي مانند سابق ساده و بيمانع نيست. چراكه اين بار، مانع نه فقط از ميان دگرانديشان و منتقداني كه غيرخودي محسوب ميشوند، نيست. ظاهرا به تدريج، حلقه خوديها دارد تنگتر و بستهتر ميشود.