نوگرايي روسي و چالش هويتي
محمود فاضلي
كتاب «الگوي نوگرايي روسي و چالشهاي هويتي» نوشته الهه كولايي (استاد مطالعات منطقهاي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران) و فرزاد كلبعلي (دكتراي علوم سياسي دانشگاه تهران) از سوي انتشارات «خرسندي» انتشار يافته است. نويسندگان به دنبال طرحي براي يك كتاب دانشگاهي-درسي بودهاند كه بتواند با تكيه بر منابع مطالعاتي گوناگون، ازجمله ادبيات روسي معاصر و پژوهشهاي دانشگاهي در حوزه مطالعات روسيه، طرحي كلي از تجربه نوگرايي روندها، تحولات، جريانها و گفتمانهاي فكري هويتي-سياسي روسيه معاصر در دو قرن اخير را به دست دهد و به واقعيتهاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و فكري روسيه پرداخته است. چنين كاري نيازمند قرار دادن موضوع اين كتاب در زمينه جامعهشناسي تاريخي-فرهنگي جامعه و دولت روسيه در اين دوره و حتي پيش از آن است.
پس از فروپاشي امپراتوريهاي تزاري و اتحاد شوروي و از دست رفتن سرزمينهايي گسترده از حوزه اين امپراتوري با بيش از 17 ميليون كيلومترمربع همچنان بزرگترين كشور جهان از نظر گستردگي است. روسيه از نظر منابع و ظرفيتهاي طبيعي تقريبا با هيچ كشور ديگري قابل مقايسه نيست. همواره اولين جمله توصيفي در مورد اين كشور گستردگي جغرافياي آن است. در روزگار كنوني كمتر نظريهپرداز و متخصصي در حوزه روسيه پيدا ميشود كه در تاثيرهاي آشكار جغرافيا و ژئوپليتيك روسيه بر فرهنگ، سياست، هويت و حيات اجتماعي-تاريخي اين كشور ترديد داشته باشد.
در ميان متخصصان و روسشناسان، اين اجماع وجود دارد كه هر يك از تحولات اين كشور پهناور، نقطه دگرگونساز تاريخي و مهمي در تاريخ روسيه و حتي در برخي موارد، جهان است اما اهميت اين رخدادها كم نيست و تاثيرگذاري آنها بر حوزههاي مختلف، متفاوت است. برخي تنها بر يك يا چند حوزه خاص از فرهنگ، اجتماع و سياست روسيه تاثيرهاي داخلي دارند. برخي ديگر با وجود ظاهر داخليشان تاثيرهاي بينالمللي بيشتري نسبت با تاثيرهاي داخلي داشتهاند. گروهي پذيرش مسيحيت در روسيه را مهم ميدانند. از نظر تاريخي اگرچه اين مساله كوچكترين تاثيري در خارج از مرزهاي روسيه نداشت، اما با ظهور جنبشهاي خشن بنيادگرايانه مذهبي-هويتي در عصر اطلاعات، اين برداشت ايجاد ميشود كه حق با كساني است كه پذيرش مسيحيت را مهمترين رويداد تاريخي روسيه ميدانند.
اگر روسيه مسيحيت ارتدوكس را پذيرفته، نهتنها عناصري سازگار با بافت فرهنگي-اجتماعي خود را در آن ديده، بلكه به مرور مسيحيت ارتدوكس روسي را پديد آورده كه پيش از آنكه مسيحي يا ارتدوكس باشد، «روسي» است. هر عنصر فرهنگي هويتي بيگانه، مانند مذهب، خط و زبان كه در تاريخ يك ملت پذيرفته شده، همواره در زمينهاي از بده بستان و كنش متقابل اجتماعي تبديل به جزيي از فرهنگ و هويت آن ملت شده كه به سختي ميتوان آن را از تاريخ و فرهنگ آن ملت جدا كرد.
نويسندگان براي دوري از پراكندهگويي يا دور شدن از هدفهاي پژوهشي، نتايج تحليلي به دست آمده حوزه مشخص و موضوعات معيني براي پژوهش خود برگزيدهاند. تحولات، جريانها، جنبشها و گفتمانهاي هويتي، فكري (روشنفكري) و سياسي داخلي روسيه از زمان رويارويي روسيه با نوگرايي غربي تاكنون از موضوعات مهم اين پژوهش است. كتاب 272 صفحهاي «الگوي نوگرايي روسي و چالشهاي هويتي» شامل سرفصلهايي همچون «پيشينه پژوهش، نوسازي پترزبورگي، تولد روشنفكران روس، كمونيسم روسي و نوسازي فاوستي، روسيه پساكمونيسم، روسيه بحران هويت و اوراسياگرايي» مورد توجه است. در اين كتاب نخست، با اتكا به تحليل آثار ادبي مهم قرنهاي نوزده و بيستم روسيه، از رمان، شعر، نمايشنامه و زندگينامهها، تجربههاي نوگرايي و شبهنوگرايي روسي بازنمايي ميشود و دوم با تحليل اين آثار ادبي، به تبيين جريانها و روندهاي فكري، سياسي و هويتي روسيه معاصر پرداخته ميشود.