• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4553 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۴ دي

ادامه از صفحه اول

ايران‌ستيزي امريكا

باز هم گفتند مقصرش شما بوده‌ايد كه روي موشك شعار نوشته‌ايد و دايم در نمازجمعه‌ مرگ بر امريكا گفته‌ايد. مشكل از رسانه‌هايي است كه بوق‌شان گوش فلك را كر كرده، نمي‌گذارند صدا به صدا برسد. صداي مردم ايران هم به هم نمي‌رسد، به جايش بيشتري‌ها شب‌ها، خواب‌آلوده پاي ماهواره مي‌نشينند تا از بابت امريكاستيزي ايران غصه بخورند و از حال‌شان ناراضي و از آينده‌شان نااميد شوند. در پايگاه امريكايي‌ها يك پيمانكار كشته شده، ‌در عوض امريكا به دشمنان داعش حمله كرده و بيست و شش نفر را كشته و اسمش را هم گذاشته تلافي. باز هم مي‌گويند طرف امريكاست، حق دارد، برايش افت دارد كه به جاي يك نفر فقط يك نفر را بكشد. او عادت كرده به جنايت، عادت كرده به شقاوت و عادت كرده كه دنيا را به آتش بكشد. مي‌گويند امريكا حافظ صلح جهان است و حق دارد نگران بمب هسته‌اي و مناسبات خاورميانه باشد. مي‌گوييم اين امريكا اولا خودش دوبار بمب هسته‌اي بر سر بي‌گناهان انداخته، ثانيا بيش از هر كشور ديگري به ديگران حمله كرده و بيش از هر حاكم جباري دستش به خون بي‌گناهان آلوده است، مي‌گويند باز هم كه داريد حرف چپي‌ها را مي‌زنيد؛ مناسبات دنيا عوض شده، ديگر نبايد قيافه ضدامپرياليست به خودتان بگيريد. ببينيد ديگران چطور دست به خواب قالي امريكا مي‌كشند، شما هم بكشيد و قال قضيه را بكنيد كه شتر امريكا عالي‌گردن است... ما متهم به امريكاستيزي هستيم اما تا به امروز هيچ هواپيماي مسافربري را ساقط نكرده‌ايم. ما امريكاستيزيم اما هيچ كودتايي را در امريكا يا در هر كشور ديگر كه متحد امريكاست، طراحي نكرده‌ايم. ما امريكاستيزيم اما از هيچ ديكتاتوري حمايت نكرده‌ايم. ما امريكاستيزيم اما پول‌هاي امريكا را در هيچ بانكي بلوكه نكرده‌ايم. ما امريكاستيزيم اما هيچ‌ وقت با هواپيماي انتحاري به برج‌هاي دوقلو نزده‌ايم. ما امريكاستيزيم اما در عوض با داعش و داعشيان جنگيده‌ايم. ما امريكاستيزيم اما طالبان دست‌پرورده امريكا، ‌به گواه هيلاري كلينتون دست‌پرورده امريكا، سر ديپلمات‌هاي‌مان را گوش تا گوش بريدند و ما خشم‌مان را فرو خورديم... ما امريكاستيزيم اما اين امريكاست كه به دستور شخص ترامپ بر سر قهرمان ملي‌مان موشك مي‌اندازد... بعضي مرگ‌ها عين زندگي‌اند. خداي متعال با شهدايش تعارف كه نكرده، زنده‌شان خوانده. آنها حقيقتا زنده‌اند و نزد خدا روزي مي‌خورند. سردار سليماني زندگي‌اش تمام بركت بود و اخلاص و مهرباني. هيچ ‌كس به اندازه او براي امنيت و آسايش هموطنانش زحمت نكشيده و هزينه نداده. هيچ كس به اندازه سليماني با ظلم، كفر، تحجر و انحراف نجنگيده. كدام فرمانده فروتني را سراغ داريد كه بيش از چهل سال لباس رزم از تن درنياورد و بر سر هيچ‌ كس منت نگذارد. سهل است ‌از عارف، عامي، بزرگ و كوچك منت هم بپذيرد. مرگ چنين انسان بزرگي نمي‌تواند شبيه ديگر مرگ‌ها باشد. شهادت يعني همين كه خداوند به مرگت بركتي دهد كه دوست و دشمن حيران بمانند. اولا كه شهادت او حجت موجهي است براي شقاوت و پليدي امريكا. شهادت سردار سليماني حجت موجهي است بر ايران‌ستيزي امريكا. از اين گذشته شهادت او به حبل‌المتيني مي‌ماند كه همه مردم ايران را يك‌بار ديگر با هم متحد مي‌كند. حيرت‌انگيز است اين همه عشق و علاقه ايران‌دوستان به سردار بزرگوارشان. حاج‌قاسم همان حجت خداست كه مي‌تواند چپ و راست و شهري و روستايي و اين‌طرفي و آن‌طرفي را برادروار كنار هم بنشاند و عليه دشمن پليد متحدشان كند. كمتر بندگاني هستند كه چنين سعادتمند بزيند و چنين سعادتمندانه به ديدار معبود بشتابند. دست راستت زير سر ما سردار.

 

كاركرد وعده انتقام سخت

تندروها كساني هستند كه بيش از بقيه بر آتش جنگ انتقام‌جويانه مي‌دمند. در حالي كه رهبري نظام از يك‌سو و رييس‌جمهور امريكا از سوي ديگر اعلام‌كرده‌اند خواهان جنگ نيستند و‌ رهبري حتي تصريح كرده‌اند كه جنگ نخواهد شد. اما وضعيت پس از ترور شهيد سليماني بيش از هر زمان ديگر آبستن بروز جنگ شده است و همين موضوع نفس‌ها را در سينه‌ها حبس كرده است چه آنكه چنين جنگي در صورت وقوع ممكن است از كنترل طرفين خارج شده و دامنه آن به ‌شدت گسترش يابد. هم‌زمان با تندروها در داخل تندروهاي امريكايي و نيروهاي سرنگوني‌طلب وابسته در خارج هر يك روياي خود را در جنگ مي‌بينند، به اين‌ گمان كه آينده از آن آنان خواهد بود! اما خردورزانه‌ترين و دورانديشانه‌ترين كار همان‌طوركه در بيانيه مرجعيت عالي عراق آمده بود خويشتن‌داري و جلوگيري از شعله‌ور شدن حالت برانگيخته و بحران كنوني است. اين به معني كوتاه آمدن يا صرف‌نظر كردن از انتقام عزتمندانه نيست. دنيا واكنش ايران را نسبت به اين جنايت طبيعي مي‌داند و تلاش خواهد كرد با رفتارهاي مداراجويانه آن را از واكنش تند منصرف كند. بايد بدون توجه به هياهوي تندروها و ترغيب آنها به تعجيل در واكنش، خويشتن‌دارانه بر وعده انتقام سخت تاكيد كرد. اين وعده براي امريكايي‌ها بسيار نگران‌كننده و فرساينده خواهد بود و‌ آنها را در موضع انفعال نگاه خواهدداشت. چوبي را كه حق‌طلبانه و توجيه‌پذير بالا برده‌ايم تا زماني‌كه بالا نگاه داريم كاركرد خواهد داشت. سردار سليماني در زمان حيات خود موجد امنيت براي كشور و مردم بود. ارزش شهادت او‌ در صورتي كه براي انتقامجويي محض خرج نشود مي‌تواند همچنان موجد امنيت و علاوه بر آن صلح و‌ رفاه براي كشور و‌ مردم باشد. سردار شهيد سليماني سرمايه‌اي نمادين براي ملت و‌ كشور است و تا سال‌هاي سال مي‌تواند الگوي جوانان كشور و الهام‌بخش آنان در وارستگي، مردم‌داري، شجاعت و فدايي بودن براي كشور و‌ ملت باشد. اين سرمايه نمادين را با عصبيت و عصبانيت و به پاي انتقام‌جويي محض تباه نكنيم.

 

خطاي بزرگ ترامپ

يك فرمانده بزرگ نظامي و يارانش را به شهادت رساند. گردان‌هاي حزب‌الله عراق كه زيرمجموعه حشدالشعبي هستند در قضيه اعتراض مردم عراق در مقابل سفارت امريكا در بغداد، مردم را به آرامش و پايان دادن به اعتراضات دعوت كردند، امريكا به جاي تشكر، فرمانده آنها را در كنار سردار سليماني به شهادت رساند. جالب است كشوري از آن سوي دنيا آمده در عراق پايگاه نظامي تاسيس كرده، وقتي در اثر حمله از طرف يك گروه نامعلوم به اين پايگاه يك امريكايي كشته مي‌شود به 5 نقطه در عراق و سوريه حمله و بيش از 25 نفر را شهيد و حدود 60 نفر را مجروح مي‌كند. وقتي مردم عراق در مقابل سفارت امريكا در بغداد اعتراض مي‌كنند، سردار سليماني و ابومهدي و يارانشان را به شهادت مي‌رساند. اين يعني نهايت ظلم و زورگويي و تكبر. در اينجا دولت عراق وظيفه سنگيني به عهده دارد. امريكا حق حاكميت ملي عراق را زير پا گذاشته است. مجلس عراق بايد اخراج نيروهاي امريكا از عراق را به تصويب برساند. امريكا و اسراييل از شهادت اين قهرمانان مبارزه با داعش كه در واقع آنها را رسوا كرده‌اند، خوشحال نباشند زيرا اين حادثه موجب اخراج امريكا از خاورميانه و آغاز آزادي سرزمين فلسطين و اتحاد بيشتر نيروهاي مقاومت خواهد شد. اين جنايت بزرگ نشانه ترس و ضعف امريكاست نه نشانه قدرت او. امام خميني(ره) درباره صدام فرمود: صدام حيواني است كه تا خفه نشود، منطقه روي آرامش نخواهد ديد. امروز بايد گفت، ترامپ حيواني است كه تا خفه نشود، دنيا روي آرامش نخواهد ديد. قطعا ترامپ به سرنوشت صدام دچار خواهد شد. انتقام ما به موقع و حساب شده خواهد بود. قرآن مي‌فرمايد، سست نشويد و غمگين نباشيد در حالي كه مومن هستيد.

 

يا علي من به تو پناه مي‌برم

مردي كه تمام عمر و زندگي‌اش را وقف ناموس و امنيت سرزمينش كرده، مردي كه به زودي بزرگان قلم و تفكر در جهان به فضيلت‌هاي او خواهند پرداخت. و اما من به عنوان شاعر چرا بايد هميشه عقب بمانم از قافله معرفت؛ مگر من نمي‌گويم به حافظ و مولوي علاقه دارم يا به عطار و سنايي؟ مگر كم گفته‌اند اين بزرگان در مدح و ثناي شهيدان؛ مگر به ياد ندارم شعر بشكوه «كجاييد‌ اي شهيدان خدايي» را كه هشتصد سال پيش مولانا سرود؛ پس چرا من نگويم از شهيدان گلگون كفن سرزمينم؛ در تمام تاريخ معاصر چند سردار جنگل داشته‌ايم؟ چند سيدحميد تقوي‌فر و چند شهيد جان‌محمد عليپور. من شاعري مدرنم؟ باشد سنتي‌ام؟ باشد آوانگاردم؟ باشد چه مغايرتي با معنويت دارد، شاعر مدرن و نو بودن؟ چرا و به چه دليل من بايد سكوت كنم؟ چرا؟ من به ديگران كار ندارم و به ديگران نمي‌پردازم. چون شهيدان بي‌نياز از همگانند. آنان عزيز خدايند، آنان اوليا خداوند هستند و هميشه اوليا و غريبان جهانند. من فقط سهم خودم را مي‌دانم، حرمت بر قلم مي‌گذارم تا روزي به عنايت خداوند، ارزش قلم را بدانم و قلم بگردانم به سوي رستگاري، به سوي فتوت و جوانمردي و شعر بگويم و شعري بگويم براي شهيدان. من هيچ در اين دنيا نخواسته‌ام، هيچ بهره‌اي از شاعراي‌ام نبرده‌ام، در اين جهان هيچ ندارم جز شعر و شعر و همين و بس و من مفتخرم كه اولين شعر در اين زمينه را گفتم: شعري براي شهيد بزرگوار سيدحميد تقوي‌فر، شعري كه با اين سطر معروف شد، قتيل‌الحسين بكربلا و قتيل الحميد بسامراء. بله معتقدم حضرت حسين ابن علي و سيدحميد و جا‌ن‌محمد همه از يك جنس هستند و از يك تبار. حسين ابن علي در كربلا شهيد مي‌شود. سيدحميد در سامرا، جان‌محمد در سوريه و امروز قافله‌سالاري ديگر به اين خيل پيوسته. سردار قاسم سليماني امروز مشرف به حضور سرورش اباعبدالله الحسين شد. و مي‌دانم، مي‌دانم، مي‌دانم روزي تاريخ خواهد گفت، شهيدان غريب نبودند... روزي تاريخ از نقش ادبيات خواهد گفت و خواهد گفت، شاعري به نام قاسم آهنين‌جان بي‌هيچ ترس از قضاوت ديگران تمام شعرهايش، تمام تعاريفي كه اهل ادبيات چون دكتر رضا براهني، منوچهر آتشي، محمدعلي سپانلو، رويايي و... را يك سو نهاد و از منظري ديگر به شعر نگريست و هر گونه كه نگريست، شهيدان را وزين‌ترين كفه ترازوي هستي ديد. روزي خواهند گفت، قاسم آهنين بي‌مهري‌ها، هتاكي‌ها، بي‌مهري‌ها و تهمت‌هاي مثلا اهل هنر و مثلا روشنفكرها را به جان خريد و افق شهيدان را برگزيد و من افتخار مي‌كنم. در سرزمين شهيدان زندگي مي‌كنم، افتخار مي‌كنم براي شهيدان شعر گفته‌ام و افتخار مي‌كنم براي شهيدان شعر بگويم. و حرف آخر هر كه باشم، هر چه باشم و در هر سطح از شعر و شاعري باشم، تمام آثارم را با يك تار موي شهيدي چون تقوي‌فر، عليپور و سردار شهيد قاسم سليماني برابر نمي‌دانم. تمام زندگي خود را مرهون اين‌گونه شهيدان مي‌دانم، اين باور من است. يقين و اعتقاد من است. و امروز با تمام وجود سوگوار شهادت سردار قاسم سليماني هستم و اميدوارم كه اين اتفاق در من انجام بگيرد كه شعر را نثار روح تابناكشان كنم. اگرچه معتقدم هرگز شعر را بال پرواز در آسمان شهيدان نيست چراكه شهيدان در بارگاه قرب حضور هستند و در ساحت كشف‌المحجوب؛ و من را به ساحت ايشان هرگز راه نيست و فقط شايد حديث فراق بگويم به شعر در محضر ايشان. در آخر بگويم كه من هميشه حرف نيما را به ياد دارم كه بالاخره شاعر بايد آيين داشته باشد، مرام داشته باشد؛ و هميشه ناله‌هاي نيما را به ياد دارم كه علي، علي مي‌گفت و مي‌گفت. يا علي من به تو پناه مي‌برم از نااهلان مرا كه قاسم آهنين‌جان هستم به جرم شعر گفتن براي شهيدان بسيار نكوهش كردند، تهمت زدند، زخم زبان زدند و حتي سعي كردند، جلوي چاپ آثارم را بگيرند. فانتزي‌سراها، منورالفكرها، شاعران جورواجور؛ ولي چه باك كه من با خداي خود عهدي دارم كه برخلاف نيما حتي نمي‌نالم از رفتار اين شعبده‌كارها... قطعا و هرگز در شرايط روحي خوبي نيستم، ضربه چون پتك ويرانگر بود. خبر مصيبت‌بار شهادت سردار قاسم سليماني ويرانم كرده. اميدوارم بتوانم در مجال و فرصتي در ساحتي در باب ادبيات و شعر حرف‌هايي بزنم. ادبياتي كه به معرفت و معنويت نظر‌ دارد و در اين نظر داشتن به جايگاه شهيدان مي‌پردازد.

 

پيامدهاي شهادت «سردار»

بايد به آن توجه كرد تا در نهايت موجبات تقويت همبستگي ملي در شرايط مختلف و حساس فراهم آيد.

كارنامه سياه امريكا در دخالت‌ها و تجاوزهايي كه در ايران و كشورهاي منطقه در چند دهه گذشته داشته، با اين اقدام جنايتكارانه كه مصداق بارزي از ترور دولتي است، ننگين‌تر از پيش شد. ترديدي ندارم كه ترور سردار سليماني، نتيجه‌اي به دور از محاسبات آنها خواهد داشت. همبستگي بيش از پيش ايرانيان غيرتمند و احساس برادري و پيوند بيشتر آنها با ملت‌هاي منطقه، روح ايستادگي و مقاومت جمعي را تا اخراج امريكا و ساير قدرت‌هاي سلطه‌گر از منطقه افزايش خواهد داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها